جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ -
Friday 29 March 2024
|
منبع: وب سایت شخصی شکریه برکزی
مترجم: مریم جعفری
شکریه برکزی، عضو کمیسیون امور دفاعی مجلس نمایندگان افغانستان و سردبیر بینالمللی سال ۲۰۰۵
عصر ایران - بدون شک سال ۲۰۰۲ میلادی برای زنان افغانستان سال پرشکوهی بود؛ سالی که در آن دولت موقت شکل یافت. سالی که نگاههای بینالمللی به این کشور جنگزده دوخته شد.
من شخصا این “سال تغییر” را دوست دارم و در حقیقت میخواهم با نام بردن از این سال، پیام همبستگی و آزادی را به زنان افغان هدیه کنم. در فوریه سال ۲۰۰۲ بود که نخستین نسخه از هفتهنامه “آیینه زنان” در کابل و چهار استان دیگر منتشر شد؛ هفتهنامهای که بیشتر از تصورات ما مورد استقبال قرار گرفت و هر چه کشور آرامتر میشود، این هفتهنامه که برای زنان افغان است، خوانندگان بیشتری به خود جلب میکند و اکنون پس از گذشت سالها، ما به هدف اصلی خود یعنی همان پیشرفت زنان افغان رسیدهایم.
افغانستان برای دهههای متمادی از برادرکشی، تروریسم و خون ریزی رنج برده است. ما در این سالها مدارس، بیمارستانها، جادهها و افراد تحصیلکرده زیادی را از دست دادهایم. اما زنده ماندن دموکراسی در کشوری جنگزده به شهروندانی که هنوز از فقر و بیسوادی رنج میبرند و دیگر قربانیان خشونت در سراسر جهان، این امید را میدهد که مردم افغانستان خودشان به تنهایی قدرت آن را دارند که برای آزادی گام بردارند.
اگرچه موسسات و سازمانهای زیادی در طول این جنگها از بین رفتهاند اما رسانههای آزاد، نمادی از آزادی و اعتبار هستند. رسانهها در زمان انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۰۴ میلادی، نقش مهمی ایفا کردند. وجود ۱۸ کاندیدای ریاستجمهوری با بیش از ۱۰ میلیون رایدهنده نشاندهنده اشتیاق شهروندان برای حضور در مشارکتهای سیاسی بود. همچنین مناظرات سیاسی و برگزاری کنفرانسها در زمان انتخابات پارلمانی نیز دلیل دیگری بر این مدعا است.
از سوی دیگر، اهدافی که توسط “حامد کرزی” رئیسجمهوری افغانستان، دنبال میشود، خود مسئله مهمی است. خلع سلاح، استقرار مجدد نیروهای شبهنظامی، گسترش نفوذ قدرت مرکزی به ۳۴ استان، مبارزه و ریشهکن کردن کاشت و قاچاق مواد مخدر و خصوصیسازی اقتصادی از مهمترین موضوعاتی است که باید در عرصه سیاسی به آن پرداخته شود.
طبق آخرین گزارش منتشر شده توسط دفتر سازمان ملل برای مبارزه با مواد مخدر و جنایت، افغانستان ۷۵ درصد تریاک جهان را تولید میکند. کاشت و قاچاق موادمخدر در بطن جامعه ریشه دوانده است و زنان اغلب قربانی تجارت موادمخدر میشوند؛ آنان یا باید به ازدواجهای زودهنگام و اجباری تن دهند و یا در نقل و انتقال موادمخدر به مردان کمک کنند.
از سوی دیگر، زیرساخت ضعیف یکی از موانع اصلی برای گسترش بحث آموزش و تحصیل است. اکنون در اکثر استانها، اکثر مردم به آب تصفیهشده، برق و امکانات بهداشتی دسترسی ندارند و در چنین شرایطی مدرسه رفتن در افغانستان، امری لوکس و تشریفاتی به شمار میآید.
با این وجود بسیاری از افغانها میخواهند که دخترانشان را به مدارس بفرستند اما فقر، سنتهای قدیمی، نبود وسیله مناسب، نگرانیهای امنیتی و کمبود مدرسه نمیگذارد دختران مانند پسران ادامه تحصیل بدهند. هر چند که به رغم تمامی این موانع، افغانستان به حدود پنج میلیون دختر و پسر حاضر در مدارس افتخار میکند.
در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد درباره افغانستان آمده است که ثبتنام کودکان در افغانستان در قیاس با همسایه این کشور پاکستان، بسیار بیشتر است. این خبر بسیار خوبی است اما هنوز کارهای بیشتری باید انجام شود.
همچنین فساد مالی و اداری بیشک یکی از واقعیات انکارناپذیر کشور است و این واقعیت حاصل رفتار و تصمیمگیریهای غلط دولت و سیاستگذاران است. در حقیقت فساد مالی_اداری حاصل قوانین کهنه و فرسوده است که کشور همچنان با آن اداره میشود و در برخی موارد نیز سازمانهای بینالمللی در گسترش و عمق این فساد تاثیرگذار بودند. مشکل فساد مالی-اداری تنها یک مشکل افغانی نیست، هر چند افراد متضرر در فسادهای مالی مردم هستند.
نقش امروزی زن افغان
امروزه مهمترین چالشی که در برابر زنان در افغانستان وجود دارد، شرکت در بازسازی موسسات و جامعه مدرن مدنی است. آنان همچنین باید حضور بیشتری در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. مبارزه با خرافات و سنتها، پایان دادن به بیسودای و ناآگاهی، سفر به خارج از مرزها و فهمیدن اصول حقوقبشر از دیگر راههای پیشروی آنان است.
بعلاوه زنان باید برای افزایش تعدادشان در پارلمان بجگند و صدای آنان برای به ثمر رسیدن اصلاحات باید به گوش همگان برسد. خشونتها در گذشته به حدی بوده است که اکنون هر تغییر کوچکی، پیروزی بزرگی به شمار میآید اما به خوبی میتوان فهمید که نقش زنان در سه سال گذشته به سرعت تغییر کرده است.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم که گروهی ۱۰ سال عوامفریبی و خشونت اخیر را مصداق پیشرفت و ویژگی زنان امروز افغان بداند. کشور در حال حرکت است و ما در هر نقطه جامعهمان، زنان قدرتمندی داریم؛ زنانی که در طول تاریخ نقشهای مهمی را عهدهدار بودند.
همچنین غیرمنطقی است که بگویم هر مشکلی که از جامعه رخت بر میبندد، به این معناست که تمامی غمهای زنان از بین رفته است. هنوز راه طولانی و دشواری وجود دارد تا افغانها ارزشهای آزادی را بفهمند و از آنان حمایت کنند.
زنان افغان دستاوردهای قابل ملاحظهای بعد از سقوط طالبان داشتهاند. تلاش خود زنان برای بهتر شدن وضیعت آموزشی، اقتصادی، درمانی و مبارزه مادری بیسواد که قربانی سنتهای غیراسلامی شده برای دخترش، نمادی از نگاه جدید زن امروز به زندگی است. در این سالها رسانهها در مبارزه با حذف خشونت علیه زنان، اعاده جایگاه انسانی و جایگاه زن در اسلام بسیار موثر بودند. به عبارتی دیگر تمامی عوامل دست به دست هم دادند و ما را به آینده زنان افغان امیدوار كردهاند، یعنی بدون شک فردای بهتر از امروز را مژده میدهد.
البته باید گفت که مبارزه برای احیایی حقوق زنان به عنوان قشر آسیبپذیر جامعه تنها به افغانستان محدود نمیشود. این خشونتها در سرتاسر جهان دیده میشود اما شاید کابل راه طولانیتری را پیشرو دارد چرا که هنوز گوش و بینی بریدنها، خرید و فروش زنها، ربودن و قاچاق و وادار کردن زنان به ازدواج با افراد مسن و تجاوز به کودکان خردسال، امری رایج است.
بخشی از زنان در برابر این مسائل تسلیم میشوند و بخشی دیگر از یاس و ناامیدی دست به خودکشی و خودسوزی میزنند. زن افغان به عنوان موجودی سرکوب شده در قرن 21میلادی، همچنان شهروندان درجه دو محسوب میشوند و هنوز باید برای قرارگرفتن در بطن جامعه بجنگد و دولت کابل نیز آنچنان که باید از حقوق آنان دفاع نمیکند.
زنان در پارلمان نیز به سه دسته تقسیم میشوند؛ گروه نخست بانوانی هستند که تابع مردان هستند و در حقیقت به دلیل حمایتهای مالی، افکار مستقل سیاسی ندارند. برای گروه دوم، “زن” تجارت و شعار است و در نهایت تنها تعداد معدودی زن در پارلمان وجود دارد که سیاست را میشناسد و نگاه و افکاری مستقل دارد و متاسفانه تعداد آنان بسیار کم است. اگر به دیگر پارلمانها نگاه کنید متوجه میشوید که زنان با یكدیگر همصدا هستند اما در کابل حسادتهای بیمورد، نمایندگان زن را از همدیگر دور کرده است.
با تاسف باید بگویم که آنچه در قانون اساسی افغانستان از آن به عنوان حقوق برابر زن و مرد یاد میشود، سرابی بیش نیست. این برابری بیشتر توسط آنان که به شکل سمبولیک از آن بهرهکشی میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد و افرادی که به آن اعتقاد دارند، اجازه مشارکت را نمییابند.
این مسئولیت زنان و حامیان قانون است که برای عملیشدن این قانون تلاش و طرحهای را تهیه کنند تا در درازمدت زنان افغان شاهد تغییرات بنیادی در عرصههای مختلف زندگی خود باشند. در غیر این صورت آنچه در سفیدی کاغذ و سیاهی قلم و در لابلای کلمات باقی میماند، آن است که “تنها چیزی که زن افغان در مدتی کوتاه به دست آورده، نقش سیاسی است.”
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|