جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 19 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 10.09.2012, 16:00


منبع: سایت تابناک

این روزها دیگر "ریال"،‌ به پشیزی نمی‌ارزد. از رئیس گرفته تا مرئوس، ورد زبانشان وعده و وعیدهایی است که همچون نقل و نبات بر سر مردم می‌ریزد. آقایان از بی‌ارزشی دلار و ارزهای ممالک دیگر می‌گویند اما گویی نمی‌دانند که دلار،‌ یورو و همین کاغذ پاره‌های رنگ و لعاب‌دار، در جایگاه خود خوش نشسته‌اند و این پول ملی ما است که سقوطی هولناک و مرگبار را تجربه می‌کند.

اقتصاد ایران سال‌هاست گرفتار بیماری مزمنی است اما در یک سال گذشته زخم‌های گذشته به لطف تدابیر ویژه اقتصادی و خاصه خرجی‌های متولیان اقتصادی کشور، سر باز کرده و گویی طبیبان دیگر دوایی برای این درد بی‌درمان ندارند و هر چه خورجین خالی خود را می‌تکانند، چیزی نمی‌یابند؛ فارغ از اینکه مرهم‌های گذشته آقایان نیز نه تنها درمانی برای این درد نبود، بلکه اقتصاد به بستر خفته کشور را به حال احتضار کشاند.

هر روزی که می‌گذرد ارزش‌هایی که روزی خاستگاه نسلی طلایی بود، بیشتر رنگ می‌بازد؛ نسلی که دغدغه محرومان و مستمندان داشت این روزها خود را نزدیک‌تر به آنان می‌یابد چرا که خود نیز جزئی از آنان شده است. وقتی چنین بلایی گریبان‌گیر ارزش‌ها شد، باید انتظار همین سرنوشت را هم برای آرمان‌ها و اهداف اقتصادی این نسل می‌داشتیم. دیر زمانی است که در این کشور تولید و کسب و کار از رونق افتاده است؛ این روزها اقتصاد در دلالی خلاصه شده است، آقایانی که باید راه‌گشا و حلال مشکلات باشند، خود آتش بیار معرکه شده‌اند و هر ورد و جادویشان شعله‌های این آتش را بالا و بالاتر می‌برد.

این روزها دیگر "ریال"،‌ به پشیزی نمی‌ارزد. از رئیس گرفته تا مرئوس، ورد زبانشان وعده و وعیدهایی است که همچون نقل و نبات بر سر مردم می‌ریزد. آقایان از بی‌ارزشی دلار و ارزهای ممالک دیگر می‌گویند و می‌خواهند آن را از عرش اعلا به پایین بکشند اما گویی نمی‌دانند که دلار،‌ یورو و همین کاغذ پاره‌های رنگ و لعاب‌دار، در جایگاه خود خوش نشسته‌اند و این پول ملی ما است که سقوطی هولناک و مرگبار را تجربه می‌کند. اساتید فن‌بیان، به جای آنکه به دنبال تقویت و پشتوانه‌سازی پول مملکت خودمان باشند، به کری خواندن عادت کرده‌اند. به جای آنکه از تولید و کار حمایت کنند، درآمدهای هنگفت نفتی را صرف چه کارها که نمی‌کنند! کارشناسان همه فن حریف، به‌ جای تحلیل و بررسی موشکافانه و منطقی بازار، از دست‌های پیدا و پنهان و اخلال در بازار ارز سخن به میان می‌آورند و حتی یک لحظه نمی‌خواهند بپذیرند که سوءمدیریت خودشان است که این اوضاع را به بار آورده است.

باید این سوال را از آقایان پرسید که هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایی که تا به حال کرده‌اند، چه دستاوردهایی برای این کشور و مردم داشته است،‌که اکنون این همه بیکار و ورشکسته در گوشه و کنار این کشور فریاد برآورده‌اند؟ مگر نه این است که آقایان از مدیریت جهانی سخن می‌گویند؟ چطور است که همین آقایان در مدیریت بازار مرغ و تخم‌مرغ وا مانده‌اند؛ چه رسد به مدیریت و کنترل بازار ارز و دلار؟!

آقایان به پشتوانه مدیریت جهانشمول‌شان بارها وعده کاهش قیمت‌ها را داده‌اند و این درحالی است که هر بار دُر فشانی کردند،‌ اوضاع از آنچه بود هم بدتر شد! به قولی باید گفت که برنامه‌ها و پیش‌بینی‌های این آقایان چیزی جز خواب و خیال نبوده است. با این وجود، رئیس کل بانک مرکزی ۱۲ شهریورماه، با رد برآورد 3000 تومانی قیمت دلار توسط برخی کارشناس، از دلار 1500 تومانی و شکستن شاخ برآمده دلار سخن گفت. بهمنی مدعی شد که «نرخ ارز در بازار آزاد به طور یقین طی روزهای آینده با روند نزولی مواجه می‌شود» و پیش‌بینی کرد که «نرخ بازار آزاد دلار به نرخ مرجع نزدیک می‌شود.» البته پیش از این نیز در مردادماه، وی گفته بود که «ارز ظرف ۱۰ روز تک‌نرخی خواهد شد» و از قطعی شدن تغییر نرخ ارز مرجع ۱۲۲۶ تومانی خبر داده‌ بود که تنها سه روز پس از آن یک مقام دولت و یک مقام هم از مجلس خبر او را تکذیب کردند و بر عدم تغییر در نرخ ارز مرجع تاکید کردند.

تنها یک هفته پس از اظهار فضل آقای بهمنی،‌ قیمت دلار در بازار آزاد از مرز 2400 تومان هم گذشت و آقای رئیس کل، وامانده و مستأصل در پاسخ به افکار عمومی، می‌گوید ‌كه بانک مرکزی سعی کرده است که قیمت‌ها را کنترل کند اما افزايش قيمت اجتناب‌ناپذير است و بانك مركزي نمي‌تواند مرتبا قيمت ارز را پايين بياورد.

با این اظهارات اندیشمندانه، باید حجت را تمام شده دانست که دیگر کاری از دست بانک مرکزی هم ساخته نیست؛ که البته پیش از این نیز امیدی به این آقایان نمی‌رفت. اما باید این سوال را پرسید که این چه سعی و تلاشی است که هر بار آقایان قصد اصلاح و کنترل قیمت‌ها را داشته‌اند، قیمت‌ها نه تنها پایین نیامده است بلکه ‌روند افزایش قیمت‌ها تشدید هم شده است؟ سوال دیگر اینکه در کدام مورد بانک مرکزی توانست قیمت‌ها را پایین بیاورد که آقای رئیس‌ کل، دم از پایین آوردن قیمت‌ها زده‌اند؟ و در پایان یک درخواست دوستانه و آن اینکه آقای رئیس کل برای یک بار هم که شده، دلیل منطقی و واقعی افزایش اجتناب‌ناپذیر قیمت ارز را برای مردم بیان کنند تا ما نیز که از اقتصاد چیزی بلد نیستیم، از بیانات و نظرات ایشان مستفیض شویم تا شاید ما هم توانستیم از این بازار گل‌آلود، دلاری، یورویی، ... و لااقل درهم و دیناری شکار کنیم!



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024