جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
گزارش «اعتماد» از مرگ زودهنگام برندهای ایرانی
نرگس رسولی
مادربزرگ همیشه وقتی از خاطرات قدیمش تعریف میكرد، جذابترین قسمت خاطراتش به زمانی بازمیگشت كه در صفهای طولانی شیر و مرغ و گوشت با زنان همسایه و فامیل زمان میگذراندند و سرآغاز دوستیهای زیادی از همین صفها شكل گرفته بود. وی حتی از حوالههایی صحبت میكرد كه همچون سند خانه با ارزش بود. مادربزرگ از زمانی میگفت كه برای اینكه بتواند كمی روال زندگیشان را تغییر دهد درخواست خرید یك یخچال را میكند، یخچالی كه این روزها فاصله تقاضا تا خرید – به فرض تامین منابع مالی آن- تنها نصف روز است باید همچون خرید خودروهای فعلی چند ماه چشم انتظار میماند تا زمان حواله خریداری شده برسد و پدر بزرگ بتواند یخچال سادهای را برای مادربزرگ بخرد. اما مادربزرگ همیشه با هیجان میگفت: «مادر جان انتظار برای خرید یخچال میارزید، آخه اون موقعها كارخونه ارج یخچال حوالهای میفروخت و مجبور بودیم برای خرید چند ماهی منتظر باشیم. ولی انصافا اون موقعها «ارج» برای خودش ارج و قربی داشت. مثل یخچالهای امروزی نبود. اون روزها جنس ایرانی خیلی با كیفیت بود مثل الان نبود كه این خارجیها كیفیت جنس ایرانی رو از بین برده باشند. وقتی میگفتی یخچال ارج خریدم میدونستی كه یك ۱۰ سالی خیالت راحته.»
و حالا امروز خبر تعطیلی رسمی كارخانه ارج به فاصله اندكی روال تایید و تكذیب همیشگی خود را طی میكند، روالی كه تایید و تكذیب آن بر اصل ماجرا تغییری را ایجاد نمیكند. خبری از اشتغال ۸۰ نفری آتشنشانان و نگهبانان این كارخانه اشاره میكنند و خبر دیگری از وجود هفت خریداری خبر میدهند كه سه سال است، قرار است كارخانه ارج را بخرند و این كارخانه ۷۹ ساله را جان دوباره بدهند.
كارخانه ارج، نه نخستین كارخانهای است كه به خاطر عدم رسیدگی به موقع به آن محتوم به تعطیلی شده است و نه آخرین كارخانه از این دست. در سالهای ۸۴ تاكنون بارها خبرهای مختلفی در مورد تعطیل شدن كارخانههای مختلف تولیدی و صنعتی به گوش رسیدهاند و در نهایت تازگی خبری یكی دو روزی توانستهاند توجههای معدودی را به خود جلب كنند اما در نهایت كارخانهها مهر تعطیلی خوردهاند؛ كارگران آنها با كولهباری از تجربه و سابقه كار مجبور شدهاند تا به دنبال كارگاه یا كارخانه جدید در جستوجوی كار بگردند. حال آنكه بیكاری هنوز هم پاشنه آشیل برنامه دولت است.
در سالهای گذشته، خبرهایی كه از فعالیت كارخانههای ایرانی به گوش میرسید، حكایت از نامساعد بودن وضعیت تولید در كارخانههای ایرانی داشت، به گونهای كه رسما ظرفیتهای تولید كارخانههای ایرانی رو به افت گذاشت و كمكم نام برندهایی كه روزی صدرنشین فروشهای امین حضور را به نام خود ثبت میكردند به فراموشی گذاشت. روال تقریبا یك دههای نزول تولیدات صنعتی و عدم توجه به وضعیت تولیدی داخلی موجب شد تا كمكم برندهای وارداتی به خوبی جایگزین برندهای معتبر ایرانی شوند؛ این روال حتی با بیتوجهیای كه در دوران تحریمها در خصوص حمایت از صنایع داخلی روی داد موجب شد تا دوستان دوران تحریم سنگ آخر را به پای لنگ صنعت ایران بزنند و بازار ایران را با كالاهای وارداتی خود پركنند تا دیگر نه نامی از برندهای قدیمی ایرانی باقی بماند و نه كسی دیگر خواهان خرید برندهای ایرانی شود و در عوض نامهای خارجی بزرگترین تبلیغاتهای خیابانی را به نام خود ثبت كنند.
شاید بتوان نخستین سقوط ظرفیتهای تولیدی و سكوت در مقابل این روال را مربوط به زمانی بدانیم كه مسوولان وزارت صنایع و معادن وقت با عدم انعكاس آمارهای صنعتی آن هم در طی شش سال به خوبی در سكوت به برندهای كرهای و چینی اجازه تصاحب بازار لوازم خانگی ایران را دادند آن هم در زمانی كه تولیدكنندگان خواستار حمایتهای دولتی را داشتند و شاید حمایتهای مقطعی در آن زمان میتوانست كمر خمشده تولید صنعتی ایران را مجددا صاف كرده و اجازه ندهد وضعیت كارخانههای قدیمی و چند دههای ایران به روزی برسد كه حتی سرمایهگذاران هم برای خریدشان بیش از سه سال زمان فكر كردن میخرند.
پیش از این اما تولیدكنندهها بارها از دولت استمداد خواستند و رسما به دولت اعلام كردند كه اگر حمایتهای دولتی را به این بخش تزریق كند میتوان در كنار اشتغالزایی شاهد تعطیلی این حجم از كارخانههای قدیمی نباشیم.
در عین حال نباید نادیده بگیریم كه تجریه سالهای تحریم حتی با برندهایی كه بازار لوازم خانگی ایران را تصاحب كردهاند، نشان داد كه مدیران این برندهای خارجی هم در شرایط سخت حاضر نیستند منافع جهانیشان را با منافع ایرانیها گره بزنند و به راحتی میتوانند گزینههای جدیدی را برای همكاری بهجای ایران در اولویت قرار دهند. در همین حال كارشناسان اقتصادی معتقدند كه كارخانههای ایرانی قدیمی كه این روزها محكوم به تعطیلی شدهاند كارخانههایی هستند كه روزگار در اوج خود را با تكیه بر توان داخلی رقم زدهاند و توانستند با كسب تجربه و استفاده از توان داخلی به جایگاهی برسند كه محصولات خود را به بازارهای صادراتی بفرستند؛ حال اینكه برندهای فعلی فعال در كشور همگی در مشاركت با یك برند خارجی هستند و در صورت هر نوع ناملایمتی ممكن است تولید در این كارخانهها با مشكل مواجه شود.
در همین حال عدم تسهیلاتدهی به موقع، عدم حمایتهای دولتی، عدم تمایل به خرید جنس داخلی در كنار كاهش ظرفیتهای تولیدی این بیم را به وجود خواهد آورد كه ممكن است در آینده تعطیلی سرنوشت محتوم تمام كارخانههایی باشد كه این روزها به جای ۱۰۰ درصد تنها با ۲۰ یا نهایتا ۴۰ درصد ظرفیت فعالیت میكنند و آن روزها نمیتوان مرثیهای كه امروز برای برندی هچون «ارج» خوانده میشود را سر داد؛ كه دیگر این امر به روالی عادی تبدیل شده است.
تولید را ارج نمینهیم
محمدقلی یوسفی عضو هیات علمی دانشگاه علامه
وضعیت كنونی كارخانه ارج، ناشی از اجرای سیاستهایی است كه امكان اصلاح مشكلات موجود را ندارد. مسوولان اقتصادی كشور كمترین توجهی به بخش مولد اقتصاد در ایران ندارند و تمام برنامههای خود را براساس مدلهای ارایهشده از سوی صندوق بینالمللی پول تنظیم میكنند؛ در حالی كه مدل اقتصادی باید بر اساس مشكلات موجود تنظیم شود.
در مورد وضعیت صنعت در ایران میتوان گفت كه مرغهایی كشته میشوند كه برای كشور تخم طلا میگذارند. منظور از مرغهایی كه تخم طلا میگذارند، صنایع با اعتبار و سابقهای هستند كه سالها برای كشور ارزش افزوده و اشتغال ایجاد كردند. بحران بنگاههای قدیمی از آن جهت حایز اهمیت است كه این بنگاهها مانند بنگاههای تازهتاسیس نیستند كه نتوانند در مقابل بحران خود را حفظ كنند؛ بنگاههای با سابقه، سالها آزمون و خطای خود را در اقتصاد به منصه ظهور گذاشتند و مشكلات آنها نشاندهنده معضلات عظیم بزرگ اقتصاد كشور است.
هرچند كارخانه ارج تعطیل نشده اما بحران عظیمی آن را در بر گرفته و همین كه این كارخانه با بحران روبهرو شود به اندازه كافی كم و كیف اقتصاد كشور را نمایان میكند ، به مثابه مشت نمونه خروار است. متاسفانه یكی از بزرگترین ضعفهای دولت در ایران، بیبرنامگی است كه سبب میشود مسوولان دولتی نهتنها نتوانند راهكار ارایه دهند، بلكه به نظر میرسد حتی مشكلات را به درستی درك نكردند. به همین دلیل سیاستهایی دنبال میشود كه به هیچ عنوان نسخه شفابخشی برای ایران نیستند.
در ایران بنگاههای بسیاری وجود دارد كه احتمال ورشكستگی دارند ولی صدای آنها به گوش كسی نرسید. این درد بزرگی است كه به دلیل بیتوجهی مسوولان كشور، بخش مولد ایران به وضعیت كنونی رسیده و صنایع یك به یك از چرخه فعالیت خارج میشوند. این بیتوجهیها در حالی رخ میدهد كه واردات به تمام عرصههای كشور نفوذ كرده و میتوان به شوخی گفت كه ما تنها رییسجمهور و وزیر و مسوول از خارج وارد نمیكنیم.
اقتصاد ایران شباهتی عجیب به كشورهای عربی دارد كه میگفتند ما تولید نكنیم، چون پول داریم و نیازهای خود را از كشورهای دیگر تامین میكنیم. البته مسوولان من چنین چیزی نگفتند ولی در عمل پایبندی خود را به این نظریه نشان دادند. در تیم اقتصادی دولت فردی كه دلسوز تولید باشد دیده نمیشود. سیاستهایی كه اجرا میشوند تحت تاثیر برنامههای صندوق بینالمللی پول است و تیم اقتصادی به شكل تمام و كمال به نصیحتهای آنها گوش میدهد ولی صدای ناله تولیدكننده داخلی را نمیشنود.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|