پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Thursday 18 April 2024
|
ایرنا / گفتوگو از: داریوش غفاری
ماشاءالله شمسالواعظین فعال مطبوعاتی میگوید، مطبوعات ایران از یک توسعه نیافتگی بسیار شدید و مخاطره آمیز رنج میبرد. تراز روزنامهنگاری ایران و حتی شاید بتوان گفت تراز عمل رسانهای در ایران در مقایسه با کشورهای دارای مختصات شبیه ایران، بسیار پایین آمده است.
«ما تغییر ملموس در نحوه رفتار دولت حسن روحانی با رسانهها نمیبینیم»
این فعال مطبوعاتی افزود: اگر چه فضای نقد و گفتوگو، کاهش فشارها، پاره شدن تور وحشت بر سر رسانهها دیده میشود حاصل رویدادی به نام انتخابات ۲۴ خرداد است. نمیتوان این مساله را به سیاستگذاریهای موجود ارجاع داد.
مشروح گفتوگوی ایرنا با ماشاءالله شمس الواعظین فعال مطبوعاتی به شرح زیر است:
* با روی کار آمدن دولت یازدهم تغییراتی در بخشهای مختلف در کشور رخ داده است، در فضای مطبوعاتی و رسانهای نیز قطعا این تغییرات وجود خواهد داشت؟ ارزیابی جنابعالی از فضای حال حاضر رسانهای کشور چیست؟
+ اینکه دولت تدبیر و امید به دنبال تغییر خط مشی قوه مجریه در سطوح داخلی و بین المللی است تردیدی نیست. گر چه تفاوت در دیدگاهها وجود دارد اما اینکه آیا دولت جدید اولویت خاصی در ۱۰۰ روز اول یا ۶ ماهه اول کار خود پیگیری میکند، پاسخ آن مثبت است.
کارشناسان سیاسی معتقدند که دولت حسن روحانی در ۱۰۰ روز نخست آغاز به کار خود تمرکز بر پرونده هستهای داشته و آن را در یک ایستگاه میانی به یک نتیجه نسبی رسانده است و در ارتباط با مسایل داخلی بر اقتصاد کاملا بحران زده کشور تمرکز کرده و به عبارت پارهای از اقتصادانان برای نجات اقتصاد ایران از سیاه چالی که در آن افتاده، همت گماره است.
اینکه سایر اولویتها نظیر نهادهای صنفی رسانهای، مسایل فرهنگی در نردبان اولویتهای دولت یازدهم در کدام پله قرار دارد، اطلاعات کمتری وجود دارد. به ویژه در برخورد با رسانهها. ما تغییر ملموس در نحوه رفتار دولت حسن روحانی با رسانهها نمیبینیم.
اگر چه فضای نقد و گفتوگو، کاهش فشارها، پاره شدن تور وحشت بر سر رسانهها دیده میشود که این نیز حاصل رویدادی به نام انتخابات ۲۴ خرداد است. نمیتوان این مساله را به سیاست گذاریهای موجود ارجاع داد.
تغییر سیاستها یعنی آنکه مثلا آنچه در بخش آموزش عالی اتفاق افتاده مبنی بر اینکه دولت تصمیم گرفته دانشجویان ستارهدار را به سر کلاس بازگرداند که این به معنای تغییر خط مشی است. اما درباره رسانهها هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.
* تصور شما این است که اولویت مسایل صنفی و رسانهای بیشتر از موضوع پرونده هستهای، سیاست خارجی و اقتصاد کشور بوده و باید در اولویتهای اول قرار میگرفت؟
+ سوال هوشمندانهای بود. من معتقدم که چالشهایی که دولت روحانی با آن مواجه است شاید موضوع مطبوعات و رسانهها در نردبان اولویتها در مقیاس ملی جا نشود، اما از آنچه که آرامش اجتماعی را میستاند خود به خود در اولویتها قرار میگیرد.
بعضی مسایل وجود دارد که توجه جامعه بینالمللی را به کشور ما معطوف داشته و حساسیتهایی را برانگیخته است، این موضوع به حوزه خودآگاه عمومی آمده، باعث شده است که آرامش از جامعه ستانده شود البته نه به دلیل اهمیت ملی آن، که در نهایت به عقیده من باید اینگونه مسایل در اولویت قرار گیرد.
بحثهایی از قبیل اتحادیهها، انجمنها، خانه سینما برای حسن روحانی با توجه به ارث بدی که دولت پیشین برای وی باقی گذاشته به ویژه در سیاست خارجی قابل توجه نیست، اما به دلیل ارتباط آن با جامعه اهمیت پیدا میکنند و معتقدم که در اولویتها بعدی باید به سمت حل و فصل این مسایل برویم.
* رییس جمهوری بارها اعلام کرد اولویتهای تعیین شده خواست و انتظار مردم بوده است، اگر ارزیابی درباره نظرات مردم در خصوص اولویتهای دولت داشته باشیم، تصور میکنید نظر مردم چه باشد؟
+ نظر عموم مردم اولویتهای اقتصادی است، همانطور که دولت آن را در پیش گرفته است. بسیاری از مسایل انباشته شده از دولت قبل پیشکش، دولت باید به سرعت اقتصاد ایران را به اتاق سی سی یو ببرد. تردیدی در این موضوع وجود ندارد. اما یک سوال مهم مطرح میشود که چرا روی کار آمدن دولت حسن روحانی به طور نسبی آرامشی به مردم داد. این عکسالعمل به ناآرامی روانی جامعه در دولت پیشین بود.
دولت با حلوفصل پارهای از مسایل معلق که ساده است و قابل حل است، بخشی از تنشهای اجتماعی را کاهش داده و به سمت وحدت گرایی درونی و ملی پیش میرود.
برای غلبه بر موانع، حل برخی مشکلات کوچک را که میتواند به طور مصنوعی بهانه قرار گیرند و بیشتر از حجم واقعی خود مطرح شوند، میتواند دولت را در رسیدن به مهمترین بحرانهای کشور کمک کند.
موانعی که تنش اجتماعی تولید میکنند و حل و فصل آن آرامش را به جامعه باز میگرداند خود به خود در اولویتها قرار میگیرد، حتی اگر چندان اساسی نباشد.
* گفته میشود شعار اعتدال و نفی افراطیگری دولت یازدهم اساسا آرامشی در کشور ایجاد کرده، به نظر شما این آرامش شامل حال مطبوعات و رسانهها نیز میشود؟ شما انعکاس سیاستهای حسن روحانی در عرصه رسانهها را چگونه میبینید؟
در حوزه مطبوعات این حق را به خودم میدهم که دقیق و ظریف و همه جانبه اظهارنظر کنم. مطبوعات ایران از یک توسعه نیافتگی بسیار شدید و مخاطره آمیز رنج میبرد. تراز روزنامهنگاری ایران و حتی شاید بتوان گفت تراز عمل رسانهای در ایران در مقایسه با کشورهای دارای مختصات شبیه ایران، بسیار پایین آمده است.
به زبان آمار اگر بخواهیم سخن بگوییم، اندکی وحشت آمیز است بنابراین به آن نمیپردازیم. تصویری که از مهارتهای رسانهای ایران منعکس شده که ایران را در صدر رسانههای غرب آسیا قرار میداد، امروز خبری از آن نیست. روزنامهنگار در مقیاس ملی در دو دهه گذشته نداشتهایم که آن را به دنیا عرضه کنیم. یک مصاحبه به من نشان دهید که با یک رییس جمهوری یک کشور دیگر شده باشد که مطبوعات ایران را در موقعیت بینالمللی قرار داده باشد.
اینکه چرا تراز پایین آمده است، باید گفت که یکی از عوامل مهم این است که آموزگاران مطبوعات ایران بعضا به حاشیه رفتهاند. بدتر از همه میل به مهاجرت در بین روزنامه نگاران و صاحبان رسانهها این مشکل را ایجاد کرده است. ما ۴۲۷ روزنامه نگار حرفهای داشتهایم که تن به مهاجرت دادهاند که متاسفانه در رسانههای فارسی زبان بیگانه مشغول به کار شدهاند.
موازنه و تراز روزنامهنگاری و توان مطبوعاتی ایران به خارج از کشور منتقل شده که نگران کننده است.
باید کادر تربیت کنیم و از این مهارتها استفاده کنیم و سعی کنیم به رسانههای بیگانگان کشیده نشوند. با مقامات کشور در این زمینه گفتوگو کردم که پارهای از رسانههای فارسی زبان فعال مربوط به خارج از کشور، سرمایهشان به وسیله وزارت خارجه انگلیس و آمریکا و کارکنان آن از رسانهایهای ایران تامین شد و عملا علیه نظام کار کردند و به یک طرف برای نظام تبدیل شدند.
تعداد تلویزیونهای فارسیزبان خارج از کشور از تلویزیونهای داخلی بیشتر شده و بیشتر کارکنان آنها نیز از ایران تامین شده است. رسانههای بیگانه از روزنامهنگاران، زمان حضورشان در رسانههای ایران را سوال میکنند، چرا باید این اتفاق بیفتد؟
باید حرکتی به طور ملموس داشته باشیم که اعتبار به توانمندیهای ملی در عرصه رسانههای ملی و داخلی باز گردد. این زشت است که برای شمس الواعظین از خارج از کشور دعوت به کار بیاید.
* در این گونه موارد یک طرف نقش داشته است؟ چه نقشی برای افرادی که رسانههای داخلی را رها کرده و به خارج از کشور رفتهاند، قائل هستید و در مجموع فضای رسانهای کشور چه نقشی داشته است؟
+ اگر اندکی شکیبایی میکردید این موضوع را مطرح میکردم. عادت به یکجانبه گرایی ندارم. بخشی از بدنه مطبوعات در شکل گیری نگرانیها نقش داشتند که نباید یادمان برود. نه سال ۹۲، سال ۷۶ است و نه روزنامهنگاران سال ۷۶ روزنامه نگاران سال ۹۲ هستند. یک عمری گذشته و مهارتهایی به روزنامه نگاران افزوده شده و نسل جدیدی شکل گرفته است.
ایران ۹۲ با ایران ۷۶ کاملا متفاوت است. تهدیدهای ژئوپولتیک در منطقه و قدرت برتر ایران در خاورمیانه در مقایسه با سال ۷۶ بر من روزنامهنگار دیکته میکند که مسایل کشور را در نسبت با حجم منطقهای و بین المللی نگاه کنم.
نگاه شمس الواعظین به طور کلی نسبت به ایران ۹۲ متفاوت است. ایران را در نسبت یک قدرت بزرگ در منطقه در غرب آسیا و تا شمال آفریقا و تاثیرگذاری آن در متغیرهای مستقل میبینم.
اگر خدمات روزنامهنگاری من از سر گرفته شود در این چهارچوب گفتمان خود را دنبال میکنم به جای اینکه به دنبال عقدههایی باشم که نتیجه برخورد ۲۰ سال اخیر است. در چارچوب کار حرفهای کاملا طبیعی میدانم. به وحشتی که نسبت به روزنامهنگاری سیاسی ۷۶ که به صورت لجام گسیخته در جاهایی عمل کرد، واقف هستم.
برای بازگرداندن آرامش به بدنه سیاسی کشور و از یک سو بالا بردن تراز روزنامهنگاری ایران نگاه کارشناسانه نیاز است.
بهرغم گشایشهایی که صورت گرفته ما روزانه نیم میلیون روزنامه در کشور داریم که در مقایسه با عراق و افغانستان ما در منطقه در رتبه ۱۳ قرار داریم. چرا باید چنین وضعیتی داشته باشیم؟ شبکههای اجتماعی در ایران به عنوان گریزگاه به این شبکهها بوده است.
ما میتوانیم پل اعتماد از دست رفته افکار عمومی با رسانهها را بازسازی کنیم.
* برخی معتقدند در دوران اصلاحات تندرویهایی در مطبوعات صورت گرفت که زمینه برخورد با مطبوعات را فراهم کرد. در شرایط فعلی چه کار باید کرد که آن فضا ایجاد نشود؟
+ بازگرداندن محورها و شخصیتهایی که در دو دوره نقش آفرینی داشتهاند، همزمان با بلوغ سیاسی که به شکل شعار اعتدال و تدبیر کشور را فرا گرفته، ظرفیتی است که بر اساس آن میتوان از اساتید خواست تا تجربه روزنامهنگاری خود را از سر گیرند. سبکهای جدید خارج از معیار و تراز روزنامهنگار و فعالیت رسانهای است.
زمانی که میخواستم روزنامه نشاط را دوباره منتشر کنم، با معدلی از روزنامهنگاران مواجه شدم که در مقایسه با دهه پیشین با فقدان کارآموزشی و کارگاههای آموزشی و عمل رسانهای بدیهی و غلبه کپی و تقلید از یکدیگر مواجه بودم. ایجاد یک تعادل و شکلگیری یک معادله جدید میتواند روزنامهنگاری فعلی را دارای آموزگار کند. آموزشهایی که داده میشود با خروجی رسانهای در مطبوعات کاملا متفاوت است. اساتید میدانی در عرصه کار روزنامهنگاری حضور ندارند و در این زمینه کادرسازی نکردهایم.
یک خبرنگار درجه سه که در دانش روزنامهنگاری درجه ۳ محسوب میشود، اکنون دبیر یکی از روزنامههای معتبر کشور شده است. چه اتفاقی افتاده است؟ باید حالا حالاها تجربه کسب میکرد. این معادله باید تغییر یابد. یک تجربه چهار دهه وجود دارد که میتواند ارایه شود. ما نگران نسل روزنامهنگاری امروز هستیم که در آغوش دادههای غیرعلمی پرورش مییابد.
* یعنی به نظر شما فضای رسانهای کشور از وضعیت غیر حرفهای رنج میبرد؟ اگر اینطور است چرا اساتید روزنامهگاری و رسانهای در جهت حل این معضل تلاشی نکردهاند؟
+ در هر محیطی که تهدید احساس شود، تولید فرآوردههای آن حوزه با مشکل مواجه میشود. احتیاط بر روان، کردار و گفتار آنها حاکم میشود. و در مرحله بعد به خودسانسوری کشیده میشود که کار کیفی را نازل میکند. مطبوعات ایران به میدان مینی تشبیه میشود که نقشه آن در اختیار روزنامه نگاران نیست.
از وجود خطوط قرمز در همه دمکراسیها آگاه هستیم، جامعهای نیست که خطوط قرمز نداشته باشد. باید این خطوط شناخته شود و تفسیرهای موسعی از آن ارایه شود و کاملا مشخص باشد.
* شما میگویید فضای رعب و تحدید باعث شده تا رسانههای کشور به سمت بیسوادی سوق پیدا کند و غیرحرفهایها بر این فضا حاکم شوند؟
++ نخستین عامل تحدید است. اگر عاملی دیگری سراغ دارید، بگویید که جای آن قرار دهیم.
* نتیجه فضای تحدید به نظر شما محافظهکاری نیست؟ درباره حاکم شدن غیرحرفهایها بر عرصه رسانهها به نظر شما فضای متفاوتی را نداریم؟
+ تا حدودی درست است. اول باید امنیت شغلی و حرفهای داشته باشیم. نسبت به آینده دغدغه نداشته باشیم و دسترسی آسان به اطلاعات مورد نیاز داشته باشیم. نهادهای حرفهای و صنفی که کنترل کننده است باید نظارت داشته باشند. کسانی وارد برخورد با مطبوعات شدند که اطلاع چندانی از کارهای مطبوعاتی نداشتند.
در عرصه اخلاقی حرفهای روزنامهنگاری اصولی داریم که اگر اجرا شود، هیچ نهادی هیچ مشکلی با کار رسانهای نخواهد داشت. روزنامهنگار حق ندارد عمل نفرتآمیز داشته باشد، افراد مشهور در عرصههای اجتماعی را زیر سوال ببرد، ترویج فرهنگ خشونت داشته باشد. اینها در کمیته انضباطی قابل رسیدگی است. باید آخرین درمان معالجه به صورت جراحی باشد.
باید قانون مدافع رسانهها باشد تا به رشد مهارتها برسیم. تصور این بود که با حذف بسیاری از نمادهای روزنامهنگاری ایران مشکلات رسانهها حل میشود، اما چنین اتفاقی نیفتاد.
امروز برخی از برنامههای رسانه ملی ۳/ ۱ درصد بیننده دارد. به نظر شما این عیب نیست؟ اینها در جلسات خودشان گفته میشود. چون تلویزیون بیننده ندارد ضریب و معدل آگهیها در رسانه ملی کاهش یافته است. آگهیها در مطبوعات بیشتر دیده میشوند زیرا مخاطب بیشتری دارند. باید تعادلی ایجاد کنیم و بعد انضباط را برقرار کنیم.
* همه موافق فضای نقد در کشور هستند، اما در کشور نتیجه نقد این است که عدهای اصلا آن را بر نمیتابند، یا اینکه نقدهایی صورت گرفته افراطی و به صورت تخریب و فضاسازی مطرح میشود چگونه میتوان در این بخش تعادل ایجاد کرد؟
+ من حافظ قرآن هستم و آموزشهای قرآن را میشناسم، پس اجازه بدهید در این زمینه دینی صحبت کنم. در داستان محاکمه ابلیس، همواره با یک سوال مواجه میشوم «خدا که قدرت مطلق است به ابلیس اجازه داد مدعیات خود درباره عدم سجده بر آدم را بگوید».
باید ببینیم خداوند با خصمی به نام ابلیس چگونه رفتار میکند؟ از این نکته یاد میگیریم که حتی خصم خود را نیز تحمل کن. همه مخالفان من در روزنامههای خود من ستون داشتند. این چه اشکالی دارد. ما باید دگرپذیری و تحمل نظر مخالف خود را داشته باشیم. برخی بیظرفیتیها دیده میشود که کویر میسازد.
برای گردش آزاد نقد نباید مانع ایجاد کرد. مسوولان، شرکتها و افراد بدانند که رکن چهارم دمکراسی یعنی مطبوعات نظارت میکنند، و انحرافات و سواستفاده را گزارش میدهند، به طور قطع این مسایل کاهش مییابد.
وقتی تعادل برقرار شود، وقتی رسانهای نیز خلاف موازین عمل کرد، این دولتها نیستند که مقابله میکنند برخی مطبوعات دیگر تمسخر میکنند و خود به خود تعادل ایجاد میشود.
در تمام دورانهایی که فضای باز مطبوعات وجود داشته، سیستم محفوظتر بوده و معدل امنیت ملی بالاتر رفته است. برای من امنیت ملی مهم است، صرف نظر از اینکه امور در دست چه کسی است چه دولت خاتمی چه دولت احمدینژاد. تنگ کردن فضا یعنی انتقال مرکز ثقل رسانهای ملی ایران به آن سوی آبها. چرا تا دهه ۷۰ ایرنا اولین خبرگزاری با معدل بالای حرفهای بود اما در سالهای اخیر به یکی از به حاشیه رفتهترین خبرگزاریها تبدیل شد؟ کاهش معدل کار حرفهای، احتیاط کاری، خودسانسوریها سبب میشود که ایرنا به یک خبرگزاری منفعل تبدیل میشود، اما اکنون با گشایشهایی که ایجاد شده، سراغ من آمدهاید و من هم سراغ شما آمدهام، میبینیم که حرفهای ما چندان تفاوتی ندارد.
حساسیت من نسبت به امنیت ملی به اندازه حساسیت حسینالله کرم است. اگر کشورم تهدید شود، با قلم که سلاح من است، مقابل تهدیدات میایستم. باید تفاهم کنیم و دستیابی به تفاهم کار بسیار سادهای است.
متاسفانه هنوز هم برخی به من میگویند که از خارج پول گرفتهای، چرا چنین کاری را کرده باشم، بیایند اسناد خود را درباره این ادعا ارایه کنند و من هم پاسخ دهم. دریغ از یک ریال پول که از خارج از کشور دریافت کرده باشم.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|