سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Tuesday 23 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 31.12.2005, 12:28


    وبلاگ الپر: چند نكته جديد و كمی هشدار درباره سقوط سی‌١٣٠ در مصاحبه‌ای با يك كارشناس مسائل پروازی
    تقريبا از روز اول كه هواپيمای سی‌١٣٠ حامل خبرنگاران و عكاسان و تصويربرداران و نظاميان سقوط كرد، پيگير خبرهای اين حادثه بودم. به هر دليل برای خودم خيلی مهم بود همانطور كه برای بسياری ديگر از همكارانم، و متأسفانه مثل قبل می‌بينيم كه موضوع دارد به انحراف می‌رود و به مرور زمان مسكوت می‌شود.
    چند روز پيش گفتگوی كوتاه اما مهمی با يك تكنيسين ارشد مسائل پروازی داشتم كه تمام جزيياتی را كه از اين حادثه در اختيار داشتم با او به بحث گذاشتم، و به نكات جالبی هم رسيديم. افسوس كه اينطور كه به نظر می‌رسد هيچ خبرگزاری و روزنامه‌ای چنين اطلاعاتی را منتشر نمی‌كند، ولی با اينكه می‌دانم در اين مورد طرف حساب ممكن است خيلی تحكم‌آميز برخورد كند و ماجرا را امنيتی به حساب آورد، به دلايل حرفه‌ای و وجدانی نمی‌توانم به خود اجازه دهم چيزی در اين باره ننويسم. وبلاگ آخرين امكانی است كه برای انتشار اين اطلاعات دارم.
    شايد بخشی از اين اطلاعات (يعنی صحبتهای من) به زبان ساده و غير علمی باشد، اما به طور ويژه به كشف ابهامات و نقاط خلأ و سؤال پرونده از طريق باز شدن مفاهيم تخصصی توجه داشته‌ام و نتيجه بحثمان روندی را كه تاكنون در پيگيری ماجرا طی شده، به طور مستدل مورد نقد قرار می‌دهند. به تخصص، تجربه و بی‌طرف بودن مصاحبه شونده اعتماد قطعی دارم، اما نام اين فرد را نيز به دلايلی كه واضح است، به هيچ وجه نخواهم گفت.


من از روز اول تقريبا همه صحبتهای مسئولين مربوط و نامربوط را درباره علت سقوط هواپيمای سی١٣٠ و شرايط آن شنيده‌ام و خوانده‌ام تا بفهمم تخلفات و بی‌تدبيری‌ها و قصورها و تقصيرهای احتمالی در اين مورد چه بوده، بالاخره مقصر كی بوده و چرا جان عزيز اينهمه آدم به بهای مفت از دست رفته است و هيچكس هم پاسخگو نيست. ولی آخرش نفهميدم قضيه چه بوده. خبری داريد در اين مورد؟

با اطلاعاتی كه من دارم و مجموعه شرايط حادثه، به نظر من بيش از هر چيز احتمال يك خرابكاری وجود دارد.

يعنی به عمد هواپيما را انداخته‌اند؟!

من كه می‌گويم احتمال به عمد انداختن كم نيست، ولی لااقل در اجازه پرواز و مديريت آن و هدايت هواپيما تا ثانيه‌های آخر آنچنان (به معنای واقعی كلمه) «خرابكاری» كرده‌اند كه الان فقط دارند تلاش می‌كنند ببينند چطور می‌شود قضيه را جمع كرد.

يعنی چه كسی؟

الان اختلاف اصلی بين نيروی هوايی و ستاد مشترك است. البته به نظر می‌رسد اينها دارند يك معامله‌ای انجام می‌دهند كه در اينصورت همه بحثها خواهد خوابيد.

اصلا چرا بايد به عمد چنين هواپيمايی را بيندازند؟

پس لابد نمی‌دانيد كه در ليست پرواز غير از اسمهای منتشره، چه كسان ديگری هم بوده‌اند كه نگفته‌اند [...]

در مجموعه بحثهای مربوط به پيگيری از اول تا حالا به نظر می‌رسيد كه نيروی هوايی سعی دارد برای خود شريك جرم پيدا كند و پرونده را به جاهای ديگر بی‌ربط بكشاند. مشكل آنها كجاست؟ چرا حقيقت قضيه را نمی‌گويند؟ اصلا حقيقت قضيه چيست؟

ببينيد، الان اخباری كه منتشر می‌شود در اين باره خيلی اشكالات فنی دارد كه يك آدم آشنا آنها را می‌فهمد، و می‌فهمد كه چند جای كار ايراد داشته و دارد و خلاصه پرونده دارد لاپوشانی و يا منحرف می‌شود. هواپيمای سی١٣٠ برخلاف بعضی حرفهايی كه همان اول زده شد، درست در ثانيه‌های پس از Take Off يك موتورش را از دست می‌دهد، و می‌گويند كه آتش هم گرفته. يعنی نوك هواپيما دقيقا اريب به طرف بالا بوده كه مشكل فنی پيدا می‌شود. اولين مشكل كار كه بايد جواب بدهند اين است كه چنين هواپيمايی كه چنين نقص فنی آشكاری دارد كه پس از چند ثانيه موتور از دست می‌دهد، چرا اجازه پرواز گرفته و چه كسی اجازه داده، و آيا نقص قبل از پرواز بوده يا خير.

اين حرف در بعضی از حرفها هم مطرح بود و در موارد استيضاح وزير دفاع هم بود...

بله، ولی كسی توجه نمی‌كند كه پس چرا اينقدر مكامله با برج و تصميم برای بازگشت به مهرآباد و نشستن طول می‌كشد. خلبان مشكل را در همان اول مشكل را به برج مراقبت اعلام می‌كند، ولی به اپروچ ارجاع داده می‌شود. اصلا تمام مشكل در ناهماهنگی بين برج و اپروچ، يا به عبارتی هماهنگی آشكار اين دو برای هدايت هواپيما به سمت سقوط است!

اپروچ ديگر چيست؟!

ببينيد، يك هواپيما در طول هر پرواز با سه مركز زمينی در ارتباط می‌شود تا او را هدايت كنند و به او سرويس دهند: برج مراقبت، اپروچ (Approach) و Tehran Center . كنترل سنتر وقتی هدايت هواپيماها را در سراسر كشور به عهده می‌گيرد كه وارد دالان‌های هوايی شوند. اما در زمان آغاز پرواز و پس از آن، هدايت هواپيما ابتدا با برج مراقبت است و پس از بلند شدن هواپيما با اپروچ شهر است. الان در اين مورد اختلاف و اختلالی كه پيش آمده، بين برج واپروچ در هدايت هواپيما است. ظاهرا خلبان بين برج و اپروچ سرگردان می‌شود، هر يك به ديگری ارجاع می‌دهند و دست آخر هم هردو سكوت می‌كند و هيچ هدايتی انجام نمی‌شود.

يعنی همان ثانيه‌هايی می‌گويند پاك شده، يا گاهی می‌گويند ارتباط قطع شده.

اين خيلی حرف بيخودی است. پاك شدن معنی ندارد. قطعا چند جای مختلف اطلاعات مكالمات خلبان موجود است، شك نكنيد. در ضمن مگر ارتباط موبايل است كه قطع شود؟! اين از آن حرفهاست.

ولی اين را خودشان گفتند. می‌گويند جعبه سياه كه ندارد، از اپروچ هم كه من چيزی نشنيده بودم، برج هم می‌گويند مكالمه‌ای با خلبان نداشته در آن ١١٠ يا به روايتی ٩٠ ثانيه. فقط يك «يا حسين» آخرش را تأييد كرده‌اند.

همين يا حسين شما را به شك نمی‌اندازد كه پس قطع ارتباطی نبوده و دروغ است؟ در ضمن، درباره جعبه سياه هم اطلاعات دقيق نداده‌اند. درست است كه هواپيماهای نظامی غالبا به دلايل امنيتی جعبه سياه ندارند. اما‌ آن جعبه سياهی كه ندارند، «جعبه سياه Instrument » است كه اطلاعات دستگاهها و موتورها و مسير و موارد غيره را ضبط می‌كند. وگرنه «جعبه سياه مكالمات كابين» را كه تمام مكالمات كابين خلبان را ضبط می‌كند، همه دارند؛ نظامی و غيرنظامی هم ندارد. مكالمات خلبان كه امنيتی نيست، مگر اينكه موضوع ديگری در بين باشد ...

من گيج شدم! مشكل پس چيست؟ چرا الان حقيقت كشف نمی‌شود؟ چرا ارتشی‌ها سعی می‌كنند مسئله را به هواپيمايی كشوری و برج مراقبت ربط دهند؟

اين باز از آن اشتباهات است. حتی اگر برج هم تقصيری داشته باشد، اين ربطی به هدايت سيويل (غيرنظامی) ندارد. هم در برج و هم در اپروچ، با اينكه ساختمان يكی است اما نيروهای نظامی هستند كه هواپيماهای نظامی را هدايت می‌كنند. حتی در تهران سنتر هم كه يكی می‌شوند، برای هواپيماهای نظامی يك كارشناس نظامی حتما حضور دارد.

ببينم، اينكه يكی می‌شوند يعنی طول موج های مكالمات پروازهای نظامی و سيويل هم يكی است؟ يعنی ممكن است هواپيمايی كشوری به مكالمات دسترسی داشته باشد؟ می‌خواهم همان بحث پاك شدن و ضبط شدن مكالمات را حل كنم.

بله، آن بحث مشخص است. در سنتر كه هدايت از يك جا است، در برج و اپروچ هم هواپيمايی كشوری به مكالمات پوازهای نظامی دسترسی دارد. قطعا صدای مكالمات علاوه بر جعبه سياه كابين و برج مراقبت و اپروچ در جای ديگری هم ضبط می‌شود كه كميته تحقيق به آن دسترسی دارند، اگر بخواهند. بايد تشريف ببرند به خيابان معراج، آنها خبرهای خوبی برايشان هست.

پس نتيجه؟

نتيجه اينكه در آن لحظات حساس كه يك موتور آتش گرفته و موتور ديگر از كار افتاده و خلبان هم تلاش برای ارتباط و هدايت‌گيری داشته، برج و اپروچ (معلوم نيست به چه دليلی) خلبان را گيج می‌كنند و بعد هم مدتی سكوت می‌كنند. اين سكوت خيلی عجيب است. چرا و چگونه برای يك شرايط اضطراری پروازی ممكن است برج و اپروچ با هم سكوت كنند؟ طبق قوانين در شرايط حاد پروازی و وضعيت ربودن هواپيما (Hijack) هم وقتی كه خلبان كد مشخص را اعلام می‌كند، تمام سرويس‌ها متوقف می‌شود تا فقط به اين پرواز با شرايط خاص سرويس داده شود. چطور ممكن است برج هواپيما را به اپروچ واگذار و رها كند؟ چطور ممكن است اپروچ حتی اگر مسئله را به برج واگذار می‌كند، به انحراف هواپيما بی‌تفاوت باشد؟ آن هم هواپيمايی كه می‌داند نقص فنی حاد دارد و در حال بازگشت است.

اين ثانيه‌هايی كه می‌گويند حذف شده مربوط به كدام قسمت است؟

مربوط به مكالمات با اپروچ، كشمكش و سرگردانی خلبان و در نهايت بی‌پاسخ گذاشتن و عدم هدايت او. رمز اصلی اين حادثه سقوط و كليد قفل اين پرونده در همان ثانيه‌هاست.

درباره اين هم خيلی بحث شده كه با اينهمه امكاناتی كه می‌گويند سی١٣٠ دارد و حتی بدون چرخ و با يك موتور هم می‌تواند بنشيند، چرا خلبان در فرودگاه امام يا اتوبان تهران- قم يا حتی فرودگاه قلعه مرغی ننشسته.

خب اين پرواز از نوع كور بوده، يعنی IFR كه در آن هواپيما بدون هدايت زمينی نمی‌تواند بنشيند. در پروازهای مسافری كه غالبا Visual هستند، وضعيت بدين شكل نيست. اما در پروازهای كور نياز به هدايت زمينی حتما هست. البته اين هم مشكلی نبوده، حتی تهران سنتر هم می‌تواند از دور برای نشستن هدايت كند. مشكل اين بوده كه اصلا هدايت زمينی انجام نمی‌شود. اين بايد بررسی شود. به علاوه تشخيص خلبان اين بوده كه برای بازگشت به مهرآباد مشكلی ندارد. ولی آن انحراف و وضعيت دشوار آخر كار و آن سقوط ناگوار دليلش چيست، الله اعلم!

درباره دستور برای پرواز و تغيير خلبان و پرواز نظامی برای غيرنظاميان هم ابهامات زيادی هست.

خب اينها را احتمالا می‌دانيد. اولا در كاتالوگ هواپيما اجازه‌ای برای سوار كردن افراد غيرنظامی به سی١٣٠ داده نشده، در حالی كه اين كار را كرده‌اند و بعد اعتراف كردند كه خانواده‌های بيچاره ارتشيان را هم با آن جابجا می‌كرده‌اند! درباره خلبان هم، ابتدا نام خلبان گوهری در ليست پرواز بوده كه با مشاهده هواپيما و نقص فنی آن حاضر به پرواز نمی‌شود. بحثهايی انجام می‌گيرد و در نهايت از بالا دستور می‌رسد كه هدايت هواپيما را به جای او به يك ستوان بسپارند. در اينجا او پرواز را به اجبار می‌پذيرد...

آن نقص فنی كه گفتيد يعنی همان مشكل VOR كه گفتند؟

نه آقا! با اين مشكلات كه هواپيما نمی‌افتد، آن هم هواپيمای نظامی كه چنين مشكلاتی بايد برايش عادی باشد. قطعا مشكلات متعدد بوده و نقص فنی بيش از اين موارد بوده، و خيلی عجيب است كه چنين هواپيمايی اجازه پرواز می‌گيرد، ان هم با اصرار و دستور.

من همان روزهای اول شنيدم كه گوهری هفته قبلش با همين هواپيما در كوير داشته سقوط می‌كرده...

اين را نمی‌دانم. اما خب خلبان كه با يك نگاه نمی‌تواند بفهمد هواپيما نقص فنی دارد. تشخيص نقص هم با او نيست. لابد يك چيزی بوده كه او حتی حاضر می‌شود از فرمان تمرد كند و پرواز نكند. اما نقص فنی قبل از پرواز هم به اين ترتيب محرز است. توجه كنيد كه بررسی شرايط و آمادگی هواپيما برای پرواز ساده نيست و مراحل پيچيده‌ای دارد، كه بايد ديد در اين مورد آيا درست انجام شده يا نه، كه احتمالا اين هم يكی از مسائل و تخلفات انجام شده است.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024