جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 19 April 2024
|
کلمه: اخبار حاکی از آن است که آیتالله مهدوی کنی دیگر قادر به ادامه فعالیت و ریاست مجلس خبرگان نخواهد بود. بنابراین مجلس خبرگان به ناگزیر باید رئیس جدیدی برای خود انتخاب کند. این نکته برای امثال آیت الله جنتی بیش از وضعیت حال و حیات آیت الله مهدوی کنی مهم است او که از چند ماه پیش «دلواپس» انتخابات دو سال بعد مجلس خبرگان آینده است هشدار داده بود فتنه گران در انتخابات آینده مجلس خبرگان برای حضور دراین انتخابات نقشه کشیدهاند.
علت این دلواپسی روشن است مجلس خبرگان آینده درحالی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد که در دوره فعالیت مجلس خبرگان آینده احتمال ضرورت انتخاب رهبر جدید زیاد است. اظهارات اقای دری نجف آبادی در این زمینه نشان میدهد این موضوع دغدغه مشترک سطوح بالای نظام است. از این رو مجلس خبرگان آینده، کارویژه مهمی خواهد داشت. این مجلس اگر چه در دوره حیات و رهبری آیت الله خامنهای و تحت سلطه و کنترل نهادهای امنیتی، مانند دورههای پیشین قادر به ایفای وظایف قانونی خود را نخواهد بود، اما در خلاء ناشی از غیاب رهبری و سست شدن بندها و اهرمهای تهدید و ارعاب، تابع و مطیع الیگارشی نظامی- روحانی حاکم عمل نخواهد کرد. بنابراین طبیعی است جریان افراطی حاکم مرکب از بیت رهبری، فرماندهان سپاه، و روحانیونی نظیر مصباح و جنتی و احمد خاتمی و خزعلی از هم اکنون «دلواپس» ترکیب مجلس خبرگان و ورود فقهای نامحرم به این مجلس در جریان انتخابات آینده باشند.
در چنین شرایطی غیبت آقای مهدوی کنی و انتخابات ریاست مجلس خبرگان کنونی پیش از پایان دوره این مجلس بسیار حساس و تعیین کننده خواهد بود. آن چه بر این حساسیت و نگرانی میافزاید وجود آیت الله هاشمی رفسنجانی است. هاشمی در جریان کودتای سال ۸۸ به دلیل موضعگیریهای شجاعانه و مخالفت با سرکوب مردم مورد بیمهری رهبری قرار گرفت. او که دیگر از اقامه نماز جمعه محروم شده بود، طبیعتاً در آن شرایط سرکوب و تهدید و فشار، امکان ادامه حضور در ریاست مجلس خبرگان را نداشت. اما هاشمی نشان داده است که سیاستمداری هوشمند است در هر شرایطی چه قوت و چه ضعف میتواند از امکانات و فرصتهای موجود به خوبی استفاده کند. او در مذاکرات و پیغام و پسغامها نهایتاً به نفع مهدوی کنی از نامزدی ریاست خبرگان صرفنظر کرد تا در شرایط ضعف سیاسی هم روحانیون افراطی را از تصاحب کرسی ریاست این مجلس ناکام گذاشته باشد.
اکنون پس از گذشت چهار سال شرایط تغییر یافته است. هاشمی به لحاظ سیاسی از موضع به مراتب قدرتمندتری برخوردار است. شکست سیاستهای رهبری در عرصههای داخلی و خارجی آشکارا چهرهنمایی میکند، ایران از نظر فساد اداری و مالی و اختلاس و آمار اعتیاد و رشد ناهنجاریهای اجتماعی و فحشا و ایدز در رده برترینهای! دنیاست. سیاستهای رهبری کشور را به چنان ورشکستگی دچار کرده است که ایشان به ناگزیر علیرغم شعارها و تبلیغات رسانه ای به عدول از مواضع هستهای گذشته تن داده است. از سوی دیگر انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و پیروزی چهرهای نزدیک به هاشمی موجب حضور بسیاری از یاران او در مدیریت کشور شده است. شرایط تحولیافته مذکور نفوذ همیشگی و قابل توجه هاشمی در مجلس خبرگان را دوچندان کرده است. در چنین شرایطی طبیعی است حساسیت بیت رهبری نسبت به مجلس خبرگان رهبری وکنترل بیشتر آن دوچندان میشود.
با توجه به این واقعیات به راحتی میتوان حدس زد غیبت مهدوی کنی در چنین شرایطی تاچه حد جریان افراطی حاکم و شخص رهبری را نگران ریاست آینده مجلس خبرگان کرده است. به ویژه آن که حضور هاشمی در ریاست مجلس خبرگان این دوره علاوه بر این که موقعیت او را در سطح قدرت رسمی مستحکمتر خواهد کرد مقابله و حذف او از انتخابات مجلس خبرگان آینده را به مراتب پرهزینهتر و رقابت با او را در انتخابات ریاست این مجلس بسیار مشکلتر خواهد کرد.
حضور هاشمی رفسنجانی در ریاست مجلس خبرگان این دوره و دور آینده برای جریان افراطی حاکم یک معنا بیشتر نخواهد داشت و آن نقش و نفوذ قاطع او در شرایط محتمل آینده برای انتخاب رهبری جدید و شکست و یا دشواری اجرای پروژه الیگارشی نظامی روحانی حاکم برای بر تخت نشاندن رهبری دست نشانده است. این واقعیت چیزی نیست که استراتژیستهای سپاه پاسداران و روحانیون افراطی وابسته به بیت رهبری آن را درک نکنند. از این پس این ماجرا دوسو خواهد داشت. سوی طراحیها و نقشهها و تحرکات جریان افراطی وابسته به بیت رهبری و سوی هاشمی رفسنجانی و تدابیر وی.
به روشنی میتوان حدس زد که مذاکرات فشرده پنهان در سطح لابیهای قدرت و اطاقهای در بسته در بیت رهبری و مراکز امنیتی نظامی حاکم برای مواجهه با وضعیت ناخواسته جدید از هم اکنون در جریان است. این مذاکرات حول یک موضوع دور میزند و آن چگونگی ممانعت از ورود هاشمی به انتخابات ریاست مجلس خبرگان در وهله نخست و در صورت حضور چگونگی ناکام ساختن وی در چنین انتخاباتی در وهله بعد است. باند نظامی روحانی حاکم نشان داده است آن جا که پای قدرت و منافعش در میان است از پرداخت هیچ هزینهای ابایی ندارد. بنابراین طبیعی است برای موفقیت این پروژه از تمامی ظرفیتهای سیاسی، امنیتی و تبلیغاتی خود استفاده خواهدشد. لذا پیش بینی آغاز موج شدید حملات سیاسی تبلیغاتی سنگین علیه هاشمی رفسنجانی و خانواده وی طی روزهای آینده، هوشمندی زیادی لازم ندارد. بیوت مراجع و روحانیون ذینفوذ سنتی از این پس شاهد تحرکات و رفت و آمدهای مستمر شاگردان مصباح و روحانیون وابسته به معاونت امور حوزههای علمیه سازمان اطلاعات سپاه خواهد بود. به موازات رسانههای رسمی و علنی نظیر صدا و سیما و منابر جمعه و جماعات، رسانههای پنهان و غیر رسمی نظیر بولتنهای محرمانه و سری و سایتهای وابسته به مراکز امنیتی نظامی فعال خواهند شد.
سویه دیگر این ماجرا هاشمی رفسنجانی است. پرسش اصلی و مهمتر این است که او در برابر تحرکات باند نظامی روحانی وابسته به بیت چه تصمیمی خواهد گرفت. هاشمی نشان داده است سیاستمداری موقعیت شناس و اهل ریسک و خطر و استفاده از فرصتهاست. او از فرصت انتخابات ریاست جمهوری گذشته نهایت استفاده را کرد. اگر چه اجازه حضور در انتخابات را نیافت ولی با مانور خود اولاً هزینه سنگینی به الیگارشی نظامی روحانی حاکم وارد کرد و ثانیاً موقعیت خود را در سطح قدرت رسمی و غیر رسمی به عنوان شخصیتی که قادر به تغییر معادلات قدرت است، تثبیت کرد.. او چنان که بارها خود گفته است، خود را ظرفیت و ذخیرهای میداند که باید برای مقاطع حساسی که نظام و انقلاب به او نیازمند است نقش آفرینی کند. در سالهای پس از سال ۸۸ اودر پاسخ به پرسشهای مکرر مبنی بر این که چرا کاری نمیکنید، همواره یک پاسخ ثابت داشت و آن این که منتظرم تا رهبری به اشتباه سیاستهای خود پی ببرد و زمینه برای نقش آفرینی من آماده شود. با تشدید تحریمها و قرار گرفتن اقتصاد ایران در آستانه ورشکستگی، بالاخره رهبری به اشتباه بودن سیاستهای خود پی برد. اگر چه رهبری به رغم پی بردن به اشتباه خود، برای نجات کشور به هاشمی رفسنجانی رجوع نکرد بلکه حتی مانع حضور وی در عرصه رقابتهای انتخاباتی شد، اما همین مقدار نیز کافی بود تا هاشمی از اندک فضای فراهم شده استفاده کرده و در کنار سید محمد خاتمی و گذشت و حمایت سبزها و تحول خواهان جریان انتخابات را به سود تنها کاندیدای متفاوت تغییر دهد.
مسئله خطیر مجلس خبرگان رهبری از این پس «رهبری آینده» است بنابراین سؤال این است آیا هاشمی رفسنجانی حاضر خواهد شد در امر حیاتی تعیین رهبری آینده نظام صحنه را به نفع الیگارشی نظامی -روحانی حاکم ترک کند؟ هاشمی را سیاستمداری عملگرا میدانند این قضاوت تاحدود زیادی درباره وی صحیح است اما حوادث سال ۸۸ به این سو نشان داده است که این سیاستمدار عملگرا دغدغه سرنوشت انقلاب را دارد. تفاوت امروز با سال ۸۸ این است که آن کودتا که با هدف حذف اصلاح طلبان و تحول خواهان از عرصه رقابت سیاسی و حذف هاشمی از عرصه قدرت رسمی و یکپارچه کردن کامل قدرت انجام شد، به رغم همه هزینههایی که بر کشور تحمیل کرد و به رغم خونهایی که برزمین ریخت و بیگناهانی که به حصر و بند کشید و جوانانی که آواره کرد، اکنون شکست خورده است. انتخابات سال ۹۲ و نقش آفرینی تعیین کننده تحول خواهان و سبزهای اصلاح طلب در شکست پروژه نظامی امنیتیهای حاکم نشان داد به رغم تمام آن سرکوبها و فجایع، اصلاح جویان در عرصه سیاست کشور حضوری قدرتمند دارند و هاشمی نه تنها از قدرت رسمی حذف نشده بلکه در تحولات بزرگ عرصه مدیریت و سیاست کشور نقش تعیین کننده ایفا میکند.
اکنون پرسش این است ایا هاشمی که همواره فرصتهای اندک را برای ریسکهای بزرگ از دست نداده آیا شرایط کنونی را ازجمله مقاطع حساسی میداند که برای نجات کشور باید در آن ایفای نقشی متمایز کند و آیا از این فرصت قابل توجه برای جلوگیری از سناریوی الیگارشی نظامی-روحانی حاکم در باره رهبری آینده کشور استفاده خواهد کرد یا خیر؟ این بهره برداری چگونه خواهد بود؟ آیا خود مستقیماً وارد شده و نامزد ریاست مجلس خبرگان برای دوسال باقی مانده از عمراین مجلس میشود یا ترجیح خواهد داد فعلا حساسیتها را تشدید نکند و هرگونه تحرکی را در این زمینه تا مجلس خبرگان آینده به تعویق اندازد؟
پاسخ به این پرسشها هرچه باشد در یک چیز نمیتوان تردید کرد و آن این که این مرحله بدون نقش آفرینی هاشمی سپری نخواهد شد. او به احتمال زیاد حتی اگر به علت فشارهای جریان نزدیک به رهبری، از نامزدی برای ریاست این دوره مجلس خبرگان منصرف شود، به گونهای عمل خواهد کرد که جریان مذکور هزینه این اقدام خود را بپردازد. او در انتخابات ریاست جمهوری در برابر درخواستهای مکرر برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی هوشمندانه اعلام کرد در صورت مخالفت رهبری از رقابت در انتخابات خودداری خواهدکرد. موضعی که رهبری را در برابر یک دوراهی قرار داد. یا در ملاقاتی خصوصی از هاشمی بخواهد کاندیدا نشود، در این صورت همگان در مییافتند عدم کاندیداتوری هاشمی، خواست و توصیه رهبری بوده است زیرا او از پیش اعلام کرده بود تنها در صورت مخالفت رهبری وارد انتخابات نخواهد شد و یا این چنان که اتفاق افتاد رهبری تا ساعات پایانی به پیغامها و تماسهای تلفنی هاشمی پاسخ ندهد و رد صلاحیت او به شورای نگهبان بسپرد و در نتیجه هزینه سنگین عدم حضور او را با شورای نگهبان و سپاه مشترکا بپردازد.
این سناریو در انتخابات ریاست مجلس خبرگان این دوره نیز میتواند تکرار شود. رهبری بر سر دوراهی علنیتر قرار گیرد زیرا در اینجا دیگر شورای نگهبانی وجود ندارد تا هزینه ممانعت از حضور هاشمی را بتوان با آن تقسیم کرد. از این رو مخالفت رهبری را ریاست هاشمی در مجلس خبرگان هزینه سنگینی را به رهبری تحمیل میکند. دخالت آشکار رهبری در امور داخلی نهادی که وظیفهاش نظارت بر رهبری است معنایی جز استبداد عریان نخواهد داشت.
سناریوی دیگری نیز محتمل است و آن این که هاشمی عدم نامزدی خود برای ریاست مجلس خبرگان را به حضور فردی نسبتاً موجه و غیر وابسته به روحانیون افراطی مشروط کند. چنین شخصیت موجهی در حال حاضر به سختی در مجلس خبرگان یافت می شود. شاید آقای هاشمی شاهرودی چنین ویژگی داشته باشد. سابقه او نشان میدهد اگر چه تابع رهبری است، اما شخصیتی نسبتاً معتدل دارد. در مقایسه با شیخ محمد یزدی و شیخ صادق لاریجانی، در قوه قضائیه سابقه بهتری داشته است. به طوری که در دوره ریاست او بر قوه قضائیه، منویات خاص رهبری در باره منتقدان سیاسی و مطبوعات مستقل، در این قوه مستقیماً توسط محسنی اژهای و رازینی (باند مدرسه حقانی) و قاضی مرتضوی اعمال میشد. شاید او همان آلترناتیو موقتی باشد که هاشمی به وسیله وی ضمن تحمیل هزینه عدم نامزدی خویش بر رهبری، باند روحانیون افراطی مجلس خبرگان را از دستیابی به اهداف خود ناکام کند. آینده نزدیک روشن خواهد کرد کدامیک ازسناریوهای فوق تحقق خواهد یافت. هرچه باشد یک چیز مسلم است و آن این که مهدوی کنی چه بداند و چه نداند، با غیبت او از مجلس خبرگان و ریاست این نهاد، نظام جمهوری اسلامی ایران در آستانه ورود به یکی از حساسترین مراحل عمر خود قرار گرفته است.
مانند آیت الله جنتی بپذیریم که نهاد مجلس خبرگان از این پس نقشی تعیین کننده خواهد داشت و به صحنه یکی از گستردهترین و سخت ترین رقابتهای پنهان مراکز قدرت تبدیل خواهد شد.
****
جلسه محرمانه هیات رئیسه مجلس خبرگان
سحام نیوز: پس از سکته قلبی آیت الله مهدوی کنی و به کما رفتن رییس مجلس خبرگان رهبری و عیادت اکثریت قریب به اتفاق مسئولین نظام جمهوری اسلامی از ایشان در بیمارستان بهمن ، این شائبه قوت گرفته است که امیدی به بهبودی ایشان وجود ندارد و این دیدارها، احتمالا آخرین دیدارهای مسئولین عالی رتبه نظام، دوستان، یاران قدیمی و سابقون انقلاب با پیکر بی هوش ایشان است. عدم اعلام این خبر، این شائبه را نیز تقویت میکند که تصمیم گیریهای سیاسی پشت پرده، بین عالی ترین مقامات نظام در حال انجام است تا برای اعلام جانشینی ریاست آتی مجلس خبرگان رهبری، نزاع و اختلافات سیاسی به وجود نیاید.
از شواهد امر بر چنین میآید که بخش وسیعی از نیروهای تصمیم گیرنده، پس از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ و همچنین نیروهای امنیتی محدود کننده آزادیهای سیاسی و اجتماعی، بنا دارند نگذارند بار دیگر هاشمی رفسنجانی، کرسی ریاست مجلس خبرگان رهبری را تصرف کند. این در حالی است که رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری – که به بهانه کهولت سن توسط شورای نگهبان صورت گرفت – رد صلاحیت او از طرف نظام و مجموعههای تصمیمگیرنده تحت نظارتِ بیت رهبری ایران تلقی شد، به همین خاطر بازگشت او به کرسی ریاست مجلس خبرگان رهبری، میتواند یک دهن کجی آشکار به مجموعه تصمیم گیرسالهای اخیر کشور باشد. همه این مسائل باعث تأخیر در اعلام وفات آیتالله مهدوی کنی، توسط مجموعه حاکم شده است. به عبارتی دیگر حیاتِ فعلی آیتالله با کمک دستگاههای پیشرفته پزشکی ، بیشتر حیاتی سیاسی ست تا حیاتی نباتی.
طبق گزارش منابع خبری سحام از تهران ، هیئت رئیسه فعلی مجلس خبرگان رهبری طی اقدامی بی سابقه و غیر قانونی ، برای جلوگیری از تصدی کرسی ریاست مجلس خبرگان رهبری توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی ، اقدام به تشکیل جلسه ای خصوصی و محرمانه نموده و در این جلسه غیر رسمی، مصوبه ای را به تصویب هیئت رئیسه مجلس خبرگان رسانده که تا زمان انتخابات بعدی مجلس خبرگان – یک سال و نیم دیگر - مجلس خبرگان بدون رییس و صرفا توسط هیئت رئیسه فعلی مجلس اداره گردد.
اعضای شرکت کننده در این جلسه که همان اعضای هیئت رئیسه فعلی هستند عبارت اند از: محمد یزدی، احمد خاتمی، ابراهیم یونسی، قربانعلی دری نجف آبادی و محمود هاشمی شاهرودی.
طبق اطلاعات واصله آیت الله هاشمی شاهرودی در این جلسه ، با تصویب این مصوبه خلاف قانون ، مخالفت کرده است.
آشکار شدن تصمیمات این جلسه مخفیانه در میان اعضای مجلس خبرگان رهبری ، واکنش تند برخی نمایندگان این مجلس را در پی داشته است. بطوری که چندین نماینده صاحب نفوذ این مجلس اعلام کردهاند نسبت به این مصوبه در جلسه شهریور ماه آتی مجلس خبرگان، اعتراض و برای انتخاب رییس در صحن علنی مجلس رأی گیری خواهند کرد . گفته می شود یک نهاد نظامی – امنیتی خاص، پس از نا امیدی نسبت به عدم بهبود آیت الله مهدوی کنی، هیئت رئیسه را تحت فشار قرار داده تا این مصوبه را به تصویب برساند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|