iran-emrooz.net | Sun, 28.08.2011, 5:56
درخواست پایان دادن به سرکوب دانشجویان در نامۀ سرگشادهای به ایران
نیویورک، ۴ شهریور ۱۳۹۰ (۲۶ اوت ۲۰۱۱) (سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی) – جامعۀ جهانی بهائی امروز طی نامۀ سرگشادهای خطاب به وزیر آموزش عالی ایران، خواهان پایان یافتن «سياست گذاریهای ناعادلانه و سرکوب گرانه» که مانع ورود بهائیان و دیگر ایرانیان جوان به دانشگاه هستند، شد.
بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل، گفت: «این نامه تصریح میکند که هر فرد موظف به کسب دانش است تا بتواند استعدادها و مهارتهای خود را برای بهبود جامعه ارائه کند.»
«محروم کردن هر جوانی از آموزش قابل ملامت، و خلافِ همۀ معیارهای قانونی، دینی، اخلاقی و انسانی است. هیچ حکومتی نباید شهروندان خود را از این حق بنیادی و مقدس محروم کند.»
نامۀ پنج صفحهای خطاب به آقای کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران، به ویژه به روایت تاریخچۀ اقدامات روشمند و ۳۰ سالۀ ایران برای محروم کردن بهائیان جوان از آموزش عالی و تلاشهای آن برای غیر قانونی اعلام کردن ساز و کار غیر رسمی جامعه، معروف به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (علمی آزاد (BIHE) که از خدمات داوطلبانۀ اساتید اخراجی برای آموزش به جوانان بهائی استفاده میکند)، میپردازد.
گزارشهای مطبوعاتی اخير در ایران حاکی است که مؤسسۀ آموزش عالی بهائی غیر قانونی اعلام شده است.
در نامۀ سرگشاده آمده است: «چگونه است که حکومتی، جمعی از شهروندان جوان را تنها به خاطر باورهای مذهبیشان از تحصیلات عالی باز میدارد و سپس هنگامی که خانوادههای آنان به کمک یکدیگر ترتیباتی خصوصی فراهم میسازند و آن جوانان را در منازل خود گرد هم میآورند، تا فیالمثل به تحصیل علم فیزیک و زیست شناسی بپردازند، آن دولت با توسّل به قوانین مصوّب برای نظارت بر مؤسّسات آموزشی عمومی، این اقدام را غیر قانونی اعلام میکند؟»
در دنبالۀ نامه میخوانیم: «چرا دولت باید نسبت به اشتیاق جوانان ایرانی بهائی برای کسب تحصیلات عالی این گونه بیرحمانه عمل نماید؟ مگر نه این است که اساتید دانشگاه های شما از دانشجویان خود میخواهند که همین شوق و علاقۀ شدید به تحصیل را در وجود خود پرورش دهند؟»
سیاست رسمی دولتی
نامه راهکارهای مختلفی را که مقامات ایرانی در عملیکردن سیاست رسمی دولت برای محروم داشتن بهائیان از نهادهای آموزش عالی طی سالها به کار گرفتهاند، فهرست میکند.
بهائیان در آزمون ورودی دانشگاه شرکت میکنند اما «از عدّۀ کثیری با ارسال اطّلاعیّۀ ظاهرفریب "نقص پرونده" سلب صلاحیّت میشود. کسانی که با موفّقیّت از این مرحله میگذرند از ثبت نام آنان در دانشگاهها جلوگیری میشود. تعداد بسیار قلیلی هم که به علّت عدم توجّه به مذهبشان موفّق به ثبت نام میشوند، در مراحل بعدی اخراج میگردند. در بعضی موارد، این اخراج، با بیانصافی کامل، چند هفته یا چند روز قبل از اتمام دورۀ تحصیلی صورت گرفته است.»
در نامه آمده: «بر هر ناظر تیزبینی روشن است که تنها دلیل اینکه عدّۀ معدودی از جوانان بهائی موقّتاً به دانشگاههای شما راه داده شدهاند آنست که از این طریق مأمورین دولت بتوانند ممنوعیّت بهائیان از دسترسی به تحصیلات عالی را با ریاکاری انکار کنند.»
«مصائب تازه »
نامه این چنين ادامه مییابد: «و اکنون بهائیان با مصائب جدیدی رو به رو هستند. آنان در حین بازجویی در بارۀ فعّالیّتهای غیر رسمی آموزشی جوانان، خود مورد خشونت قرار میگیرند. کسانی که به تمشیت امور این برنامه کمک میکنند به زندان تهدید میشوند. به پدر و مادرهایی که میزبان کلاسها هستند هشدار میدهند که چنانچه کلاسها ادامه یابد منازلشان مصادره خواهد شد و به دانشجویان علیه شرکت در کلاسها اخطار داده میشود و در عین حال به آنان تأکید میگردد که هرگز به دانشگاههای کشور راه نخواهند یافت مگر آنکه دین خود را ترک کرده به اسلام بگرایند.»
اما نامه اشاره میکند که وقتی نمایندگان حکومت ایران در عرصۀ بینالمللی با این حقایق روبرو می شوند، مدعی میشوند که هیچ کس در ایران به خاطر دین از آموزش محروم نیست.
«چقدر اسف انگیز است که نمایندگان جمهوری اسلامی با اشاعۀ مکرّر این گونه اکاذیبِ آشکار، اعتبار دولت ایران را بیش از پیش خدشه دار میسازند. آیا زمان آن فرا نرسیده است که نمایندگان جمهوری اسلامی عادتِ گفتن یک مطلب به بهائیان، و ارائۀ یک سلسله اطمینانبخشیهای ضدّ و نقیض در صحنۀ جهانی را ترک نمایند؟»
با وجود محروم شدن از آموزش عالی و دست نیافتن به مدارک رسمی، بسیاری از دانشجویانِ مؤسسۀ آموزش عالی بهائی تا حدی پیشرفت کردهاند که دانشگاههای کشورهای دیگر آنها را برای تحصيل در مراحل بعد از لیسانس میپذيرند.
در نامه آمده: «آنچه تحسین عمیق اساتید و همکلاسان این دانشجویان را در دانشگاههای خارج برانگیخته است عزم راسخ آنان به بازگشت به ایران بعد از اتمام تحصیل میباشد که با وجود وقوف کامل بر مشکلات شدیدی که با آن رو به رو خواهند شد، به خاطر اشتیاقی که برای خدمت به پیشرفت وطن خود دارند، حاضرند هر سختی را تحمّل کنند ...»
جامعۀ جهانی بهائی میپرسد: «چگونه است که دولت این تعهّد به عمران کشور را ارج نمینهد؟»
محکومیت جهانی
حملۀ اخیر به مؤسسۀ آموزش عالی بهائی اعتراض جهانی را برانگیخته است. یورش سهماۀ پیش به خانههای کارکنان و اعضای هیئت علمی مؤسسه و متعاقباً زندانی شدن تعدادی از آنها، در مجالس برزیل، کانادا و شیلی محکوم شده؛ توسط وزیران عالی رتبه و اعضای پارلمان اتریش، آلمان، ایرلند، زلاندنو و ایالات متحده مورد سرزنش قرار گرفته؛ سبب نوشته شدن نامههای سرگشاده از سوی شهروندان برجستۀ هند و مدرّسان در استرالیا و بریتانیا شده؛ و اسباب برانگيختن فعاليت-های روزافزون اعتراضی از سوی سازمان ها و افراد از طریق شبکههای اجتماعی آنلاین و در پردیسهای دانشگاهی در همۀ قارهها شده است.
در نامه به مواردی نیز اشاره شده است که بسیاری از مأموران دولتی که بهائیان برای دادرسی به آنها مراجعه میکنند – از جمله کارکنان خود وزارت علوم، تحقیقات و فناوری – با آنها ابراز همدردی میکنند اما میگویند به خاطر دستور از مقامات بالا دست شان بسته است.
خانم دوگال گفت: «با این نامه، ما به همۀ افراد خیرخواهی که در سراسر دنیا صدای اعتراض خود را بلند می کنند، می پیوندیم.»
«ما به دولت ایران میگوییم که این ظلم و بی عدالتی باید هم اکنون پایان یابد.»
لینک برای دریافت اصل نامۀ سرگشاده:
فارسی http://news.bahai.org/sites/news.bahai.org/files/documentlibrary/848_BICletter_Persian.pdf
انگلیسی http://news.bahai.org/sites/news.bahai.org/files/documentlibrary/848_BICLetter_English.pdf