iran-emrooz.net | Sun, 24.01.2010, 21:09
تهران امروز: يكشنبه چهارم بهمن ماه، ساعت 6:42 در حالي كه رسانهها در جستوجوي اسامي قربانيان سانحه قطار مشهد- تهران بودند كه در اثر خروج از ريل رخ داده بود و علت آن به گردن سرعت بالاي قطار افتاده بود، خبر ديگري حادثه مرگبار اين قطار را به حاشيه برد.در اين ساعت به مركز مديريت حوادث و فوريتهاي پزشكي مشهد خبر رسيد كه هواپيماي توپولف 154 كه از آبادان پرواز كرده بود هنگام فرود در فرودگاه مشهد دچار سانحه و آتشسوزي شده و دهها نفر در اين حادثه آسيبديدهاند.
جعفرزاده، سخنگوي سازمان هواپيمايي كشوري درباره جزئيات اين حادثه به تهرانامروز ميگويد: اين هواپيما شنبه شب، فرودگاه آبادان را به مقصد مشهد ترك كرد اما به علت بدي هواي مشهد موفق به فرود در اين شهر نشد و به فرودگاه اصفهان بازگشت. صبح امروز (يكشنبه) هم پس از ترك فرودگاه اصفهان به مقصد مشهد، هنگام فرود در فرودگاه مشهد دچار سانحه و آتشسوزي شد. بهرغم نامساعد بودن هواي فرودگاه مشهد، خلبان روسي هواپيماي توپولف شركت هواپيمايي تابان به دليل بيماري يكي از مسافران اعلام فرود اضطراري كرده بود كه در نهايت اين هواپيما هنگام فرود دچار سانحه شد. اين هواپيماي توپولف 154 در حالي دچار سانحه شد كه 156 مسافر و 13 خدمه داخل آن بودند. به گفته مسعود مجردي، مديركل حج و زيارت استان خراسان رضوي 30 نفر از 42 مجروحان اين حادثه را اعضاي چهار كاروان از شهرهاي مشهد، سبزوار و تربتحيدريه از زائران عتبات عاليات تشکيل ميدادند. سخنگوي سازمان هواپيمايي کشور با اشاره به حال مجروحان گفت: بيشتر اين افراد دچار شوك و سوختگي شدهاند و مشكل جدي براي آنها پيش نيامده است. به گزارش ايسنا، اين حادثه در حالي براي هواپيماي توپولف هواپيمايي تابان رخ داد كه حدود 10 روز پيش اين شركت دو ميليارد تومان از محل بنگاههاي زودبازده و بهمنظور پشتيباني پروازهاي رفتوبرگشت اين شركت از فرودگاه همدان به سوريه، مشهد، كيش و تهران دريافت كرده است.
آمار بالاي سوانح هوايي در ايران
براساس آمارهاي ارائه شده از سوي شبكه ايمني هوانوردي ايران طي 30 سال گذشته بيش از هزار و 300 نفر جان خود را در سوانح هوايي از دست دادهاند، اين در حالي است كه سفرهاي هوايي نسبت به ساير وسايل نقليه كمترين سهم را در ترافيك حملونقل كشور داراست و اين حجم زياد سوانح هوايي در ايران هميشه با به ميان كشيدن بحث تحريمها عليه ايران توجيه ميشود و متوسل شدن به اشتباه انساني هم بهترين روش براي بستن پروندههاي اينچنيني است اما در اين سوانح هوايي توپولف 154 جاي خاصي دارد که قبل از اين نيز در چهارشنبه 24 تير ماه امسال يک توپولف 154در پرواز تهران- ارمنستان تنها 16 دقيقه پس از برخاستن با سقوط در حوالي قزوين 168 کشته برجاي گذاشت. قبل از آن نيز در دهم شهريور 85 هواپيماي توپولف154 ديگري در فرودگاه مشهد سقوط كرد كه در اين سانحه 78 هم نفر از 148 مسافر اين هواپيما كشته و زخمي شدند. 23بهمنماه سال 80 نيز هواپيماي توپولف شركت ايرتور در نزديكي خرمآباد با كوه برخورد كرد و 119 نفر مسافر آن كشته شدند. پيش از آن نيز در سال 71 يک هواپيماي توپولف با يك هواپيماي سوخو24 متعلق به سپاه پاسداران اسلامي در نزديكي تهران تصادف كرد كه اين حادثه 134 كشته برجاي گذاشت.
توپولف 154 چيست؟
کارخانجات هواپيماسازي توپولف از موسسات قديمي ساخت هواپيما در روسيه است که در سال 1922 توسط آندري توپولف، طراح و مهندس هواپيما پايهگذاري شد. در سال 1972 (48سال پيش) سرويسدهي رسمي آن به شرکتهاي هواپيمايي آغاز شد. در ايران شرکتهاي هواپيمايي ايران ايرتور، ماهان، تابان، آريا، کيشاير و کاسپين از مدل ۱۵۴ اين هواپيما استفاده ميکردند اما در حال حاضر فقط شرکتهاي ايران ايرتور، کاسپين، کيش اير و تابان، کاربر اين هواپيما هستند كه حدود 200 فروند از اين نوع هواپيما را در اختيار دارند. بعضي کارشناسان معتقدند، ناوگان هواپيماهاي مسافربري ايران به علت تحريم طولاني آمريکا به شدت فرسوده است و ايران براي جبران اين مساله به خريد يا اجاره هواپيماهاي ساخت روسيه روي آورده اما اين هواپيماهاي روسي کارنامه ايمني مناسبي ندارند. براساس گزارش ايسنا، اين اتفاقات در حالي ميافتد كه طبق برنامه چهارم توسعه و با در نظر گرفتن شرايط تحريم كشور بايد متوسط سن هواپيماها از 21 سال ابتداي برنامه به 15 سال كاهش يابد كه هماكنون اين سن به 19 سال رسيده که با اين حساب چهار سال از هدف برنامه عقب است.
مدتهاست كه زنگ خطر در وزارت راه و ترابري به صدا درآمده است اما گويا اين علائم هشداردهنده چندان كه بايد و شايد، جدي گرفته نميشوند. ديروز هواپيماي توپولف 154 در فرودگاه شهيد هاشمينژاد مشهد دچار سانحه شد و روز پيش از آن قطار توربو ترن مشهد – تهران، از ريل خارج گرديد كه هفت كشته و 12 مجروح بر جاي گذاشت.
بحران در صنعت حمل و نقل كشور
تهران امروز، حسامالدين كاوه: بروز سوانح متعدد هوايي نشان از يك بحران جدي دارد گرچه اين بحران فقط منحصر به سامانههاي حمل و نقل هوايي كشور نيست، سوانح ريلي و مهمتر از آن بروز سوانح پرشمار جادهاي در مجموع تصويري ناخوشايند از كل سامانههاي حملونقل داخلي، در پيش چشم ارائه ميكنند.
بخشي از سوانح رخ داده، ناشي از كمبودها و كاستيهاي سختافزاري است به هر رو چه بخواهيم و چه نخواهيم بايد پذيرفت كه تحريمهاي اقتصادي بينالمللي، تاثيرات خود را بر بخشهاي مختلف از جمله بخش حمل و نقل گذاشتهاند و ميگذارند اما بخش مهمتر علل و عوامل سوانح روي داده، ناشي از نقايص نرمافزاري است. گرچه در بسياري از مواقع كوشش ميشود علت سوانح دلخراش به «خطاي انساني» نسبت داده شود – كه ممكن است نسبت درستي باشد – اما ميبايد دقت كرد كه اين «خطاي انساني» بيش از آنكه متوجه نيروهاي عملياتي يا اجرايي باشد، متوجه شيوهها و رويكردهاي مديريتي است.
واقعيت تلخ افزايش آمارهاي سوانح در سامانههاي حمل و نقل كشور، گوياي اين واقعيت پيشيني است كه مديريت راهبردي و كلان سامانههاي حمل و نقل كشوري، دچار بحران شديدي شده است. سوانح روي داده، ريشه در ضعف و كاستيهاي مديريتي دارند و اگر اصطلاح «خطاي انساني»را بايد پذيرفت و آن را عامل سوانح و حوادث دانست، اين واقعيت را هم بايد پذيرفت كه اين خطاي انساني در حوزه مديريت راهبردي رخ داده است.
يكي از ضعفهاي مديريت راهبردي در عرصه حمل و نقل كشور، نبود شفافيت و وضوح است. تا به حال كدام گزارش جامع و مانع درباره مشكلات و كاستيهاي صنعت حمل و نقل كشور از سوي مديران تراز اول آن به افكار عمومي ارائه شده است؟ يعني مردم نامحرمند؟ مردمي كه سوار بر قطار ميشوند، مردمي كه در جادهها تردد ميكنند، مردمي كه ميخواهند با مسافرت هوايي و پرواز با هواپيما زودتر و امنتر به مقصد برسند، اينها نامحرمند؟ گزارشها و برآوردهاي صورت گرفته نشان ميدهد كه ايران به لحاظ آمار كشتهشدگان در تصادفات جادهاي مقام اول را داشته است. همين گزارشها نشان ميدهند كه تقريبا سال به سال آسمان ايران و فرودگاههاي آن ناامنتر و پرواز با هواپيما از ريسك بيشتري برخوردار ميشود. در زمينه حمل و نقل ريلي هم كه همين حادثه اخير، نشان از خطرات و ريسكهاي آن ميدهد.
مديريت كلان صنعت حمل و نقل كشور كه در رأس آن وزارت راه و ترابري قرار دارد، متاسفانه هنوز نتوانسته راهكارهاي مناسبي براي كاهش ضريب ريسكپذيري ارائه دهد. معيارها و استانداردهاي جهاني كه بايد با دقت و جديت پيگيري شوند، كمتر از آنچه استحقاق آن را دارند، مورد توجه قرار ميگيرند. ميدانيم كه مثلا استانداردهاي پرواز از سوي پرسنل زميني و هوايي با دقت رعايت ميشوند اما چگونه است كه سانحه رخ ميدهد؟ به نظر ميرسد آنچه بايد بدان توجه شود كيفيت مديريت كلان صنعت حملونقل و رويكرد به افزايش استانداردها و معيارهاي مديريتي است. اين درست پاشنه آشيل صنعت حملونقل كشور است. از همين جاست كه ضعفها و كاستيها به گونهاي سلسلهوار در صنعت حملونقل كشور رخ مينمايند. اصلاح ساختار مديريتي در صنعت حمل و نقل مستلزم رويكردي كاملا متفاوت با وضعيت كنوني آن است. استانداردها، راهبردها، برنامهها، آموزشها، سرمايهگذاريها و تفكر مديريت ايمني و اطمينانپذير، از نيازهاي امروز صنايع حمل و نقل كشور است.
افكار عمومي تقريبا هيچ پاسخ دقيقي از مسئولان مرتبط، صاحبان صنايع حمل و نقل و مسئولان و مديران ارشد وزارت راه و ترابري دريافت نكردهاند. بسياري از مديران و مسئولان هنگام وقوع سانحه به ناگهان «ناپديد» ميشوند، حتي تلفن روابط عموميها نيز پاسخگوي پرسشهاي خبرنگاران نيست! چرا؟
چرا در برنامههاي افتتاح و گشايش پروژهها يا مثلا تشكيل شركتهاي هواپيمايي ريز و درشت، مسئول و مديران در برابر دوربينهاي تلويزيوني و عكاسان و خبرنگاران، سينه سپر ميكنند و صف ميكشند تا با نشان دادن لبخندهاي خود از موفقيتها و پيروزيهاشان سخن بگويند، اما هنگام «واقعه» به ناگاه پنهان ميشوند، موبايلهاشان خاموش ميشود و كسي نميتواند سراغي از آنها بگيرد به جز رئيس دفترهاشان؟ چرا؟
چرا تا به حال نشده است يكي از مسئولان صنعت حمل و نقل كشور از جمله وزارت راه و ترابري، راهآهن، شركتهاي هواپيمايي و... هنگام وقوع سانحه در حوزه تحت مديريتشان با پذيرفتن مسئوليت، استعفا دهد و راه را براي تحقيق و تفحص بيطرفانه باز بگذارد؟ چرا؟
چرا و چرا و چرا، مردم ميپرسند و خبرنگاران و روزنامهنگاران تنها بازتابدهنده نگرانيها، دغدغهها، دلهرهها، نارضايتيهاي مردم و افكار عمومي از دستگاههاي مسئول در صنعت حمل و نقل كشور هستند.
به پرسشها بايد پاسخ داد، اما كي؟ يكي از «خطاهاي انساني» همين پاسخ ندادن به پرسشهاست؛ اين خطاي خاص تا چه زماني ادامه مييابد، معلوم نيست!