چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Wednesday 24 April 2024
|
وقتی در روز ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی انقلاب مشروطیت ایران به پیروزی رسید و نظام پارلمانی در این سرزمین برقرار گردید، در سرتاسر این منطقه و حتی در کشور قدرتمند شمالی ما روسیه، هنوز رژیمهای استبدادی مطلقه حاکم بودند و بنابراین ملت ایران پیشقراول برپائی دموکراسی پارلمانی در بین تمام کشورهای منطقه بود و توانست سلطنت مطلقه را به زیر کشیده و یک قانون اساسی مترقی حاوی حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان ایران را به دست آورد. و این سابقه تاریخی ۱۰۹ سال قبل پاسخی است به آنهایی که ملت فرهیخته و متمدن ایران را شایسته داشتن مردم سالاری و حاکمیت ملی نمیدانند.
وقتی مرتجعین با به توپ بستن مجلس بساط استبداد صغیر را برپا کردند ملت رشید و بزرگ ایران با جانبازیهای فراوان مشروطیت را اعاده کرد و اجازه بازگشت استبداد را نداد. اما هنوز نهال انقلاب مشروطیت ریشهای درخاک ندوانده بود که رضا خان پهلوی با کودتای ۱۲۹۹ قدرت را قبضه کرد و قانون اساسی مشروطیت را از محتوی تهی ساخت و با ساختن مجالس فرمایشی از دوره ششم تا دوره سیزدهم، حکومت استبدادی مطلقه را با ظاهر و آرایش مشروطه باز گرداند. او وقتی در سال ۱۳۰۴ تصمیم گرفت در مجلس پنجم شورای ملی پادشاهی خود را مطرح و به تصویب برساند، دکتر محمد مصدق تنها نماینده مجلس بود که با دفاع از مردم سالاری و مشروطیت به پا خواست و با سلطنت او که میخواست بدون داشتن مسئولیت در کلیه امور کشور دخالت و فرمانروایی نماید به گونهای قاطع مخالفت نمود.
در آن دوران ۲۰ ساله دیکتاتوری گرچه برخی اقدامات عمرانی صورت پذیرفت ولی واقعیت اینست که هیچ جامعهای در زیر یوغ استبداد به جائی نرسیده است و جز در سایه دموکراسی و حاکمیت مردم هیچ توسعه پایدار و پیشرفت با دوامی متصور نیست.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط حکومت رضا شاه، دکتر محمد مصدق به عنوان شخصیتی آزادیخواه که از انقلاب مشروطیت در صحنه حضور داشته و پیام آور آن انقلاب برای نسل بعدی بود به عرصه مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه بازگشت و در دوره چهاردهم مجلس، نمایندگی اول مردم تهران در مجلس شورای ملی را احراز نمود و در همان مجلس بود که سخنرانیها و مواضع مصدق او را در جایگاه یک رهبر ملی صدیق و محبوب ملت قرار داد.
در سال ۱۳۲۸ مصدق با بنیانگذاری جبهه ملی ایران ضرورت تشکیل احزاب و جمعیتها را به عنوان پایههای اصلی برای کسب دموکراسی و حاکمیت ملی به همگان نشان داد. مصدق و یاران او در جبهه ملی توانستند در مجلس شانزدهم قانون ملی کردن صنعت نفت را که متضمن بدست آوردن استقلال کشور و کوتاه کردن دست استعمار غارت گر انگلیس از منابع نفتی ایران بود به تصویب برسانند و به دنبال آن مصدق برای اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت مسئولیت نخست وزیری را پذیرفت و در اول اردیبهشت ۱۳۳۰ دولت خود را معرفی کرد دولت مصدق برنامه خود را در دو ماده خلاصه کرد: اول اجرای قانون ملی کردن نفت و دوم اصلاح قانون انتخابات. که در این برنامه دو مادهای نگاه دولت ملی به دو موضوع اساسی منعطف بود: استقلال و آزادی.
هدف از ملی کردن نفت بدست آوردن استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و منظور از اصلاح قانون انتخابات، فراهم کردن شرایط قانونی برای انجام انتخابات آزاد و ایجاد مجلس منبعث از اراده ملت که مترادف با تحقق آزادی و حاکمیت ملی است، بود. دولت ملی مصدق از همان آغاز کار با کار شکنی و مخالفت قدرتهای استعماری خارجی و ارتجاع داخلی وابسته به آن قدرتهای مخوف دست به گریبان بود.
ولی دکتر مصدق در جهت انجام برنامه دولت خود از هیچ تلاشی مضایقه نکرد. او از یک طرف با خلع ید از شرکت نفت تحت سلطهٔ انگلیس به قانون ملی کردن نفت جامه عمل پوشاند و از جنجالهای بین المللی ساخته شده توسط دولت انگلیس در مجامع جهانی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد و دادگاه بین المللی لاهه پیروز بیرون آمد و از طرف دیگر با محقق کردن آزادیهای اساسی ملت مانند آزادی احزاب، آزادی مطبوعات و آزادی اجتماعات امکان حرکت ملت به سوی جامعهای مردم سالار را فراهم کرد. دولت ملی مصدق در مدت دو سال و چهار ماه حکومت خود آنچنان تغییرات بنیادی در زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ملت ایران ایجاد کرد که اثرات آن برای نسلهای متوالی باقی خواهد ماند.
دولت ملی از ایران الگوئی از استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی ارائه کرد که برای تمام کشورهای استعمار زده آسیا و آفریقا الهام بخش و سرمشق گرفتنی بود. و لذا قدرتهای چپاول گر استعماری و عوامل مرتجع داخلی آنها که منافع و قدرت استثمارگری خود را در معرض خطر و نابودی میدیدند دست به کار توطئه براندازی دولت ملی مصدق گردیدند. و پس از توطئههای ناموفق متعدد، سرانجام موفق شدند با انجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به حیات دولت ملی که بانی استقلال و آزادی این کشور بود خاتمه دهند.
سرهنگ وود هاوس عضو ارشد سازمان اینتلجنت سرویس انگلیسی وظیفه طراحی عملیات کودتا را عهده دار گردید او پس از تصویب طرح توسط چرچیل نخست وزیر انگلیس طرح را به آمریکا برد و با برادران دالس در میان گذاشت. آلن دالس رئیس سازمان سیا و جان فاستر دالس وزیر خارجه آمریکا طرح را تایید و به تصویب رئیس جمهور آیزنهاور رسانیدند. کرمیت روزولت رئیس منطقهای سازمان سیا فرماندهی عملیات را عهده دار شده و مخفیانه وارد ایران شد. و در چند نوبت در نیمهها ی شب با شاه ملاقات کرد تا او را در مورد جزئیات عملیات کودتا توجیه نماید.
در داخل کشور دربار محمدرضا شاه کانون اصلی و مرکز توطئه کودتا گردید. عدهای از نظامیان اخراج شده از ارتش همراه نیروهائی از ژاندارمری و شهربانی بازوی نظامی کودتا را تشکیل دادند. عوامل داخلی اینتلجنت سرویس نظیر شاپور ریپورتر، برادران رشیدیان، همراه با روحانیون درباری مثل آیت الله بهبهانی و عدهای از نفوذیهای بریده از نهضت ملی مثل مکی و بقایی و حائریزاده و آیت الله کاشانی در هماهنگی با روزولت و دربار قرار گرفتند. دلارهای وارد شده توسط ژنرال شوارتسکف و کرمیت روزولت برای اجیر کردن مزدور از میان اراذل و اوباش مانند دار و دسته شعبان بیمخ و طیب حاج رضایی و حسین رمضان یخی و افرادی از این دست و همچنین اجیر کردن زنان نگونبخت محله بدنام تهران هزینه گردید این عده همراه با نیروهای نظامی با اشغال رادیو در بعد از ظهر ۲۸ مرداد و سر دادن شعارهای دروغین از میکروفون رادیو وحمله با توپ و تانک به خانه مصدق طرح انگلیسی آمریکائی کودتا را به انجام رسانیدند وراه اعتلا و سعادت ملت ایران را بستند.
پس از کودتا رهبر نهضت ملی به زندان افتاد و به محاکمه کشیده شد و بسیاری از شخصیتهای ملی نیز زندانی شدند و چرخ اعدامها به گردش درآمد و در کنار آن حرکات کنسرسیوم نفتی مرکب از انگلیس و آمریکا هریک با داشتن ۴۰ درصد از سهام مجددا به تاراج منابع نفتی ایران مشغول شدند و ۲۰ درصد بقیه سهام نیز بین کشورهای کوچکتر اروپایی تقسیم گردید.
عبرت آموز است که بدانیم چگونه اتحاد جماهیر شوروی سابق در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با طرح انگلیس و آمریکا هماهنگ گردید و چگونه حزب توده دست نشاندهاش از هیچگونه کار شکنی در کار دولت ملی مصدق خودداری نورزید. پس از آن کودتای ننگین آنتونی ایدن وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق انگلیس در خاطراتش چنین نوشت: «خبر سقوط دکتر مصدق زمانی به من رسید که با همسرم و پسرم در کشتی در میان جزایر یونان در دریای مدیترانه مشغول استراحت بودیم. پس از مدتها آن شب خواب بسیار خوشی کردم»
ویلیام دوگلاس قاضی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا نیز چنین گفت: «هنگامی که مصدق در ایران به اصلاحات سیاسی دست زد ما به وحشت افتادیم، ما با انگلیسیها همدست شدیم تا او را از میان برداریم. در این راه توفیق یافتیم ولی از آن روز دیگر در خاورمیانه از ما به نیک نامی یاد نشده است.»
و دکتر مصدق در دادگاه نظامی کودتاچیان در بخشی از آخرین دفاعیات خود چنین گفت: «آری تنها گناه من و گناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کردهام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراتوریهای جهان را از مملکت بر چیدهام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بین المللی در افکندهام و به قیمت از بین رفتن خود و خانوادهام و به قیمت جان و عرض و مالم خداوند مرا توفیق عطا فرمود تا با همت و ارادهٔ مردم آزادهٔ این مملکت بساط این دستگاه وحشت انگیز را درنوردم.»
امروز ۶۲ سال از کودتای ننگین ۲۸ مرداد گذشته است و در حالیکه صدها کتاب و خاطرات و مقاله و پژوهش در مورد این کودتا منتشر گردیده و اسناد محرمانه آن توسط سازمان سیا و اینتلجنت سرویس افشا شده و حتی طراح و فرمانده کودتا در خاطرات خود به جزئیات مسائل اعتراف کردهاند و مقامات سیاسی آمریکا از بابت انجام کودتا از ملت ایران پوزش خواستهاند حیرت انگیز و باعث تعجب است که هنوز عدهای از بازماندگان کودتاچیان وقیحانه وقوع کودتا را انکار میکنند و آن حادثه شوم را تنها «یک تغییر دولت» قلمداد مینمایند و موجب دریغ و تاسف بسیار است که اکنون ۳۷ سال پس از انقلاب بهمن ۵۷ به قدرت نشستگان حاکم بر کشور چنان کارنامهٔ نامطلوبی از سوء مدیریتها و سوء سیاستها و پایمال کردن حقوق و آزادیهای ملت ایران و فساد گسترده برای خود فراهم کردهاند که بازماندگان عوامل رژیم برخاسته از کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد به خود اجازه میدهند که ادعای نجات ملت ایران و رهائی کشور را از این نابسامانیها از بام تا شام جار بزنند.
تهران - جبهه ملی ایران
۲۸مرداد ۱۳۹۴
■ هر آن کس که از بیرون به این سرای و گفتوگوهای پیرامون ۲۸ امرداد و پیمان هستهای و ... که میان همداستانان و ناهمداستانان این ماجراها جریان دارد، بنگرد، به همان سخنی میرسد که برخی از بیگانگان در شستواندی سال پیش رسیده بودند: «سیاست ایرانی چیزی جز خشم و هیاهوی ذهنهای توسعهنیافته نیست.» (آبراهامیان، یرواند (۱۳۷۷)؛ ایران بین دو انقلاب؛ برگردان فیروزمندی، شمسآوری و شانهچی؛ مرکز؛ رویهی ۱۸۰)
bahnaz
■ بیشک اتحاد جماهیر شوروی در سرنگونی مصدق هیچگونه دخالتی نداشت و با امریکا؛ انگلیس و دربار هم دست نشد. همه محققین بیطرف از جمله ابراهامیان ؛ مازیار بهروز و ... همین را میگویند. امریکا افتخار میکرد که ایران را از چنگال کمونیسم نجات داده است. حتی زمانی که حزب توده مصدق را طرفدار امپریالیسم میدانست؛ شوروی از مصدق حمایت میکرد. معلوم نیست چرا جبهه ملی به چنین تحریف شدیدی از حقیقت تاریخی دست یازیده است.
محمود تجلی
■ شرم آوره چرا خاک در چشم مردم میپاشید؟ در کودتای بیست و هشت مرداد، از دماغ هیچکس از میلیون (بجز دکتر فاطمی که به خود جبههایها اعتماد نداشت و تودهایها را مورد اعتماد میدانست) یک قطره خون بزمین نیامد و تعداد بسیار زیادی از افسران حزب توده تیرباران شدند. بابا شکست حکومت مصدق از خود جبهه ملی بود، زیرا حکومت در دست آنها بود. تودهایها که مصدر اموری نبودند. دکتر مصدق که یادش گرامی و کار سترکی در ایران صورت داد، اولاً با نفس سلطنت که مخالف نبود، ثانیأ روز قبل از کودتا همه تظاهر کنندگان را بخانه فرستاده بود و فراموش نکنیم که یکی از نزدیکانش سرهنگ دفتری خائن بود که هرگز جبهه ملی به ساحت ایشان هیچ ایرادی نمیگیرد و نامی از این خائنین به زبان نمیاورد ولی در هر مطلبی سرمرغی را میبرد که در هر عزا و عروسی باید ببرد یعنی حزب توده.
فروغ طیاری
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|