iran-emrooz.net | Mon, 05.12.2005, 16:39
گزارش كامل سمينار «فرياد بر سكوت»
ايسنا: مراسم روز دانشجو با عنوان «فرياد بر سكوت...» روز دوشنبه از سوی انجمن اسلامی دانشجويان در دانشكدهی پزشكی دانشگاه تهران با سخنرانی افرادی از جمله محمدعلی ابطحی عضو شورای مركزی مجمع روحانيون مبارز، سعيد حجاريان عضو شورای مركزی جبهه مشاركت ايران اسلامی، محسن آرمين سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی و مريم عباسینژاد دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشكدهی پزشكی دانشگاه تهران برگزار شد.
محمدعلی ابطحی:
نقد قدرت يكی از بزرگترين افتخارات هر جامعهای است
محمدعلی ابطحی طی سخنانی در اين مراسم با بيان اين كه نقد قدرت را يكی از بزرگترين افتخارات هر جامعهای میداند مراسم ١٦ سال گذشته در دانشگاه تهران را يادآور شد و خاطرنشان كرد كه قدرت در زمان خاتمی چنان خود را مورد نقد قرار داده بود كه سال گذشته روز ١٦ آذر در دانشگاه تهران چنين مراسمی برگزار شد.
وی با گراميداشت ياد يادآفرينان روز ١٦ آذر گفت: وقتی از دانشجو به عنوان جنبش دانشجويی ياد میكنيم به طرز قابل قبولی جريان دانشجويی با يك نوع جريان اعتراضی پيوند میخورد چون جنبشخواهی بدون اعتراض نيست و با توجه به اينكه شرايط كشور خاص است اگر جنبش را يك جريان اعتراضی بدانيم شرايط جامعه و نوع نگاهها متفاوت است و در اين شرايط جريانی موفق است كه بتواند خود را مطابقت دهد.
وی اصلیترين بحران آيندهی سياسی اجتماعی و فرهنگی را آنچه عوامزدگی در مديريت میخواند، دانست و افزود: نكتهای كه فضای جديد ايجاد كرده نفوذ عوامزدگی در مجموعهی مديريتی است كه فضای جامعه از اين نفوذ تاثير میپذيرد و اين فضا وقتی اتفاق میافتد، مديريت بر اساس چارچوبهای غيرعقلانی كار میكند، اين میتواند پيامدهای بسيار دشواری داشته باشد و جمع كردن اين فضا توسط مديران ممكن نخواهد بود چرا كه وقتی انديشهی عوامگرايی به جامعه عرضه میشود ديگر مديران نمیتوانند ترمزی برای آن ايجاد كنند.
وی تاكيد كرد: وقتی فضايی فراهم شود كه فردی در هالهای از نور مشاهده شود؛ با اين تفكرات جامعه چگونه میتواند براساس مبانی عقلانی اداره شود؟ من نقد را به يك فرد منتقل نمیكنم، وقتی در مركز تصميم گيری چنين موضوعی مطرح میشود شعاع بسياری دارد.
ابطحی با انتقاد از برخی از اظهارات دربارهی مسالهی ظهور تصريح كرد: اين قبل از هر چيز نگرانی دينداران را برمیانگيزد و وقتی جريانات عوامانه خود را مطرح میكنند اولين قربانی دين و سپس كشور و مردم خواهند بود و استفاده از احساسات مذهبی برای ريز نگاه كردن به مسائل اعتقادی هميشه ابزاری قابل استفادهی حكومتها بوده اما نكته اينجاست كه هيچ وقت شروع كنندگان نتوانستهاند پايان دهندگان باشند.
اين عضو شورای مركزی مجمع روحانيون مبارز همچنين اظهار داشت: نقد قدرت را يكی از بزرگترين افتخارات هر جامعهای میدانم و اينكه قدرت در زمان آقای خاتمی چنان خود را مورد نقد قرار داده بود كه در سال گذشته روز ١٦ آذر در دانشگاه تهران چنين مراسمی برگزار شد. لذا در اين شرايط آنچه كه برای جريانات دانشجويی و به طور كلی كسانی كه تاثيرگذار هستند توقع میرود اين است كه اگر نقد نكنند و نقدشان منجر به اصلاح و تاثيرگذاری آن نشود منجر به اعتراض میشود كه اين روند طبيعی يك دانشجو است.
ابطحی همچنين گفت: ما در تصويرگری يك نمای باز داريم و يك نمای بستهای كه مورد به مورد را مشخص میكند و من معتقدم در مورد اصلاحات میتوانيم به نمای بسته بيشتر توجه كنيم، در حين اينكه نگاهی هم به نمای باز داشته باشيم و نكته اينكه در ورای خودزنیهای سياسی میتوان صدای قهقههی مخالفان را بشنويم و به جای خودزنی از آزادی و دموكراسیخواهی دفاع كرده و همواره آن را از بزرگترين افتخارات بدانيم و در عين حالی كه از ديگران نقد میكنيم به نقد از خود نيز بپردازيم و شجاعانه و با سينهی سپر در اين جامعه از جريان آزادیخواهی و دموكراسی دفاع كنيم و اين سربلندی را در ارتباط با روند جامعه داشته باشيم.
وی افزود: در شرايط فعلی كه شرايط بسياری دشواری برای اهل انديشه و فكر است نياز داريم از امكانات مختلف بهرهگيری كنيم و من امكانات ارتباطی را بسياری توصيه میكنم، چراكه در دنيا اين امكانات بسياری سهل الوصولتر است تا نهايتا جامعهی ما با اعتقادی كه به جريانات تاثيرگذار دارند حركت كنند و اگر اين جريانات نااميد شوند مخالفان حركت اصلاحی نقشی جدی را ايفا خواهند كرد.
ابطحی در پايان ياد كسانی را كه در دورهی اصلاحات فعاليت كردند گرامی داشت و گفت: برای كسانی كه هنوز گرفتار هستند آرزوی رفع گرفتاری میكنم و به طور مشخص برای باطبی و همچنين از حوادث تلخ كوی دانشگاه تهران كه بسيار سنگين بود ياد میكنم و برای كسانی كه در آن حوادث و حوادث مشابه آسيب ديدند آرزوی سلامتی میكنم. همچنين از دوست خوبم آقای گنجی كه همچنان بار دوران اصلاحات را به دوش میكشد و راه سختی را طی میكند و برای شهيد زنده دكتر سعيد حجاريان آرزوی شفای عاجل را دارم.
حجاريان:
راه درست اتحاد، مبارزه ، پيروزی است
«سعيد حجاريان» نيز طی سخنانی در اين مراسم با تاكيد بر ضرورت اتحاد در جنبش دانشجويی و نيز اتحاد در بين اصلاحطلبان، گفت: شعار «دموكراسی در داخل، صلح در بيرون» شايد بتواند نقطهی پيوندی برای طيف وسيعی از نيروها باشد.
وی با اشاره به قدمت انجمن اسلامی دانشجويان دانشكدهی پزشكی اظهار داشت: شما دانشجويان در زمرهی نخبگان كشور هستيد و اميدواريم كه ١٦ آذر پايدار بماند.
سپس متن سخنرانی وی توسط يكی از اعضای انجمن اسلامی دانشجويان دانشكدهی پزشكی قرائت شد.
حجاريان اينگونه شروع كرد: «اتحاد، مبارزه، پيروزی»، شعار روز ١٦ آذر هميشه همين بود. هر سال به مناسبت ١٦ آذر مراسمی از سوی دانشگاهيان برگزار میشود و ياد ٣ جوان پاكی كه توسط مزدوران شاه در پاييز غمانگيز درست بعد از كودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ در راهروهای دانشكدهی فنی به گلوله بسته و به خاك و خون كشيده شدند پاس داشته میشود. و اين زخم و اين جراحت هنوز التيام نيافته است و مانند ساير روزهای تاريخی چون ١٧ شهريور، ١٥ خرداد و ٢٢ بهمن در سينهی تاريخ ثبت خواهد شد.
حجاريان افزود: امسال باز اين زخم كهنه را خونابه باز شد و ١٦ آذر با وقايع ديگری قرين گشت كه هيجانی در ميان دانشجويان پديد آورد كه خود بهتر از من به رموز آن واقفيد. من سعی میكنم به يك نكتهی بنيادی از آن رموز اشاره كنم. برای روشن شدن مطلبم يك خاطرهی تاريخی را لازم میدانم ذكر كنم. اولين ١٦ آذر بعد از انقلاب بود كه دو تشكيلات سابقهدار اما نه چندان مهم كشور بر سر اينكه ٣ شهيد ١٦ آذر ارتباط تشكيلاتی با كداميك داشتهاند به جدال برخاستند. يكی از آنها ادعا میكرد «شريعت رضوی» و «بزرگنيا» پرسشنامه (آنكت) حزبی آنها را پر كرده است و عملا سمپات آن حزب بوده است و فقط «قندچی» متعلق به جريان ديگر است. تشكيلات دوم برعكس ادعا میكرد كه «شريعت رضوی» و «قندچی» متعلق به جبههی آنهاست و فقط «بزرگنيا» متعلق به آنها نيست. ١٦ آذر بود كه اين دعوا در جريان بود. من گويا در دانشگاه بودم كه عكس آن ٣ بزرگوار را میديدم كه به اين مشاجرات و مناقشات پوزخند میزنند؛ چرا كه آنها قهرمانهای ملی بودند و به مدار و مستوايی از جانفشانی و فداكاری كشيده شده بودند كه در قالب اين جريان و آن جريان نمیگنجيدند. بهويژه آنكه آنها در زمانهای خونشان به هم آميخت كه درست بعد از كودتای ٢٨ مرداد نای جغدی هم نمیآمد به گوش. آنها توانسته بودند سكوت آن شب ظلمانی را با سنگپرانی به اتومبيل معاون رييسجمهور آمريكا بشكنند و در اليگارشی نظامی و دولت پادگانی و پليسی برخاسته از كودتا اولين رخنهها را بيندازند. لذا برای آنها فرقی نمیكرد كه عضو كدام گروه و دسته باشند. هويت ملی در خطر بود و لذا انسانهايی بايد در اين راه قدم میگذاشتند كه از همه چيز خود گذشته باشند. به همين خاطر بود كه از آن پس دانشجويان مستقل از هويتهای سازمانی خود يكصدا در ١٦ آذر شعار «اتحاد، مبارزه، پيروزی» را سر میدادند و در اين ميان كسی از ايدئولوژی كسی سوال نمیكرد. اين اتحاد به قدری قوی بود كه بعد از انقلاب هم كه يك جريان دولتی سعی كرد با توسل به مقولاتی چون جنگ و شهادت روز دانشجو را تغيير دهد با ناكامی روبهرو شد و الان ديگر سر و صدايی از آنها باقی نمانده است.
حجاريان ادامه داد: غرض از اين مقدمهی تاريخی اين بود كه شايد ١٦ آذر نهيبی باشد برای پراكندگی جنبش دانشجويی كنونی ما. در شرايطی فعلی با دولتی كه سر كار آمده است چه توجيهی برای اين همه شقاق و پراكندگی ميان جنبش دانشجويی به طور خاص و ميان گروههای طرفدار اصلاحات به طور عام وجود دارد؟ آيا مثلا در فرانسه هنگامی كه «لوپن» كه يك دستراستی و ناسيوناليست افراطی بود در مظان پيروزی قرار گرفت همهی گروهها به سمت اتحاد پيش نرفتند؟ آيا اين كار در زمان «گايدار» در اتريش اتفاق نيفتاد؟ همهی اينها به خاطر اين بود كه اروپاييان تجربهی تلخی از پراكندگی احزاب در زمان جمهوری «وايمار» و برآمدن از ناسيونال سوسياليسم آلمان در خاطر خود داشتند، چون نازیها گام به گام جلو آمده و يكی يكی رقبا را از ميان به در كردند بعد هم كه به قدرت رسيدند به بهانهی كمبود فضای حياتی به كشورگشايی پرداختند و جهانی را پرفتنه كردند.
لذا شعار «دموكراسی در داخل، صلح در بيرون» شايد بتواند نقطهی پيوندی برای طيف وسيعی از نيروها باشد كه نمیخواهند به اين فرجام دچار شوند. شايد بعد از ٥٢ سال كه خون آن ٣ آذر اهورايی به هم آميخت تا يك تنه در مقابل اليگارشی نظامی شاه بايستند میخواستند كه به ما پيام بدهند كه راه درست راه «اتحاد، مبارزه و پيروزی» است.
محسن آرمين:
پس از صد سال مطالبات بحق ملت ايران استيفا نشده است
همچنين محسن آرمين سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ضمن گراميداشت روز دانشجو در اين مراسم گفت: ١٦ آذر روز نقشآفرينی دانشجويان اين مرز و بوم در عرصه مبارزات سياسی، اجتماعی و نماد حضور فعال و نقشآفرين دانشگاه و دانشجو در عرصه سياسی اجتماعی بيش از پنج دهه اخير است.
وی گفت: امروز سالگرد ١٦ آذر را در شرايطی گرامی میداريم كه جريان مبارزات سياسی - اجتماعی ملت ايران يكی از حساسترين و بحث انگيزترين شرايط خود را طی میكند. دورهای كه پس از دوران قهر و اعتراض و انتقاد از عدم تحقق خواستهها و مطالبات شرايط خاصی را پديد آورده است و اكنون با آرامشی كه پس از فرو نشستن اين دورهها شاهد هستيم محيط و شرايط خاصی را مشاهده میكنيم.
وی افزود: برای اينكه درك كنيم چه بايد كرد، بايد به "چه نبايد كرد"ها هم توجه كنيم. اندكی بايد بينديشيم كه چه نبايد كرد. امسال سالگرد يكصدمين سال پيروزی نهضت مشروطه است. صد سال مبارزه برای تحقق مطالبات ملت ايران كه دورههای پر فراز و نشيبی را در خود جای داده است اما پس از گذشت صد سال عليرغم تمام اين افتخارات و دستآوردهای عظيم هنوز احساس میكنيم مطالبات بحق ملت ايران استيفا نشده است. بايد اندكی جامعتر و همهجانبهتر و فراگيرتر بينديشيم.
آرمين با بيان اينكه نبايد اشكالات را صرفا به دوران خودمان منحصر كنيم، ادامه داد: دورهای كه در آن به سر میبريم دوره مهمی است، از آن جهت كه فتنهانگيزتر و بلا خيزتر از هر دورهای است. بعد از فراز افتخارآميز جنبش اصلاحی، احساس فرودی از اذهان به وجود آمده كه آزاردهنده است. در چنين شرايطی عقدههای فروخفته، عصبانيتها و يا حتی رشد عقلانيت فردی و حس عافيتطلبی زمينه رشد پيدا میكند و زمينه برای رشد دو گرايش متعارض سكوت و انفعال و انتخابهای راديكال ايجاد میشود. امروز بيش از هر چيز به ارزيابی صحيح و تحليل واقعبينانه نيازمنديم.
آرمين با بيان اينكه جنبش مشروطه دستاوردهای ارزشمندی برای ايران داشت، گفت: تحولی كه در عرصه انديشه دينی و تفكر روشنفكری در اين دوره به وجود آمد آن را به تنها دروه تعيينكننده و سرنوشتساز در كشور ما تبديل كرده است.
وی با بيان اينكه سه عامل ضعف نهادهای مدنی، قدرت مطلقه و استعمار مهمترين و اصلیترين عناصر نقشآفرين در تاريخ مبارزات يكصد ساله ما بودهاند، اين سه عامل را مهمترين عواملی خواند كه مانع از تحقق مطالبات مردم بودهاند.
سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی افزود: با پيروزی انقلاب اسلامی، حلقه استعمار خارجی و قدرت مطلقه از بين رفت اما به دلايل متعدد، حلقه ضعف نهادهای مدنی مرتفع نشدهاند و ما نتوانستيم در اين دوران، نهادهای مدنی قدرتمندی داشته باشيم.»
وی با اشاره پخش كليپ سخنرانی رهبر كبير انقلاب اسلامی در ابتدای مراسم، گفت: «رهبر كبير انقلاب نقل به مضمون فرمود مردم ما اگر رای دادند و سلطانی را تعيين كردند از اين جهت كه حاكم بر سرنوشت خود هستند، محق هستند اما آنها نمیتوانند نظامی را مسلط كنند كه حكومت موروثی شود، چون تصميمگيری آنها در مورد نسل بعد خواهد بود آنها به چه مجوزی میخواهند برای امروز ما تصميمگيری كنند.»
آرمين ادامه داد: «اين مهمترين و درخشانترين استدلال رهبر انقلاب بود كه نشان میدهد حاكميت اراده مردم بر سرنوشت خود در انديشه امام جايگاه مهمی داشته است. اما به دلايلی حلقه ضعف نهادهای مدنی از بين نرفته و ما نتوانستيم در اين دوران نهادهای مدنی قدرتمندی داشته باشيم و دموكراسی را در جامعه خودمان نهادينه كنيم.»
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران افزود: «ضعف نهادهای مدنی موجب بازتوليد قدرت مطلقه میشود و نگرانی اينجاست كه اگر آن قدرت مطلقه بازتوليد شود و به نهايت خود برسد، حلقه استعمار خارجی هم در اين كشور بازتوليد میشود و مجدداً شاهد همان وضعيتی خواهيم بود كه قبل از پيروزی انقلاب شاهد بوديم.
وی جنبش اصلاحی را حركتی برای از بين بردن حلقه سوم دانست و گفت: دموكراتيزه كردن ساختار قدرت كه به تدريج با بازسازی به قدرت مستبد به سمت تسلط میرفت و همچنين گسترش نهادهای مدنی از اهداف جنبش اصلاحات بود. در عرصه نهادهای مدنی و تشكلهای اجتماعی در اين دروه كارهای خوبی انجام شده است. شايد از نظر رشد نهادهای مدنی دوره هشت ساله خاتمی يكی از دورههای موفق برای نهادهای مدنی بود.
آرمين ادامه داد: در عرصه سياسی هم تلاش گستردهای برای دموكراتيزه كردن ساختار قدرت صورت گرفت اما اين فعاليت در عرصه سياسی بايد بر پشتوانهای از نهادهای مدنی قدرتمند متكی میشد. مبارزه در سطح قدرت برای دموكراتيزه كردن ساختار آن به زمان بيشتری نيازمند بود تا نهادهای مدنی ضعيف كه به سمت گسترش و تقويت پيش میرفتند قدرت بيشتری پيدا كنند. متاسفانه اين اتفاق نيافتاد و ما هم در بخش نهادهای مدنی و هم در سطح اصلاحطلبان درون قدرت و هم در بخش دانشجويی ضعفهايی داشتيم.
اين فعال سياسی اظهار داشت: ضعف نهادهای مدنی و فقدان يك فرهنگ اجتماعی قدرتمند باعث شد مبارزات سياسی - اجتماعی ما در طول صد سال، موجی ناگهانی و توفنده و در عين حال نامستمر و گذرا باشد.
آرمين گفت: در بخشی از دوره اصلاحات ايده تقويت نهادهای مدنی و بدنه اجتماعی مطرح شد اما در سطح شعار باقی مانده يعنی راهكارها و راهبردهايی ارائه شد كه مضمون آن اين بود كه از مبارزه در سطح قدرت و مبارزه سياسی بايد نااميد شد و به تقويت نيروهای مدنی پرداخت.
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی با بيان اين اعتقاد كه شعار عدالت بدون تحقق دموكراتيزه كردن نهادهای قدرت امكانپذير نيست، گفت: در بعضی از مقاطع بخصوص در مقطع اخير جنبش اصلاحی ديديم كه عدالتخواهی آن هم به صورت بسيار رمانتيك و آرمانگرايانهاش توسط بخشهايی از جامعه مطرح میشود. يعنی آنچه كه نشريات و ارگانهای اقتدارگرا آن را ترويج میكردند از سوی بخشهايی از ما متاسفانه مطرح شد.
وی ادامه داد: برخی مدعی آغازگری و رهبری جنبشی هستند كه شعارش عدالتخواهی است. اين جزئینگریها و محدودانديشیها هم مزيد بر علت شد.
آرمين افزود: اگر كسی گفت اصلاحات مرد، همه برايش كف زديم اما جمله او بخش ديگری هم داشت و آن اين بود كه زنده باد اصلاحات جديد. ما عادت داريم هميشه در مرگ گذشته خود دست افشانی كنيم و برای بخش اول اين شعار كف زديم و پايكوبی كرديم، فكر كرديم كار خوبی میكنيم.
وی با بيان اينكه بايد واقعيت را ببينيم، صادقانه با هم سخن بگوييم، صعفهای خود را بيان كنيم و بدانيم كه نقد گذشته به معنای نفی گذشته نيست، تصريح كرد: بدانيم كه نبايد افتخارات گذشته خود و دستاوردهای عظيم و افتخارات بزرگی كه در طول هشت سال گذشته رقم زديم ناديده بگيريم. خاتمی در اين تاريخ و اين فرهنگ نقاط سفيد درخشانی باقی گذاشت و آيندگان به ارزش آنها بيش از ما پی خواهند بود.
آرميـن با اشاره به شعار زنده باد مخالف من كه در دولت خاتمی مطرح شد، گفت: اينكه در دوره هشت ساله اصلاحات مخالفان خاتمی آزادترين مخالفان در تاريخ سياسی ايران بودند را نبايد ناديده بگيريم. در دوره اصلاحات حتی يك مخالف بازداشت و از حقوق اجتماعی محروم نشد، بلكه اين موافقان اصلاحات بودند كه بيش از همه هزينه دادند. بايد ببينيم امروز دعوا در انتخاب وزرا بر سر چيست؟ حساسترين و پرآمدترين وزارتخانه، وزارت نفت است، دعوا بر سر وزارت فرهنگ و ارشاد و تعاون نيست. دعوا بر سر دلارهای نفت است.
وی با تاكيد بر اينكه نبايد دستاوردهای دوران اصلاحات را از دست بدهيم، گفت: كمتر از يك سال از دوره پايان دوره اصلاحات نگذشته است ببينيد در سطح انديشه عوامزدهتر، سخيفتر و بیمايهتر از آنچه امروز در سطح انديشه دينی شاهد هستيم وجود دارد؟
سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی گفت: اگر ما طرفدار دموكراسی هستيم و میخواهيم دموكراسی بر ما حاكم باشد شرط اوليهاش اين است كه به تكثر معتقد باشيم. ديگری را به دليل تحليل متفاوت از شرايط در مظان اتهام قرار ندهيم.
وی با بيان اينكه انجمنهای اسلامی نبايد از موضع شرمندگی طرفدار دموكراسی باشند، افزود: نبايد از موضع شرمندگی خواهان آزادی حقوق مخالفان و دگرانديشان باشيم. هيچ نيروی سياسی نمیتواند بدون هويت فكری و ارزشی مستقل در عرصه سياسی فعال و منشاء اثر باشد. اساسا اهميت دفاع از ديگری و صاحبان افكار مختلف در اين است كه خود صاحب فكر وانديشه و هويت مستقل باشند و در عين حال از حقوق هويتهای ديگر دفاع كنند.
دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشكدهی پزشكی دانشگاه تهران با قرائت آيهای از قرآن مجيد گفت: از مومنان كسانی هستند كه به پيمانی كه با آنها بسته شده وفا كردهاند برخی از اينان در سر پيمان خويش جان باختند و برخی ديگر چشم در راهند و پيمان خود را دگرگون نكردهاند.
«مريم عباسینژاد» در سمينار «فرياد بر سكوت...» كه از سوی اين تشكل دانشجويی برگزار میشد، افزود: پسرم! اگر به دست هيچ ديكتاتوری گرفتار نشوی فقط بخوان، بخوان. آری بايد خواند تا ديد بر ما چه میگذرد و بر ما چه گذشته است. بايد ديد، تا بتوان فهميد چرا ما اين قدر عرصه را به خود تنگ يافتيم و بايد گوش كرد تا بتوان نظر داد و عمل كرد و فرياد زد و اشتباه من و تو اغلب اينجاست كه از فرط نخواندن و نشنيدن و نديدن اغلب نمیفهميم در اطرافمان چه میگذرد و اين فاجعهای است كه بر ما تحميل شده است كه به خواست آنان كه خوش دارند تو آرام، بی سر و صدا بنشينی و فقط حفظ كنی و فكر نكنی، فقط بپذيری و اطاعت كنی، در گوشهای نشستهای و فقط كنج را مینگری و يا نه اگر هم در ميدان ايستادهای شايد فقط به ديگران نگاه میكنی كه به كدام سمت میروند، تو هم به آن سمت میروی.
وی با بيان تاريخی از وقايع اتفاق افتاده در ١٦ آذر ١٣٣٢ در دانشگاه تهران به سخنان خود پايان داد.
همچنين «مجيد رادمنش» عضو شورای مركزی انجمن اسلامی دانشكدهی پزشكی اظهار داشت: دفتر تحكيم وحدت، اتحاديهی انجمنهای اسلامی دانشجويان است اما به آن نقد زيادی داريم؛ چرا كه از نظر ما از راه خود منحرف شده است. عدهای از دفتر تحكيم وحدت وارد بازیهای قدرت شدند و بر سر آن به منازعه پرداختند. عدهای مستقيما به حكومت وصل شدند و عدهای ديگر به اپوزيسيون خارج از نظام تبديل شدند. گويی كه آنها از وارثان انقلاب نيستند و توجه نكردند كه نمیتواند انگ براندازی را به انجمنهای اسلامی چسباند.
وی گفت: بايد بپذيريم كه جامعهی ما علقههای دينی دارد و توجه نكردن به آنها، ضديت با مردم است و تاريخ اين را ثابت كرده است. موضعگيریهايی چون تحريم در زمان انتخابات و امثال آن باعث جدايی اين تشكل از تودهی مردم و بدنهی جامعه شد.
در اين مراسم كليپهايی از وقايع انقلاب، جنگ تحميلی و حادثهی ١٨ تير و سرود «يار دبستانی من» پخش شد.