iran-emrooz.net | Sun, 04.12.2011, 8:09
راهبرد جنبش مردم ایران رسیدن به آزادی و دموكراسی است
جمهوری اسلامی ایران از روز تاسیس خود تاكنون اسلحه به دست همواره برای خود مخاطبانی یافته و برای ستیز دائمی دشمنانی را ساخته و بیش از سی سال است كه آرامش و امنیت را از خود، مردم ایران و مردمان دیگر كشورها سلب كردهاست. آیا میتوان انتظار فرجام این فرآیند وحشتبار را داشت؟ آیا تحلیل عملكرد این نظام طی بیش از سه دهه نشانی از این خوشبینی را به ما میدهد؟ نگاه سنتی نظام به دنیای مدرن امروز و كوشش برای متوقف كردن عقربه زمان و عقب كشیدن آن به زمانهای دور گذشته، با مناسباتی ناسازگار با دنیای معاصر، كه حقی برای تعیین سرنوشت شهروندان خود قائل نیست، تا امروز هر روزنه امیدی را برای دست كشیدن از چنان رویكردی میبندد. این رویكرد در روند تكاملی جامعه، ناگزیر خواهد بود تحت تاثیر نیرومند ارزشهای نوین بشری تغییر و با آن همسو و همراه شود و یا در رویارویی با نیروهای بالنده تاریخ حیات سیاسیاش به پایان رسد. به یقین جز این دو راه مسیر دیگری برایش قابل تصور نیست.
امروز كشور ما در موقعیتی بس حساس و خطرناك قرار دارد. سیاستهایی كه نظام جمهوری اسلامی در پیش گرفته، نه فقط موقعیت و جایگاه مردم و كشور را در مخاطره قرار داده، بلكه دستاوردهای یكصد ساله مردم كشور را با ایجاد زمینه دخالت كشورهای خارجی برباد خواهد داد. مردم آزادیخواه این سرزمین برای افشای عوامل زمینهساز جنگ و جنگافروزان رسالت تاریخی بزرگی برعهده دارند. باید علاوه بر محكوم كردن جنگ و دخالت بیگانگان در امور داخلی كشور كه جز خرابی، ویرانی، كشتار مردم بیگناه پیامدی برای مردم ندارد، پیش و بیش از آن، عوامل بسترساز دخالت بیگانگان را افشاء نمایند. اگر سیاست درستی اتخاذ نشود یقینا نمیتوان سایه شوم جنگ را از كشور دور نمود. اینكه با صدای بلند اعلام نماییم مخالف جنگ و طرفدار صلحایم كافی نیست. وظیفه طرفداران صلح و مخالفان جنگ، افشای عوامل جنگ افروز و مبارزه برای حذف زمینهها و عوامل موجد جنگ است.
به نظر ما صرفاَ مخالفت با جنگ و جنگافروزان و كشورهای حامی تحریمهای اقتصادی علیه ایران و محكوم نمودن آنان، بدون نشان دادن ریشههای بروز جنگ و نیات جنگافروزان نمیتواند به سمتگیری درست مبارزات مردم كمك نماید. زیرا بدون توجه به رابطه علت و معلولی بحران حاكم بر كشور، این سیاست كمكی به حل مشكل مردم ایران نمیكند. ما میگوییم برای كار ساز شدن شعارهای ضد جنگ و كاهش یا از میان برداشتن تحریمها، باید زمینههای ایجاد چنین شرایطی را برطرف نمود. چرا كه جهان غرب بر پایه سیاستهای نادرست جمهوری اسلامی است كه میتواند افكار عمومی مردم خود را برای دخالت در كشور ما متقاعد نماید.
جهان غرب با رهبری و مدیریت ایالات متحده امریكا بر پایه اقدامات دولت جمهوری اسلامی است كه دیگر كشورها و شورای امنیت سازمان ملل متحد را به اقدام علیه ایران متقاعد خواهد كرد. در این شرایط چگونه میتوان با این سیاست مقابله كرد. به نظر ما اولین اقدام برای متوقف كردن تهاجم غرب بر علیه ایران فراهم كردن زمینه تقویت همبستگی ملی است. آری همبستگی ملی كه با آزادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و رهبران جنبش سبز ایران آقایان موسوی و كروبی و خانمها رهنورد و كروبی و برگزاری انتخابات آزاد با مشاركت همه اقوام و ملیتها، اقشار و طبقات تامین میشود. با آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی و برگزاری انتخابات آزاد و مشاركت فعال همه شهروندان در اداره امور كشور و احتراز از سیاستهای ضدملی و مخرب، فراهم شدن باب گفتگوی نمایندگان مردم با جهان غرب در همه زمینههای مورد نزاع از جمله پرونده انرژی اتمی ایران، حقوق بشر، تروریزم و ... یقینا خطر جنگ و ویرانی را میشود از كشور دور ساخت.
بنابراین برای جلوگیری از جنگ و دفاع از صلح، تلاش عمومی را باید به از بین بردن زمینههای بروز آن معطوف نمود. با تحلیل شرایط كنونی نمیتوان اصل علیت را در ایجاد بحران نادیده گرفت، بلكه باید با كشف رابطه علت و معلولی پدیدهای كه كشور ما را در معرض خطر جنگ قرار داده، به ایجاد صلح، با مشاركت هر چه بیشتر مردم در اداره امور كشور مدد رساند.
ما با چنین رویكردی، همه میهنپرستان را برای دور كردن خطر حمله نظامی فرا میخوانیم و از همه مردم آزادیخواه جهان میخواهیم كه با اطلاعرسانی هر چه گستردهتر و اعمال فشار بر دولتهایشان، برای تحریمهای سیاسی علیه ایران و مانع شدن از فروش ابزار و تكنولوژی سركوب، بعلاوه برگزاری همایشهای اعتراضی و تجمعات به مناسبتهای گوناگون با مردم ایران همراه شده و چهره نظام دیكتاتوری حاكم در ایران را نزد افكار عمومی جهان افشاء و آن را به پذیرش خواستههای مخالفان خود و اتخاذ سیاستهای منطبق با مصلحت كشور كه در نهایت به كاهش خطر جنگ و خشونت میانجامد، وادار نمایند. در چنین موقعیتی است كه میتوان با بهانهجوییهای دولتهای غربی برای حمله به ایران مقابله نمود و تصمیمات آنان را برای حمله به ایران عقیم گذارد.
به اعتقاد ما آن نیرویی كه مانع تحقق دموكراسی در جامعه میشود، نظام جمهوری اسلامی است. این نیرو داخلی است نه خارجی. بنابراین تضاد اصلی در جامعه ما تضاد میان دموكراسی و دیكتاتوری است و طبیعی است كه با حل این تضاد، میتوان اهداف جنبش مردمی را محقق نمود و برای حل این تضاد همه نیروهای ترقیخواه باید با متمركز نمودن كلیه ظرفیتهای خود، دشمن اصلی – حاكمیت دیكتاتوری- را وادار به پذیرش مطالبات طرفداران آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی نمایند.
با چنین مبنایی باید پذیرفت كه علیرغم محكوم نمودن جنگ و جنگافروزان و دفاع از صلح و مخالفت با تحریمهای اقتصادی كه هماكنون فشار ناشی از آن بر گرده مردم احساس میشود، چنانچه، مردم كشور مورد تهاجم قرار گیرند، این اقدام متجاوزان را باید محكوم نموده و همه ظرفیتهای جنبش و متحدان آن در این رابطه باید معطوف به توقف جنگ و برقراری صلح شود، اما حتی در این موقعیت هم سمت و سوی اصلی مبارزات جنبش تحولطلب تغییری نخواهد كرد، چرا كه با اعتقاد به اصل علیت باید دلایل حمله نظامی به كشور را توضیح داده و عوامل زمینهساز دخالت بیگانگان را برای مردم بیان نمود. باید مبارزه برای حذف حاكمیت دیكتاتوری كه زمینهساز دخالت بیگانگان در كشور شده، به عنوان هدف اصلی جنبش برای پایان بخشیدن به جنگ و تجاوز مورد توجه جدی قرار گیرد.
به گمان ما عدهای با این اعتقاد كه اگر همه اقشار و طبقات مخالف جنگ و طرفداران صلح، حمایت و پشتیبانی خود را از حاكمیت كنونی نظام جمهوری اسلامی ابراز دارند، سبب خواهد شد تا مهاجمان به دلیل فقدان تكیهگاه داخلی و پشتیبانی در درون مرزهای كشور، به خود جرئت حمله و دخالت ندهند، استدلال درستی نیست. چرا كه با همین استدلال باید گفت قرار گرفتن مردم كشور در كنار نظام جمهوری اسلامی و علیه كشورهای غربی و افزایش توان نیروهای داخلی علیه بیگانگان، نظام جمهوری اسلامی را ترغیب خواهد كرد تا بجای در پیش گرفتن راه تعامل با جامعه جهانی بر مواضع مخرب خود ابرام ورزد كه در اینصورت نتیجه و پیامد چنین سیاستی تقویت و افزایش احتمال حمله نظامی علیه ایران است.
استراتژی ما رسیدن به آزادی و دموكراسی و عدالت اجتماعی بر پایه موازین حقوق بشری است، كه حاكمیت جمهوری اسلامی در برابر آن قرار میگیرد. بعلاوه این حاكمیت به اقداماتی دست میزند كه اعتراضات جهانی را بر میانگیزد و كشورهای غربی را در مقابل خود و مردم قرار میدهد. از این رو خود را، در عرصه داخلی رو در رو با مردم، و با جهان خارج در تقابل قرار داده، به طوریكه این روزها از طرف كشورهای غربی تهدید به حمله نظامی شدهاست. واقعیت آن است كه مردم میهن ما همواره مخالفت خود را با جنگ اعلام داشته و از نظام جمهوری اسلامی مطالبه نمودهاند تا برای دفع چنین خطری علیه كشور، تلاش خود را برای اتحاد همه اقوام و ملیتها و اقشار و طبقات و آزادی كلیه زندانیان عقیدتی و سیاسی و رهبران جنبش و پذیرش رای و نظر مردم برای تعیین سرنوشت و پایبندی به موازین حقوق بشر و میثاقهای بینالمللی معطوف داشته و مانع از اجرای نیات بیگانگان علیه كشور شود. با تحقق این مطالبات است كه احتمال دخالت و حمله نظامی علیه ایران بعلاوه تحریمهای اقتصادی كاهش مییابد و در صورت ماجراجوییهای دولتهای غربی، مردم ایران با اتحاد و همبستگی ملی، با پشتیبانی افكار عمومی قادر خواهند بود مهاجمان را وادار به عقبنشینی نموده و راه تعامل و گفتگو را برای حل و فصل مسائل خود با جهان، جایگزین جنگ و خشونت نمایند.
اصلاحطلبان عدالتخواه
نهم آذرماه ۱۳۹۰