کانون زنان ایرانی
فریده غائب

«چشم در برابر چشم»؛ آمنه بهرامی دختری که شش سال پیش توسط خواستگارش در حملهٔ اسید پاشی چشم‌هایش را از دست داد این را می‌گوید و همچنان در اجرای حکم قصاص علیه مجید اصرار دارد و می‌گوید از من انتظار رضایت نداشته باشید.

در آستانه اجرای حکم قصاص اسید پاشی آمنه، روی چشم‌های مجید، تعدادی از فعالان حقوق زنان و اعضای حامیان کمپین کمک یه معصومه عطایی به همراه معصومه از قربانیان اسیدپاشی، دیروز پنج شنبه به دیدار آمنه بهرامی رفتند.

آمنه بهرامی ۳۲ ساله که شش سال پیش توسط خواستگارش مجید با اسید مورد حمله قرار گرفت و دو چشم خود را از دست داد؛ بعد از شش سال توانست حکم نهایی قصاص را از دادگاه بگیرد و قرار است صبح روز شنبه حکم قصاص اجرا شود.

عصر دیروز معصومه عطایی ۲۸ ساله نیز که خود یکی از قربانیان خشونت اسیدی است به دیدار آمنه رفت و ابراز همدلی کرد.

معصومه می‌گوید که قصد ندارد آمنه را از تصمیمی که برای قصاص گرفته منصرف کند چرا که او را درک می‌کند که زندگی‌اش از بین رفته است. اما معصومه در ادامه می‌گوید: «هرگز اما خودم حاضر نیستم عمل قصاص را انجام دهم و دست به چنین خشونتی بزنم.»

معصومه بار‌ها این جمله را به آمنه می‌گوید. انگار می‌خواهد غیر مستقیم او را ترغیب به گذشت کند. و به قانونی اشاره می‌کند که مجازات را برعهده قربانی می‌گذارد و خود شانه خالی می‌کند.



آمنه با وجود شنیدن همه اظهار نظر‌ها و مخالفت‌هایی که با بازتولید خشونت می‌شود، همچنان بر موضع انجام قصاص تاکید دارد و می‌گوید: «من به عنوان اولین زنی هستم که توانسته‌ام حکم برابر چشم در مقابل چشم را بگیرم و شما انتظار دارید که بعد از شش سال دوندگی در دادگاه‌ها از این رای بگذرم؟»

آمنه مدام در حرف‌هایش گلایه می‌کرد از اینکه کسی به کمکش نیامده است: «اوایل اتفاقی که برایم افتاد برخی از فعالان زنان و حقوق بشر کمک کردند اما این کمک‌ها پله‌ای برای پیشرفت خودشان بود.»

آمنه با احساس دلخوری و بدبینی نسبت به موضوع حقوق بشر تاکید می‌کند که در زمانه‌ای که کسی به فکرش نبوده چگونه می‌تواند رضایت بدهد؟

جلد اول کتاب خاطرات آمنه در آلمان به زبان آلمانی به نام «چشم دربرابر چشم» منتشر شده است و آمنه می‌گوید: «می‌خواهم با انجام بقیه عمل‌های زیبایی و پوست، عکسی از خودم در انتهای جلد دوم کتاب منتشر کنم به عنوان زنی که با توانمندی‌های خود توانسته به این نقطه برسد.»

---

نظر کاربران:


این حکم باید اجرا شود تا درس عبرتی برای دیگر مردان از خود راضی و دیوانه‌ای شود که فکر می کنند چون خودشان از زنی خوششان آمد آن زن باید بدون چون و چرا به وی علاقمند شود. اگر سالها پیش چنین حکمی برای دیگرانی که به این کار کثیف دست زده بودند اجرا شده بود شاید آمنه به این روز نمی‌افتاد.

*

من به آمنه حق می دهم. چه کسی شهامت این را دارد که خود را جای آمنه بگذارد؟ چه چیز درد آمنه را آرامش می بخشد؟ آمنه دیگر نه زیبایی هارا می بیند نه زشتی هارا. فقط دل آمنه مانده که باید ببیند و او می خواهد کسی که با خودخواهی دست به یک عمل شیطانی زده همان درد او را حس کند. من به آمنه حق می دهم. این یک قانون انسانی است. تعجب نکنید، مگر آمنه انسان نیست؟ چرا فکر می کنید که مجید باید با گذشت آمنه دوباره به زندگی نکبت بار خود که می تواند باعث بدبختی های دیگری برای انسان های بیگناه بعدی باشد برگردد؟ خدا هم از مجید نمیگذرد. مجید باید قصاص شود. این کینه نیست این اجرای عدالت است. شمایی که فکر می کنید حقوق بشر یعنی بخشیدن جانیان و بازگرداندن دوباره و چندباره آنان به اجتماع و ترغیبشان به تکرار جنایات در اشتباه محض هستید. با مردم اروپا هم صحبت کنید، آنکس که درگیر چنین جنایاتی شده باشد خواسته‌اش قصاص است. شما فعالان حقوق بشر برای احقاق حقوق واقعی مردم به بیراهه می‌روید. شما کوتاه ترین و نامن ترین راه را انتخاب کرده اید. شما اشتباه می کنید. حق با آمنه است.