سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Tuesday 23 April 2024
|
اعضای ستاد جوانان اصلاح طلب صبح روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ با محمد خاتمی دیدار کردند و از وی خواستند تا با در نظر گرفتن آینده ایران و در تلاش برای نجات کشور، آبروی خود را فدای ایران کند و به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آینده در صحنه حضور داشته باشند جوانانی که آمده بودند تا دلایل و دغدغههای خود را برای حضور رئیس جمهوری سابق ایران در انتخابات بیان کنند اعضای ستاد جوانان اصلاحطلب خاتمی، جوانان عضو حزب مشارکت، حزب اسلامی کار، جوانان ایران اسلامی، کارگزاران سازندگی و حزب اعتماد ملی به همراهی جمعی از زندانیان اصلاح طلب آزاد شده، روزنامه نگاران، دانشجویان و هنرمندان جوان در این دیدار حضور داشتند و به بیان دغدغهها و نگرانیهای خود پرداختند.
متن کامل سخنان خاتمی در این دیدار و بخشهای گزیدهای از پرسشها و دغدغههای جوانان حاضر در این دیدار در ادامه آمده است:
به نام خدا
با تشکر از جوانان فرهیخته عزیز و بهره گیری از مطالب شما
خواست تاریخی ملت ما و انقلابمان این بوده است که صاحب نظامی مردم سالار و پیشرو باشیم از این رو نیز مردم ما به جمهوری اسلامی رأی دادهاند و جمهوری مقتضای عصر ما است ذهن بشر در دنیای پیشرفته امروز جز حاکمیت مردم بر سرنوشت نمیپذیرد جمهوری مستلزم این است که افراد اعم از حاکم و غیرحاکم در درجه اول شهروند باشند و شهروند بودن را بپذیرند و آن را در خود احساس کنند و فرهنگ متناسب با مردم سالاری و جمهوریت شکل بگیرد و این کاری است اصیل و زمان گیر که نخبگان و روشنفکران باید انجام دهند.
تحقق جمهوری مستلزم تبدیل رعیت به شهروند است امیر المؤمنین علیه السلام در مقام حاکم نخستین کسی است که در مقابل حق والی از حق رعیت صحبت و مردمان را به مطالبه آن حق تشویق میکند احساس اینکه تک تک افراد در مقابل والی و حاکم حق دارند و حاکم در مقابل مردم مسؤولیت مسألهای بسیار حیاتی و مهم است اگر مردم به این نتیجه نرسند حاکمان خیلی زود میتوانند بساط استبداد را بگسترانند و اگر حاکمان این حس را نداشته باشند جامعه با موانع متعددی برای استقرار جمهوری مواجه میشود و جمهوری اسلامی از این حکم مستثنی نیست.
کانت فیلسوف نام آور قرن هجدهم میلادی مطلب مهمی دارد که به مطلب امیرالمؤمنین علیه السلام نزدیک است ضابطه اخلاق چیست؟ آن چیزی که میخواهی و انجام میدهی، باید به گونهای باشد که بپذیری به صورت قانون عام در آید اگر میخواهی دروغ بگویی برو به وجدانت رجوع کن؛ آیا حاضری که دروغ گویی قانون عام باشد؟ اگر میخواهی خیانت و نقض عهد کنی، حاضری همه نیز این کار را بکنند؟ قطعاً حاضر نیستی؟
باید به حاکمان مستبد گفت که استبداد اگر دائمی شود و عام شود طبعاً اگر شخص دیگری هم به جای آنان بیاید بتواند استبداد کند آیا این را میپسندند؟ به کسی که شکنجه میکند اگر بگویند شهروند دیگری به جای تو بنشیند میپسندی که او هم شکنجه گر باشد؟ این حس اگر در میان مردم و حاکمیت جا افتاد گام اول جمهوری و دموکراسی را برداشتهایم.
من بر این باورم که امروز ما شاهد حضور دو گونه تفکر و رویکرد هستیم که از درون یکی استبداد در میآید و دیگری حاکمی را میپسندد که در درجه اول شهروند و مسؤولیتپذیر باشد و بعد حاکم کار بزرگ، رواج و ترویج تفکر درست در جامعه و تبدیل آن به گفتمان است. اگر جامعه به این رشد برسد دیگر دغدغه این که چه کسی حاکم باشد را نخواهیم داشت؟
میخواهم بگویم که به اصلاحات به این صورت مینگرم که باید در این زمینه و به این صورت کار کرد اگر قانونی را نمیپسندیم تلاش کنیم به صورت مسالمت آمیز و در مسیر رسمی آن قانون به قانون بهتری تبدیل شود اگر نابسامانی و ناهنجاری است بکوشیم به ساز و کاری برسیم که به صورت مدنی قابل اصلاح باشد این را محور کار قرار دهیم چشم انداز بهتری پیش رو خواهیم داشت مهم این است که کاری کنیم که زمینه چنین کار و مسؤولیتی فراهم شود.
در انتخابات دوره قبل گفتم که دلمان میخواهد جمع کثیری، بخصوص از جوانان که گرد هم آمدهاند آزادانه دور هم جمع باشند و بحث و گفتوگو کنیم و سازوکار فعالیتهای مسؤولانه اجتماعی و سیاسی را پیدا کنیم، ولی نتیجه کار این شد که بسیاری از همین بچهها الان یا در زندان هستند و یا گرفتار مشکلات متعدد! آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد همچنان در حصر به سر میبرند. باید همه تلاش ما این باشد که شرایط مزبور ادامه پیدا نکند و دوباره تکرار نشود.
الان قصد ندارم در باب نامزدی خود برای ریاست جمهوری اعلام نظر کنیم ولی فقط سؤال میکنم که اگر حاکمیت هر دلیل فردی مانند من را نخواهد و به هر قیمتی نگذارد که علیرغم خواست شما بیاید، آن روز آنان که امیدوار بودند چه حالی پیدا میکنند؟ آیا کینهها و دلخوریها بیشتر نمیشود؟ طرف مقابل هم که هزینهای پرداخته، آیا فضا را تنگتر نخواهد کرد؟
بعضی میگویند بیایید، همه چیز روشن میشود، آنها جلوی شما میایستند و ما هم پشت شما میایستیم؛ من ابداً نمیخواهم این اتفاق بیفتد. من به فکر اصلاحات و به فکر جماعتی که به هر حال به من لطف دارند هم هستم. اگر چنین وضعی ییش آید اوضاع از این هم بدتر میشود.
موقعیت حساسی است و کار دشوار و در عین حال مردم میخواهند از این وضع خارج شوند و طبعاً مطالباتی دارند. اگر تمام ارکان نظام، از رهبری گرفته تا تشکیلات روحانی و غیر روحانی و نهادهای مسؤول یا غیر مسؤول و قدرتمند همه همراهی کنند سالها طول میکشد که به نقطه صفر برنامه چهارم برگردیم، یعنی شرایط سال ۸۴.
مردم میخواهند تورم وحشتناک، بیکاری گسترده، رواج نابسامانی و فساد و بیحرمتی و انزوا و فشارها و تحریمها که روز به روز بیشتر شده خیلی زود رفع شود. ولی چه کسی میتواند قول بدهد که اگر کارشکنیها و موانع باشد میتواند چنین کاری را بکند. اگر حاکمیت منصفانه برخورد کند، میتوان کاری کرد، اما اگر همه در مقابل هم قرار بگیرند، همه مطالبات به سوی شما اصلاحطلبان خواهد آمد. اشتیاق و شوق هم از بین میرود و حکومت هم سختتر خواهد گرفت و به اصلاحطلبان و کشور لطمه جدی وارد میشود.
من میترسم! میترسم از این که کدورتها بیشتر شود و رویاروییها افزون گردد و امیدها بار دیگر به یأس مبدل شود و حتی دشمن هم از این وضع سوء استفاده کند و باز هم مردم بیشتر تحت فشار قرار بگیرند.
آیا میتوان این انتخابات را تبدیل به فضایی کرد که دشمنیها بیشتر نشود و زمینه ایجاد دیالوگ فراهم آید و گفت که این راهی که تاکنون انتخاب شده به ناکجا آباد منتهی میشود باید رویهها عوض شود تا فساد ایجاد شده ریشه کن گردد و فضای امنیتی و حصرها و حبسها برچیده شود.
من خودم را کسی یا سرمایهای نمیدانم، ولی از نظر اجتماعی و بینالمللی وجهه و پتانسیلهایی ایجاد شده است. سوزاندن سرمایه هنر نیست، اگر سرمایهای هست باید آن را به نحوی به کار برد که مشکلاتمان را اندک اندک حل کند و این امر نه راحتطلبی است، نه شانه از زیر بار مسؤولیت خالی کردن. ولی در هر حال باز هم میاندیشم و امیدوارم همه ما درست بیاندیشیم.
در ابتدای این دیدار تعدادی از جوانان نقطه نظرات خود را بیان کردند
میرزایی عضو حزب جوانان ایران اسلامی:
آقای خاتمی پیروزی اول ما در این روزها این است که دغدغه مردم، الان کاندیدا شدن یا نشدن شماست و این یک خواست همگانی از درون جامعه است. ما امروز از همه اقشار و گروهها درخواست و دعوت برای کاندیداتوری شما داریم روحانیون، ایثارگران، کارگران و کارمندان البته هم مردم و هم شما مشکلات و ملاحظات را میدانیم. اما شما باید برای تاریخ پاسخ داشته باشید که چرا در حالی که اقبال عمومی به شما زیاد بود کاندیدا نشدید تا کشور به سمتی نادرست برود. امروز رویکردها مشکل دارد که اگر نداشت ضرورتی برای حضور شما هم نبود.
جعفری، عضو حزب اسلامی کار:
آقای خاتمی عدم حضور شما و شکست ما ممکن است باعث فضای یاس و ناامیدی میشود که دیگر به این راحتیها قابل جبران نیست. در انتخاباتی که اصلاحطلبان حضور داشته باشند، جوانان رویش میکنند و اگر اصلاح طلبان حضور نداشته باشند، فرصت این رویش از دست میرود. امروز انسجامی در بین مجموعه فعالین از طیفهای مختلف در مورد کاندیداتوری شما صورت گرفته است و ما میتوانیم در صورت انسجام هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم شوراها موفق باشیم. تصمیم شما امروز اهمیت اساسی دارد و ما نباید ۴ سال دیگر حسرت بخوریم که نتوانستیم از فرصت سال ۹۲ به درستی استفاده کنیم. برندی که امروز به نام خاتمی وجود دارد با هزینهها و ایثارهای بسیاری به وجود آمده است و شاید وقت آن باشد که شما هم ایثار کنید و برای موفقیت اصلاحات به صحنه بیاییی.
دولتی عضو ادوار دانش آموزی:
در این روزهای پر تکاپو که همگان به دنبال یافتن راهی برای عبور از این مقطع تاریخیاند توجهها عوماً به حوزهای اقتصادی و سیاسی است و بیان چراییهای برای مشارکت فعال در انتخابات. ضمن درک همه این اهمیتها حوزههای دیگری چون حوزهی اجتماعی در تصمیم جمعی ما برای حضور در انتخابات و مطالبات آیندهی ما از دولت بر آمده از انتخابات نباید نادیده گرفته شود. به عنوان مثال آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین وزارت خانهی کشور که بزرگترین نهاد خدماتی دولت است، به بیش از ۱۵ میلیون شهروند خدمات ارائه میکند باید در سیاستهای آینده کشور از اولویتهای دولت باشد.
اعتمادی، به نمایندگی از زندانیان:
جملهای از “ستارخان” وجود دارد که میگوید رقبا وقتی میتوانند بر ما پیروز شوند که خود ما دشمن هم شویم. اما ما باید از امید در سینههای خود حفاظت کنیم. امید بذر هویت ما است و این جملهای است که مهندس موسوی هم آن را گفته است. امروز کشورمان با مشکلات جدی مواجه است. برخی از مردم دیگر بهایی به حقیقت نمیدهند و در رفتار و کردار روزمره شاهد دروغ پردازیهای دولت هستیم. هرکس وظیفه خدمت به ملت را برعهده بیگیرد باید بداند که راه نجات کشور در گرو عزم ملی و بازساری اعتماد از دست رفته مردم است. تا اعتماد به رهبران سیاسی نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد. ما به نوبه خودمان، تک تک برای آبادانی ایران عزیز و جلوگیری از تخریب کشور هزینه دادیم و بازهم خواهیم داد و انتظار هم داریم جناب عالی هم از آبروی خود بگذرید و هزینه دهید. با توجه به اینکه موسوی و کروبی همه عرصهها را از مردم میدانستند، با عدم حضور شما دیگر انتخابات فایدهای نخواهد داشت.
یکی از روزنامه نگاران:
اتفاقهایی که در این ۸ سال برای روزنامهنگاران به وجود آمده است آنقدر مشخص است که نیازی به گفتن ندارد. از زندان رفتنها تا توقیف روزنامهها و خط قرمزهایی که پررنگ تر شدهاند و حتی اجازه ندارند اسم شما را در روزنامههایمان بنویسیم. اما الان امیدهایی زنده شدهاند که بتوان با حضور شما در انتخابات فضا را باز کرد این فضای فراهم شده با کاندیداتوری شما میتواند این امید را زنده کند و به بازسازی همه ما کمک نماید.
آذری به نمایندگی از اردبیل:
آقای خاتمی یک اراده قوی وجود دارد که آذربایجان از ایران جدا شود در اینصورت فرزندان ما بدون سرزمین خواهند بود و فقط شما هستید که میتوانید امنیت ملی کشور را حفظ کنید. اگر ایران از بین برود من و شما خواب راحتی نخواهیم داشت. بحث حضور شما امروز یک بحث عمومی است و به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی همه منتظر حضور شما هستند.
امیر حسین آزاد به نمایندگی از دانشجویان:
فردا تاریخ از ما میپرسد نخبگان و طبقهای که میتوانستند تاثیر بگذارند، چرا نقش تاریخی خودشان را ایفا نکردند؟ در این صورت آیا ما را متهم به گوشهگیری و عافیت طلبی نخواهند کرد؟ امروز شما باید سبک و سنگین کنید و همه شرایط را بسنجید و اگر به این نتیجه رسیدید که حضور درست است، نباید از چیزی ترسید. با همین روشی که امام و مهندس موسوی وارد میدان شدند و روی حرفشان ایستادند، شما هم وارد شوید. در این صورت در پیش گاه تاریخ هم سربلند خواهید شد. برخورد جناح مقابل هم امروز خیلی آرام تر و کمتر تهاجمی هست بحث حضور شما که جدی میشد فکر میکردیم آماج حملات خواهیم شد اما آنها الان با خودشان در گیر هستند الاهم اشغل الظالمین بالظالمین. شما بیایید و با جبهه عقلانی نظام وارد تعامل و گفتوگو شوید و از هجمهها بکاهید. سال ۸۷ فرمودید کسانیکه برای من میمانند جوانان ۸۸ و پویش و یاری هستند. الان هم همین بچهها کنار شما ایستادهاند و شمارا تشویق به حضور میکنند. رای به شما در سال ۹۲ اری به جمهوریت و عقلانیت نظام است.
مزدک موسوی:
چنانکه خود گفتید، شهر از نفس افتاده و خورشیدِ هراسناک به ایران، این کوه به یخ نشسته، چنان میتابد که ذره ذره آب میشویم. در این میان میشود به پرندهای نو پرواز دل بست که به استقامت بالهای ما، بر آسمانِ بلند پر باز میکند. آقای خاتمی این یک دعوتنامه نیست که ادای دینی است برای آنان که در همیشهی تاریخ به پشت گرمیِ ما مردمان خیابان، ایستادند و ایستادند. آقای خاتمی چه خوب است اگر بیاید که با گذر از پیش شرطهایی که هیچ گاه محقق نخواهند کرد خواستههای به حق مان را به عنوان مطالبات اجتماعی آزادی خواه پیگیری کنید که خواستن همیشه هزینه بردار است.
بیایید که دیگران با استفاده از ادبیات به ظاهر پیشرو چنان سابق به فریب و دروغ، این بار طبقهی متوسط اجتماعی را همراه خویش نسازند. بیایید که فضای اجتماعی به بنبست نشستهی امروز نیاز به نظار و امید دارد. بیایید که با اتکا به پتانسیل موجود، بازیِ دیگرانِ به مسند نشسته را بر هم زنیم. آقای خاتمی یک بار خورشید را منتهای بن بست جا گذاشتیم و این بار به یاریِ صبحی که بیشک خواهد آمد به شکست حصرِ وارثانِ نور و خرد و روشنی میاندیشیم آقای خاتمی چه آمدنی در کار بود و چه قرار بر نیامدن شد این قرارداد تا همیشه بین ما برقرار باد! چشمهای من به جای دستهای تو! دستهای تو به جای چشمهای من، من به دستهای تو آب میدهم، تو به چشمِ من آبرو بده.
محمد کبیری، دانشجو:
جریان دانشجویی امروز رمق گذشته را ندارد و متاسفانه به دلایل مختلفی چون هزینهدار شدن و ستارهدار شدن مشکل فعالیت دارد. بعضی از عزیران در زندان هستند. اگر تا دیروز مینشستیم و صحبت میکردیم و تردید داشتیم تا از شما بخواهیم که بیایید، امروز به یقین رسیدیم که ممکن است این فرصت تکرار نشود. باید کاری کرد که در سال ۹۶ “ای کاشها” را تکرار نکنیم. البته معتقدیم جریان دانشجویی نگاهش مطالبه محور است. مطالباتی که پس از ۸۸ چهره جدیدی به خود گرفته و مطالبات را این گونه بیان کنیم که با حصر سه بزرگوار موسوی و کروبی و رهنورد مواجه هستیم که آن را حصر آرمانهای خودمان میدانیم. مطالباتمان در حصر خلاصه شده است. معتقدیم که همان طور که شما گفتید بیانیه ۱۷ موسوی مطالباتی است که حداقلها را بیان کرده و باید آنها را دنبال کرد. اصلاحطلبی تغییر در منش و روش هست. معتقدیم باید مطالبات را مطرح کنیم آگاهی بخشی را در متن جامعه تکرار نماییم که چنین فرصتی ممکن است دوباره میسر نشود. تاریخ در باره ما قضاوت خواهد کرد که به وظیفه خود درست عمل کردهایم یا نه؟ اگر پیروز شویم که چه بهتر و اگر نشدیم میتوانیم بگوییم که وظیفهمان را انجام دادهایم. این پتانسیلی که در شما وجود دارد، امکان انتقال به غیر ندارد. ممکن است کسی نتواند این راه را ادامه دهد و تشتت بیشتر وارد جریان اصلاح طلبی شود و همین هم که داریم از دست بدهیم. از جناب عالی میخواهیم این پتانسیل را بکار ببریم و با حضور حداکثری وارد شویم و از ملت و وجدان خودمان منتظر سبز شدن چرغ باشیم نه دیگران
سعید الهبداشتی مجمع نیروهای خط امام:
هیچ وقت عادت نداشتم خلاف آنچه اعتقاد داشتم بیان کنم. حضرت عالی جزو معدود سیاستمداران درجه اول نظام هستید و البته یک شنونده خوب. از زمانی که ما به بلوغ سیاسی رسیدیدم کسی را به شنوایی حضرت عالی نداشتیم. قبلاً بهشتی و مطهری بودند اما نسل ما حضرت عالی را دارد که با او صحبت کند. از طرف دیگر معتقدم که شما به شدت انسانی هستید که با خداوند معامله میکنید. عزتی که خداوند به شما داده بیحساب و کتاب نبوده است. شما ۸ سال بعد از ریاست جمهوری سال به نوعی در رسانههای داخلی مفقود هستید. اما هنوز محبوبیت دارید و این عزتی هست که از جانب پروردگار به شما داده شده است. به این هم معتقدم که همیشه در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی رویکرد اخلاقی و اجتماعی را در نظر میگیرید و نسل امروز ما بشدت تشنه شنیدن این رویکرد هست.
حجت شریفی:
خواستگاه صحبت من متفاوت است. اکثر این دوستان علاقه زیاده دارند و حب به شما. من از علاقه مندان به شما هستم معتقد به این هستم که عرصه این انتخابات که مواجه میشویم انقدر حساس و پیچیده و میدان احساسات و علاقهها نیست و تصمیم گیری نیاز به حساب و کتاب خیلی زیاد و درایت و تعقل دارد. از همین منظر همه میدانیم شرایط امروز و روندهای موجود باید تغییر کند و برای تغییر، مدلی جز گفت و گو برای تفاهم و اصلاحت وجود ندارد. یعنی راه دیگری غیر این نداریم انقلاب را که مخالفیم. همدلانه معتقدم، حضور شما تبعاتی هم دارد. امکان متحد شدن و صف آرایی رقیب و احتمال اینکه حتی رای شما را چهار، یا پنج میلیون اعلام کنند، فقط برای اینکه رای واقعی شما را مخدوش نمایند. شما اما استدلالهایی را مطرح میکنید که من نمیتوانم آنها را بپذیرم میگویید نمیگذارند کار کنیم اما به صرف حضور شما خیلی کارها انجام میشود. اکر فقط بشود ترمزی در این روند رو به اضمحلال ایجاد کرد، کار خیلی بزرگی انجام شده است و کار کمی نیست نگاه امروز ما حداقلی است. باور دارم از طرف جریانات مقابل هم همدلی بیشتر شده است نتیجه لج بازیها را فهمیدهاند. آقای خاتمی هیچ کس جز شما در این فرصت کم نمیتواند رای بالایی بیاورد چارهای نداریم جز شما خیلی انتقاد دارم اما چاره ایی هم نداریم. آیا اشتباهی که سال ۸۴ مهندس موسوی انجام داد و نیامد باید تکرار شود؟ میدانم که تمام دلایل را خیلی بیشتر از ما میدانید اما درخواست ما را برای کاندیداتوری بپذیرید.
عرب گل:
با ما تماس گرفته و گفتهاند که از شما حمایت نکنیم اما ما از شما میخواهیم که حتما بیایید و کاندیدای ما باشید.
مازنی از اعتماد ملی:
آقای خاتمی اینکه میگویید حاضر نیستید با حضور تحت هر شرایطی هزینههایی را به نظام تحمیل کنید این تشخیص شما هست از شرایط کشور. اما داستان ما را هم مورد توجه قرار دهید و هزینههایی که از آن سو به نظام و جریان اصلاحات تحمیل میشود. سال ۸۰ گفتید که نمیتوانید صرفاً نظر شخصی را معیار قرار دهید. امروز در همین نظام که اصولش نادیده گرفته شده، رسالت تاریخی شما به مراتب بیشتر است. در این بزنگاه تاریخی و با فرصت و محبوبیتی که شما دارید و جایگاهی که از آن برخوردارید، عدم حضور هزینههایی به مراتب بیشتر از آنچه که تصور میشود به کشور تحمیل خواهد کرد. به عنوان یک نمونه میتوانم به تشدید دینگریزی در نسل جوان اشاره کنم و معتقدم که نگاه شما به دین میتواند در بازیافت آن بسیار موثر باشد. قطعاً مردم فریاد میزنند اسلام خاتمی را به اسلام برخی از افراد دیگر ترجیح میدهند. همه ما میدانیم که اگر صرفاً بر اساس اختیار شخصی قرار بود تصمیم بگیرید، سالهای آرام کتابخوانی را ترجیح میدادید. اما امروز سید محمد خاتمی با موجی از درخواست و خواستهها رو به روست که از او میخواهند برای عبور جامعه از این وضعیت کمک کند. نظام هم باید همین را بخواهد با نیامدن شما جریان برانداز و مخالف نظام قدرتمند میشود. اصلاحات درست ترین و بهترین و ممکن ترین راه است با آمدن به صحنه این جریان را زنده نگه دارید و نظام و کشور را نجات دهید.
آرمان ذاکری فعالین دانشجویی:
پس از کودتای ۲۸ مرداد، مرحوم مصدق در احمد آباد تا ۱۲ سال بعد از کودتا زنده بود اما سرمایه ایشان به دلیل نبود جامعه مدنی قدرتمند نتوانست به صورت بهینه در جامعه سیاسی فعال باشد. امروز اما ما نباید بگذاریم سرمایه اجتماعی سید محمد خاتمی هم اینگونه شود. سرمایهای که متعلق به جامعه بزرگ مدنی ایران است. اصلاحات از روز اول از تصمیم گیری فردی به دور بود و خرد جمعی قوم بر تصمیم گیری فردی مقدم محسوب میشد. شما باید حضور در چارچوب نظام و انتخابات قانونی را بپذیرید و فاصله خود را با براندازی هم مشخص کنید. ما با بحران ۸۸ و زندانیان سیاسی و حصر و حبس رو به رو هستیم که خسارات ناچیزی نیستند اما درک جامعه امروز از شرایط و دغدغههایش بیشتر از قبل است. حتی شما اگر بیایید و به هردلیل از صندوق نام شما خارج نشود به عنوان کاندیدای نظام میتوانید باعث کمتر شدن فشارها بشوید و تهدیدها را کاهش دهید. خیلیها میگویند اگر مهندس موسوی در سال ۸۴ آمده بود، امروز شاهد پدیده احمدینژاد نبودیم در سال ۹۲ هم میتوانیم همین را بگوییم.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|