چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 24.06.2012, 5:29


چهارمین بخش گزارش نیکلاس کریستف، خبرنگار و نویسنده‌ی نیویورک تایمز از ایران

هنگامی که من تصمیم گرفتم دو تا از فرزندانم را همراه خود به سفر گزارشی خود در ایران ببرم، اتفاق نظر بر این بود که من حتما دیوانه شده‌ام و اینکه یکی باید با اداره حمایت از کودک تماس بگیرد.

این نگرانی بازتاب این تصور است که ایران کشور دیوانه قرن ۲۱ و خطری برای تمدن بشری می‌باشد. این تصور همچنین به جنگ‌طلبانی که معتقدند فقط گزینه نظامی، می‌تواند ایران را متوقف کند جان می‌بخشد.

ببینید، من درباره ایران دچار توهم نیستم. من طی آخرین سفرم به ایران در سال ۲۰۰۴ بازداشت شده و متهم به جاسوسی برای موساد و سازمان سیا شدم. همچنین با کسانی صحبت کرده‌ام که وحشیانه مورد شکنجه قرار گرفته‌اند. من فکر می‌کنم که ایران در پی دستیابی به سلاح اتمی هست و در صورت استفاده از آن، ضربه بزرگ و شاید کشنده‌ای به تلاشهای جهانی برای عدم تکثیر سلاحهای اتمی خواهد زد.

اما مقداری فروتنی و ظرافت لازم است، چرا که ایران کشور پیچیده‌ای است و ما در مورد آن مکررا به خطا رفته‌ایم. برای شروع، به این فکر کنید که در چند دهه گذشته کدام کشور بیشتر به ایران مساعدت رسانده است. نه روسیه، نه چین و نه هند! بلکه ایالات متحده آمریکا تحت ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش. ابتدا ما طالبان را در افغانستان یعنی دشمن همسایه در شرق آن کشور را سرنگون کردیم. سپس دولت صدام حسین در عراق، یعنی در همسایگی غرب آن کشور که تهدیدی مرگبارتر علیه ایران بود را برداشتیم. به رابطه امروزه ایران و عراق توجه کنید: به نظر می رسد که ما تن به جنگی غم انگیز در عراق دادیم اما ایران برنده آن بود.

اکنون به نظر می‌رسد که ما به سوی جنگ دیگری در حرکتیم که شاید محرکه آن حملات اسراییلی‌ها به مراکز اتمی ایران باشد. این حرکت نیز محتمل است که با بر انگیختن یک عکس العمل ملی گرا قدرت آیت الله ها را تقویت کند و به آنها مساعدت برساند.

در طول سفر من به سراسر ایران، به نظر می‌رسید که رژیم در موقعیتی دفاعی و بر شالوده‌ای پوسیده قرار گرفته است. در مشهد با آیت‌الله العظمی سید محمد باقر شیرازی مصاحبه کردم. وی اصلاً حاضر به صحبت درباره سیاست نبود. برای من این تأییدی بود بر اینکه رژیم ایران امروزه گاهی حتی آیت الله‌هایی که آن را به وجود آوردند را شرمسار می‌کند.

آمریکایی ها می‌پندارند ایران کشوری است با حکومتی پلیسی اما کنترل مطلق رژیم بر امور، غلو است چرا که ایرانی ها توقف ناپذیرند. هنگام مصاحبه با مردم در ساحل زیبای دریای خزر، یک پلیس لباس شخصی با هیاهو جلو آمد. ابتدا تصور کردم زن جوانی که با من مصاحبه می‌کرد برای انتقاد از رژیم دچار مشکل شده است. ولی نه چنین نبود. گناه او بالا زدن آستین‌هایش بود.

پلیس سر او داد زد و او سر پلیس. هیچ یک مرعوب نشدند. در نهایت، آن خانم جوان ساعد خود را کمی بیشتر پوشاند و مرد پلیس تن به آتش بس داد.

این برخورد یادآور آن بود که ایران، نه آنطوری که از دور به نظر می رسد، کشوری متناقض است. بر اساس گزارش کمیته حمایت از روزنامه نگاران، ایران بیشتر از هر کشور دیگری روزنامه‌نگاران را زندانی کرده است. در عین حال ایران مجلسی قوی و رسانه‌های خبری‌ای دارد که نظراتشان (در برخی موارد) در تضاد با یکدیگر هستند. گروهی از ترکهای آذری به دنبال جدایی و الحاق به کشور آذربایجان هستند در حالی که رهبر کشور، ترک آذری می باشد. در بعضی موارد رژیم ایران از نظریات ضد-سامی استقبال می کند در حالی که یک عضو مجلس یهودی می‌باشد. ایرانی ها بدون نگرانی از شنود دیگران از دولت گله می‌کنند در حالی که شرکت کنندگان در تظاهرات شکنجه می‌شوند، همجنس‌گرا ها با اعدام روبرو می شوند و اقلیت مذهبی بهایی تحت سرکوبی غیر قابل تصوری قرار دارند.

زنان در ایران تقریبا ۶۰% از دانشجویان را تشکیل می دهند و در کشور صاحب مقام های مهمی هستند در حالی که مطابق با یک قانون جدید، یک خانم بدون سرپرست مرد حق اسکی کردن ندارد.

دختر من در پوشیدن مانتو و روسری قوانین را سخت کرده بود چون بعضی اوقات پلیس خانمهای بد حجاب را با خود می برد (البته خارجی‌ها را نه) خانمهای ایرانی ای را که ملاقات می‌کردیم وقت خود را صرف کمک به دوباره آراستن روسری دخترم می‌کردند.

خانمی خانه‌دار با لحنی تأیید کننده گفت «حجاب او بهتر از بیشتر دخترهای امروزی است» و روسری را روی چند حلقه مویی که بیرون جهیده بودند کشید.

در جایی دیگر خانمهای جوان به دخترم گفتند که بیشتر موهای خود را نشان دهد. خانم جوانی با گفتن «تو جوان هستی» روسری دخترم را آنقدر عقب کشید که تقریبا دیگر چیزی را پنهان نمی‌کرد. «بگذار ببینند!»

بعضی اوقات ما فکر می‌کنیم که افکار عمومی بر رهبران ایران تأثیری نمی‌گذارد اما پوشش زنان نشاندهنده فشارهای اجتماعی است که در بعضی حوزه‌ها رهبران را مجبور به عقب نشینی کرده است. زنان همچنان مجبور به پوشاندن خود هستند اما بسیاری از زنان در تهران این کار را با روسری‌هایی نازک و تحریک‌کننده انجام می‌دهند که با نسیمی کنار می‌رود.

این حرکت لرزه بر اندام محافظه‌کاران می‌اندازد. اما مدتهاست که آنها شلاق زدن زنان بدحجاب را رها کرده‌اند. یعنی رژیم می‌تواند در بعضی موارد مماشات نشان دهد.

ما نمی‌توانیم برای تسریع پیشرفت در ایران کار زیادی انجام بدهیم اما ترویج آزادی اینترنت، پخش اخبار روی امواج کوتاه و پخش کانالهای ماهواره‌ای کمک خواهند کرد. جنگ ویران کننده است.

حتی اگر برای ما غیر قابل تصور باشد، هدف بلند مدت ما باید چیزی از نوع «معامله بزرگ» در نظر گرفته شود که عده‌ای از مسئولان ایرانی در سال ۲۰۰۳ به منظور برطرف کردن همه مشکلات بین دو کشور به جریان انداختند.

ایران، وقتی آمریکا را «شیطان بزرگ» خطاب می‌کند یا شعار «مرگ بر آمریکا» سر می دهد بچه‌گانه به نظر می‌رسد. بهتر است که ما به مقابله به مثل و برخورد کاریکاتوری دست نزنیم. بهتر است که بمب را جایگزین تحریم نکنیم و به ایرانیانی که حتی با نشان دادن موی خود، خرده خرده از قدرت محافظه‌کاران می‌کاهند ضربه نزنیم.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024