پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ -
Thursday 28 March 2024
|
زهرا و نرگس موسوی، دختران موسوی و رهنورد پس از بازداشت و بازجویی چندین ساعته، جزئیات رفتار ماموران امنینی با خود را تشریح کردهاند. این گزارش ها در سایت کلمه منتشر شده است.
گزارش زهرا موسوی از بازجویی
زهرا موسوی، دختر میرحسین و زهرا رهنورد که صبح روز دوشنبه توسط ماموران در منزل خود بازداشت و پس از بازجویی چند ساعته در زندان اوین، آزاد شده است، در تشریح آنچه در این چند ساعت بر او گذشته است میگوید: صبح با ترفندهای همیشگی خودشان ریختند داخل منزل. صبر کرده بودند یکی از همسایهها در را باز کند و سپس وارد شوند.
وی در گفت و گو با کلمه ادامه میدهد: وقتی وارد شدند دیدم ۷ تا آقا بودند و یک خانم. در ابتدا در حالیکه هنوز پوششم مناسب نبود و حجاب نداشتم یک آقا آمد تو و به دنبال ایشان بقیه با فشار در را باز کردند و به داخل ریختند من اول فکر کردم که خانمی همراهشان نیست و چون بارها دیدهایم که بیاخلاقیهایی دارند نگران عکسهای خانوادگیمان، خصوصا مادرم شدم. به همین دلیل اول از همه لپ تاپم را گذاشتم زیر آب. راه دیگری برای اینکه عکسهای خانوادگیمان را از دسترس آنها خارج کنم به ذهنم نرسید.
زهرا موسوی تشریح میکند: همه جای خانه را زیر و رو کردند و جایی را باقی نگذاشتند که نگشته باشند. کامپیوتر، لپ تاپها، اسکنر، یک سری اسناد و مدارک دانشگاهی، تعدادی رمان که تازه خریده بودم و هنوز بعضیهایش خوانده نشده بود، تعدادی سی دیهای فیلم و سریال، کارت بانکم و هرچه دم دستشان بود بردند. نمیدانم دنبال چه میگشتند. چیز خاصی نداشتیم که بخواهند ببرند آنها از اینکه من نخواستهام با توجه به سو رفتارهای مشهور امنیتی عکس و یا نوشتههای خصوصیمان را بخوانند بیاخلاقی نامیدند که گفتم اینکه شما مدام به خانههای مردم میریزید بااخلاقیست؟
زهرا موسوی ادامه داد: مامور خانم هم قصد داشت تا بازرسی بدنی بسیار بیادبانهای را انجام دهد و از حریم اخلاقی خارج شد که اجازه ندادم ولی رفتارشان بعد از این قضیه بهتر شد یعنی مدیریت شد. هرچه بودجمع کردند و گفتند برویم.
به گفتهی زهرا موسوی، آنها مارا از در پشتی اوین بردند داخل. در ابتدا جلوی ورودمان را گرفته بودند و میگفتند هماهنگ نشده بعد هم بازجویی شروع شد که امر عجیب و تازهای نبود برگههای بازجویی را گذاشتند جلوی من که از چه طریقی با سایت کلمه در ارتباطید؟ چطوری خبر میدهید یا خبر میگیرید؟ از این مدل سوالها و خیلی پیگیر بودند و در کل میخواستند بدانند که ارتباط ما با سایت کلمه به چه شکل است. در سوالها مدام کلمه را سایت ضد انقلاب مینامید و چون بازجویی مکتوب بود میخواست تا به صورت مکتوب اقرار بگیرد که من با ضد انقلاب در ارتباطم که خب کذب محض بود و ضد انقلاب اختلاسگران و قدرت طلبان هستند و نه کلمه.
وی به بازجو گفته است: کلمه در این فضای سختی که ایجاد کردهاید با حفظ اصول و ارزشهای ملی و دینی به آگاهی رسانی به جامعه مشغول است.
زهرا موسوی در ادامه میافزاید: بازجویی کتبی تا ساعت ۱۲ تمام شد و بعد من را نشاندند داخل راهرو که بعد از آن صدای فریادهایی را شنیدم که بعدا فهمیدم خواهرم نرگس بوده و با آنها درگیر شده اما در آن لحظه چون نمیدانستم او هم بازداشت شده دقیقا متوجه نشدم که مساله چیست. مامور بازجو که خود را آقا سید نامید همه حرفهای مرا فاقد سند مینامید. در مورد مهندسی انتخابات یا واژه آدمربایی در بیانیه ما حساس بود اما در برابر هر حرف من میگفت سند بیار. من گفتم ما باور نمیکردیم این نظام در چنین وضعی باشد که مدام ناچار باشیم مدرک علیه افرادش تهیه کنیم قرار بر اینهمه بدی و بیاعتمادی نبود این را بعدا فهمیدیم و یاد گرفتیم. ایشان مصر بود که با روشهای بازجویی حرفهایش را به کرسی بنشاند و حکم کذب بودن حرفهای من از قبل صادر شده بود که گفتم اعدامم هم بکنید فرقی نمیکند و یک کلمه هم خارج از اینکه باور ندارم نخواهم نوشت که ایشان این حرف مرا مصداق بیادبی در محضر مقام قضایی دانست.
وی با بیان اینکه بخش عمدهی بازجوییهایش در ارتباط با کلمه و بیانیههایشان بوده به خصوص همان که با خانواده آقای کروبی مشترک بوده است میگوید: مرتب میپرسیدند: چرا آن بیانیه را دادهاید. و معتقد بودند که اینها نشر اکاذیب است. یعنی اطلاع رسانیها از مشکلات و جزییات حصر پدر و مادرمان نشر اکاذیب است.
به اعتقاد دختر میرحسین و رهنورد، آنها کاملا مشخص بود ناراحت هستند که بالاخره مجرایی وجود دارد که ما حرفمان را میزنیم. البته با اصل نوشتهها و بیانیهها هم مسئله داشتند.
وی همچنین تصریح میکند: من فکر میکنم که اینها روزهای بحرانیای داشتند پشت سر هم، که برایشان روزهای خیلی بدی بود. وقتی رییس مجلس و رییس دولت این طور با هم درگیر میشوند در مقابل چشم مردم و یا اینکه با رییس مجلس در قم چنان رفتاری میکنند، ناچارند که یک شلوغی خبری داشته باشند که حواس مردم را پرت کنند. ضمن اینکه برای ۲۵ بهمن هم میخواستند زهر چشمی از ما بگیرند که میگیریم و میزنیم و میبندیم. ما هم البته در جواب میگوییم سر ما کنار سر همه آنهایی که این مدت در کنار هم بودیم.
زهرا موسوی میگوید: وقتی هم که بازجوییها تمام شد ناگهان رفتارشان عوض شد. بعد از ۴ ساعت حبس صدایمان کردند و گفتند بروید. گفتند شما ضمانت میدهید که هر موقع گفتیم بیاید اینجا؟
وی ادامه داد: تاثیر فشار رسانهای هم برای آزادی زیاد بوده. چون صبح در خانه به من گفتند که ممکن است خیلی نگهات داریم لباس و یک سری چیزهای ساده بردار با خودت بیاور. آنجا هم در شرایطی که به خواهرم گفته بودند چند ساعته رهایت میکنیم به من میگفتند تو میمانی. میخواستنند اذیت کنند.
به گفتهی وی از دختران میرحسین و رهنورد امضا گرفتهاند که این بیانیهها و نوشتهها مال خودشان است و آیا قبول دارند که خودشان نوشتهاند؟ که آنها هم امضا کردهاند.
زهرا موسوی در پایان با بیان اینکه “خیلی مصر بودند که ما چرا میگوییم کسی مسوولیت زندانی بودن پدر و مادرمان را قبول نکرده است” خاطرنشان میکند: میگفتند اینها نشر اکاذیب است و ما قبول نداریم. میگفتند برای همه اینها آیین نامه وجود دارد و دستور قضایی صادر شده است. ما هم گفتیم که البته ما تا به حال دستور قضایی ندیدیم. و حرفهای شما را هم باور نمیکنیم. ضمن اینکه حتی اگر دستوری باشد بیدلیل بوده و پدر و مادر ما بیگناه در زندان هستند. این حرف خیلی ناراحتشان میکرد و میگفتند چرا میگویید بیدلیل؟ ما دلیل داشتیم. میگفتند که قابل توضیح است و در زمان مقرر توضیح داده میشود. اما همهی ما میدانیم که بیدلیل و غیر قانونی پدر و مادر ما و آقای کروبی را در بند کردند و هیچ توضیحی برای این عمل خود ندارند؟
زهرا موسوی در تشریح علل احتمالی اتفاق دیروز گفت: حکومت برای پوشش اختلافات خود نیاز به فضای جدید خبری داشت که با دستگیری ما فراهم کند ضمن اینکه نگران ۲۵ بهمن هم بود آنها از نوشتههای ما در فضای محدود و تنگ مجازی و بازتاب ان درجامعه واقعی نگرانند و با توجه به انواع گرفتاریهایی که در درون خود دارند از ایجاد هر بحران نگرانند و در این نگرانی اشتباه کرده و بحران جدید میافرینند آنها با اشتباه به جنگ اشتباه میروند و چون پدر ما این روزهارا پیشبینی کرده بود انتقام آن پیشبینی را با این رفتارها از ما میگیرند.
نرگس موسوی پس از آزادی:
من، فرزند میرحسین موسوی، مصمم تر از قبل پیگیر حق پدر و مادرم خواهم بود
نرگس موسوی، فرزند میرحسین و رهنورد، که صبح امروز با حضور ماموران امنیتی در منزلش بازداشت و پس از بازجویی چند ساعته آزاد شده بود، در تشریح اتفاقات امروز میگوید: صبح امروز من با پسر چهار سالهام داشتیم میرفتیم سر کار که ناگهان جلوی ماشینم آمادند. چهار – پنج مرد درشت هیکل و یک زن بودند که من را وادار کردند به خانه ام برگردیم تا آنجا را تفتیش کنند.
فرزند کوچک موسوی با اشاره به اینکه ماموران امنیتی در هنگام بازداشت با خشونت غیر قابل انتظاری با او برخورد کرده و حتی تهدید به کشتن کردهاند، در ادامه به کلمه میگوید: من از آنان حکم خواستم که نشانم دادند، به نظرم از دادگستری بود.
وی با بیان اینکه که رفتارهای ماموران خشونت آمیز بوده است، گفت: یکی از آن مردها که من قبلا سر کوچه اختر هم دیده بودمش، دستش را بلند کرد که بزند زیر گوش من. اصلا رعایت نمیکرد که لااقل چون مرد است تماس فیزیکی نداشته باشند. یعنی مردها دستهای من را گرفتند و بردند. به طرز وحشتناکی خانه را بازرسی کردند. همه چیز را به هم ریختند و حتی به اتاق بچه هم رحم نکردند.
نرگس موسوی با تاکید بر اینکه اگر بتوانم حتما عکس از اتاقها و خانهی به هم ریختهام ارسال خواهم کرد، ادامه میدهد: پسر من خیلی وحشت زده شده بود. چون مرتب بحث و تنش ایجاد میشد. من که دیگر کسی را ندارم. پدر و مادرم در زندان هستند و فکر کنید یک زن تنها و یک بچه چهار ساله در خانه و ۸ تا مرد با یک زن. یک تنش کلامی بینمان ایجاد شد و بعد از آن یکی از ماموران به من گفت جای تو اینجا نیست، اگر دست من بود از همین ساختمان پرتت میکردم پایین. این را جلوی پسر من گفت. که من آنجا شروع کردم داد و بیداد کردن و گفتم تو بیجا میکنی. تمام لوازم الکترونیکی من، مثل لپ تاپ، آی پد، موبایلم و MP4 ام، همه را بردند. یک سری کاغذ و نوشتههای خصوصی من را هم برداشتند.
وی با تکرار این جمله که رفتارها با او و پسرش در بازرسی بسیار توهین آمیز و خشن بوده، میگوید: هم مرا تهدید به زدن کرد و دستش را برد بالا که بزند و هم تهدید به کشتن کرد. عکسهای بدون حجاب ما جلوی دستش بود، و وقتی من اعتراض کردم که عکسهای بیحجاب من و خواهرهایم را نگاه نکن، با بیتوجهی و تمسخر آنها رو به رو شدم.
نرگس موسوی در ادامه میافزاید: مرا به دادسرای اوین بردند. دو ساعتی منتظر نگهام داشتند. بعد آمدند سوالها را روی کاغذ مینوشتند و جواب میخواستند. از روی عمد معطل میکردند. تا ساعت ۴ هم که ما در دادسرا بودیم، هیچی برای خوردن نبود و تشنه و گرسنه نگه داشتند.
دختر کوچک میرحسین موسوی و زهرا رهنورد خاطرنشان میکند: مرتب میپرسیدند چطور با سایت کلمه ارتباط داشتید؟ و مشخص بود که با این مسئله مشکل داشتند و حساساند. من هم گفتم که از طریق ایمیل و گاهی هم تلفن میزنند. من آنجا هم تاکید کردم که سایت کلمه و اخبار آن کاملا مورد قبول ما است.
نرگس موسوی با اشاره به جزییات بازجوییهای خود میگوید: به من گفتند چرا شما میگویید حبس پدر و مادرتان غیر قانونی است؟ اصلا غیر قانونی نیست. مراجع ذی ربط این را تایید کردند. من نوشتم وقتی که هیچ ارگانی پاسخگو نبوده و همه مجامع بین المللی و جامعه داخلی همه و همه انتقاد کردند از این وضعیت و هیچ کس پاسخگو نبوده، این یعنی غیر قانونی است. هم از نظر من، هم از نظر مردم، هم از نظر خدا و هم از نظر همه.
وی با بیان اینکه در آخر هم با آرامش ما را بدرقه کردند، میگوید: ولی بازرسی از خانه خیلی تنشدار بود و داخل دادسرا هم من با یکی از این آقایان بحثم شد و او من را پرت کرد از اتاق بیرون و من را برد در یک اتاق دیگر و روی یک صندلی تکی نشاند. رفتار بسیار تحقیرآمیز و پر از عقده و کینه داشتند گرچه بعد از مدتی آمد و معذرت خواهی کرد.
نرگس موسوی در پایان با بیان اینکه یکی از مواردی که خیلی باعث ناراحتی من شد این بود که آنجایی که ما را بردند معتادهایی را میآوردند که مثلا از یکی از آنها ۲ کیلو شیشه گرفته بودند، تصریح میکند: یعنی ما کنار آنها بودیم. یعنی من را در کنار مردی قرار میدادند که صبح ۲ کیلو شیشه ازش گرفتند.
نرگس موسوی همچنین تاکید کرد که به عنوان فرزند میرحسین موسوی و زهرا رهنورد مصمم تر از قبل پیگیر حقوق از دست رفتهی پدر و مادر خود خواهد بود.
ظهر امروز نیز فرزند ارشد موسوی، کوکب موسوی، در گفت و گو با کلمه تصریح کرده بود که هنگام بازداشت هیچ دلیلی عنوان نشده اما از نظر ما مشخص است و در واقع میخواهند آبروریزیهای اخیر حاکمیت را تحت الشعاع این خبر قرار دهند که در آستانهی ۲۵ بهمن و آغاز سومین سالگرد حصر تشدید اقدامات غیر قانونی حاکمیت قابل پیش بینی بود.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|