سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - Tuesday 16 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 18.12.2009, 17:36



هشدار سازمان مجاهدین انقلاب؛ از بازی با مقدسات مردم دست بردارید

کلمه:در پی حوادث و جریان سازی های اخیر که در پی اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران انجام شد، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه ای ضمن محکوم کردن هرگونه توهین به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با تحلیل قضایای اخیر، آن را حاصل برنامه ریزی جریانی دانست که در پی حوادث پس از انتخابات، خود را درگیر بحرانی فراگیر می دانند.

متن کامل این بیانیه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران

پس از نمایش مکرر تصویر پاره شده حضرت امام(س) در بخش های مختلف صداو سیما و تحلیل ها و تبلیغات همراه آن، شاهد واکنش های مختلفی از سوی جامعه و بخش های وابسته به حاکمیت در این خصوص هستیم. آن چه در این واکنش ها مشترک است محکوم کردن چنین اقدامی است و آن چه واکنش های مذکور را از یکدیگر متمایز می سازد، اهداف و نیات و رویکردهای موجود در این واکنش ها و محکومیت هاست.

نمایش صحنه مذکور در بخش های مختلف خبری صدا و سیما نقطه شروع حرکت هماهنگ و سازمان یافته جریان حاکم علیه جنبش سبز و رهبران آن شده است. سکوت تأمل برانگیز صدا و سیما در انعکاس مواضع رهبران، احزاب، فعالان اصلاح طلب و دانشجویان طرفدار جنبش سبز و همچنین شتابزدگی آشکار سخنگویان و چهره های جریان حاکم در انتساب این اقدام به اصلاح طلبان و ارائه تحلیل های بی پایه و ادعاهای سخیفی مبنی بر ارتباط این حادثه با تحول دوم خرداد سال ۷۶ و سال های پس از آن، به روشنی از ماهیت و حقیقت نیات و اهداف این جماعت حکایت می کند آن چنان که هیچ توضیحی در این زمینه ضروری نمی نماید. به رغم این همه، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ذکر نکاتی چند را جهت تنویر افکار عمومی لازم می داند:

پیش از هر چیز لازم است تأکید کنیم که این ماجرا و فضاسازی های متعاقب آن، به رغم زشتی و اسلام خواهی و و انقلاب دوستی متظاهرانه، از یک نظر امید بخش و خوشحال کننده است. تلاش گسترده جریان حاکم برای بهره برداری های تبلیغاتی و سیاسی از این ماجرا بیانگر این حقیقت است که علی رغم ضربات و لطمات جبران ناپذیری که عملکرد جریان حاکم طی سال های اخیر به انقلاب و آرمان های آن و نیز باورهای دینی جامعه وارد آورده است، نام و یاد امام هنوز احترام و ظرفیت عظیمی در ذهن و یاد مردم دارد، آن چنان که جریان حاکم را در سوء استفاده از این ظرفیت به طمع انداخته است.

از این رو باید خوشحال بود که به رغم به تاراج دادن میراث و آرمان های انقلاب هنوز سرمایه مغتنمی از این میراث باقی مانده است و باید به آقایان هشدار داد و ملتمسانه از ایشان خواست که دستکم به باقی ماندن این یادگار عزیز برای جامعه رضایت داده از هزینه کردن آن در جهت تأمین منافع و تثبیت موقعیت خود چشم بپوشند.

اصل ماجرا

واقعیت این است که در تمامی حرکت های اعتراضی دانشجویی طی سال های گذشته و حتی در اوج اعتراضهای دانشجویی، از جمله اعتراض های تند و رادیکال علیه فجایع و جنایاتی نظیر حادثه کوی دانشگاه تهران، هرگز اتفاق نیافتاده است که امام مورد اهانت قرار گیرد. نه تنها در اعتراض های دانشجویی سراسر کشور، بلکه در اعتراضات مردمی نیز طی سال های گذشته چنین اتفاقی بی سابقه است.

در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات طی ماه های گذشته، خشم و عصبانیت مردم از فجایع و فضاحت هایی که در خیابان های شهرها و برخی زندان ها رخ داد، بعضاً شعارهای تند معترضان را موجب شد، اما هرگز کسی نشنید که توهینی علیه امام صورت گیرد یا شعاری علیه امام داده شود. اکنون چگونه است که چنین اتفاقی در برابر دوربین های صدا و سیما می افتد؟ با این وصف عاملان این اقدام زشت و مشکوک چه کسانی می توانند باشند؟ و مسئولیت این ماجرا را چه کسانی باید بپذیرند؟

برای روشن شدن پاسخ این سئوال ها خوب است توجه کنیم که در روز ۱۶ آذر امسال، دانشگاه های کشور به ویژه دانشگاه های مهم پایتخت در محاصره نیروهای نظامی و انتظامی قرار داشت و ورود و خروج دانشجویان با نظارت شدید حراست و نیروهای امنیتی کنترل می شد، به طوری که حتی دانشجویان، بدون کارت امکان ورود به دانشگاه را نداشتند. اما در همین حال گروه های معروف به لباس شخصی برای ورود به دانشگاه ها از آزادی کامل برخوردار بودند. به عنوان مثال یکی از نهادهای مستقر در دانشگاه تهران به عنوان برپایی مراسمی سه روزه به مناسبت عید غدیر در دانشگاه تهران در روزهای ۱۶ الی ۱۸ آذر کارت هایی در اختیار افرادی خاص قرار داده بود.

در این روزها دانشجویان دانشگاه های کشور شاهد بودند که به رغم کنترل شدید درهای ورودی، چگونه عده ای خاص با ظاهری که هیچ شباهتی به دانشجویان نداشت، بدون هرگونه تفتیش بدنی با ارائه نشانه ها یا کارتهای مخصوص به راحتی وارد دانشگاه می شدند. این ها همان کسانی بودند که به جای شرکت در مراسم کذایی، با وانت های مجهز به بلندگو و آمپلی فایر در محوطه دانشگاه به راهپیمایی و دادن شعارهای تحریک آمیز علیه دانشجویان می پرداختند و در درگیری با دانشجویان گازهای فلفل و سلاح های سرد و گرم خود را به رخ آنان می کشیدند. وضعیت دانشگاه های دیگر کشور به ویژه پایتخت در روزهای مذکور تفاوتی با دانشگاه تهران نداشت. کسی از ماهیت این افراد اطلاعی ندارد اما شعارهایی نظیر حزب الله ماشاء الله که تا کنون در محیط دانشگاه حتی از دانشجویان بسیجی نیز شنیده نشده بود نشان می داد که آن ها هرچه هستند دانشجو نیستند.

حضور این افراد غیر دانشجو چنان روشن بود که رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران در جمع دانشجویان صریحاً بدان اذعان کرد و آن را خارج از اختیار و تصمیم مسئولان دانشگاه دانست. همزمان با حضور لباس شخصی ها، آن گونه که ادعا شده است، در یکی از دانشگاه ها که نام آن اعلام نشده است، به تصویر امام توهین می شود و دوربین صدا و سیما که به هیچ وجه نمی توانست در میان دانشجویان طرفدار جنبش سبز حضور پیدا کند، تحت حمایت همین افراد امکان تصویر برداری از تصویر پاره شده امام را پیدا می کند.

با توجه به حقایق فوق، انگشت اتهام پاره کردن تصویر امام باید در وهله اول به کدام سو نشانه رود؟ به سوی دانشجویان و دانشگاهیانی که طی سال ها و ماه های گذشته به رغم تمامی برخوردهای بی رحمانه و خشونت آمیز، حرمت امام را به عنوان رهبر کبیر انقلاب همواره حفظ کرده و جریان حاکم را به نقض افکار و دیدگاه ها و وصیت نامه او متهم کرده اند یا مراجع و نهادها و رندان پشت پرده ای که امکان حضور لباس شخصی های مجهول الهویه و حمایت شده را در دانشگاه فراهم آوردند؟

ما قصد متهم کردن کسی را نداریم اما اگر قرار باشد در این میان به دنبال طرحی سازمان یافته و طراحان پشت پرده بگردیم انگشت اتهام را باید به سوی کدام جریان نشانه برویم؟ و شباهت اظهارات هماهنگ دادستان کل کشور، وزیر اطلاعات و سرمقاله نویس کیهان را یکی دو روز قبل از این ماجرا که اصلاح طلبان و طرفداران جنبش سبز را به مخالفت با امام و انقلاب متهم کردند و برایشان خط و نشان کشیدند، با اظهارات و اتهامات و تهدیدها و خط و نشان کشیدن های بعد از این ماجرا را باید به چه حسابی گذاشت؟

آیا میر حسین موسوی و خاتمی و کروبی و همراهان و یاران ایشان در احزاب اصلاح طلب و طرفداران آنان در جامعه که همواره بر انحراف از دیدگاه های امام تاخته اند و خواهان بازگشت به آرمان های اصیل انقلاب شده اند و نقض آشکار توصیه های امام از جمله دخالت نظامیان در سیاست، بلاموضوع کردن انتخابات، نقض حقوق و آزادی های شهروندی موضوع اعلامیه ۸ ماده ای امام را تقبیح کرده اند، امروز باید متهم به اهانت به امام شوند؟

مدعی کیست؛ مسئول و متهم کیست؟

با این همه ما این فرض ضعیف را منتفی نمی دانیم که فرد یا افرادی ناآگاه یا مغرض بدون رابطه با جریان حاکم در روزهای پرالتهاب مذکور دست به چنین اقدامی زده باشند، اما حتی در صورت صحت این فرض کدام جریان و چه کسانی باید معترض باشند و مدعی و چه جریان و چه کسانی باید شرمنده باشند و مسئول؟ اصلاح طلبان و رهبران جنبش سبز و یاران دیرین امام باید معترض و مدعی راستین و صادق علیه آن باشند یا کسانی که بدیهی ترین مبانی و دیدگاه های امام نظیر میزان بودن رأی مردم و در رأس امور بودن مجلس و … را به راحتی زیر پاگذاشته وصیت نامه ایشان را آشکارا نقض کرده و گران سنگ ترین میراث امام یعنی جمهوریت نظام و قانون اساسی را بلاموضوع کرده اند و … ؟ یاران و همراهان قدیمی امام که همواره مورد حمایت ایشان بوده اند باید مدعی باشند یا کسانی که در زمان حیات امام آشکارا با ایشان مخالفت می کردند و مورد عتاب بودند باید مدعی باشند؟

دوستداران و یاران امام که همواره نسبت به انحراف از اصول امام و تحریف دیدگاه های امام هشدار داده اند باید مدعی و معترض باشند یا کسانی که صادق ترین و وفادار ترین یار امام مرحوم آیة الله توسلی از اندوه جفایی که در حق امام و اندیشه او روا می داشتند، جان داد؟

امروز کسانی که به قانون شکنی و نقض بدیهی ترین حقوق و آزادی ها شهره خاص و عام هستند، اصلاح طلبان و طرفداران جنبش سبز را به عدم تمکین در برابر قانون و پذیرش نتایج انتخابات متهم کرده مدعی هستند اعتراض آنان باعث پرروشدن مردم و وقوع حوادثی از این دست شده است. از نظر ایشان اعتراض، نه یک حق شهروندی بلکه عامل پررو شدن شهروندان است.

حال آن که اگر اعلام نتایج انتخابات از سوی مراجع رسمی قانونی است، حق اعتراض بخش عظیمی از ملت که به اعتراف آقایان حداقل ۱۳ میلیون شهروند هستند، نیز قانونی است. اگر از همان آغاز به اندازه مسئولان افغانستان به اعتراضات بها می دادند و بی طرفانه به شکایات رسیدگی می کردند امروز شاهد این وضع نبودیم. اگر حق اعتراض قانونی را به رسمیت می شناختند و مجاری قانونی ابراز اعتراض را نمی بستند و با معترضان به خشونت و سرکوب برخورد نمی کردند، امروز شاهد خشم ها و عصبانیت ها و تند شدن فضا و وقوع چنین مواردی نبودیم.

آقایان به جای این که دیگران را متهم کنند اندکی به کرده خود بیندیشند و در آینه حوادث و واقعیات امروز، چهره خود و عملکرد خویش را ببینند و عبرت بگیرند. به راستی کسانی که اصلاح طلبان را به جرم ناکرده، متهم به نقض قانون می کنند تاکنون در کدام رفتار و عملکرد خود به موازین و حتی بدیهیات قانونی پایبند بوده اند؟ در رعایت عدالت در تبلیغات انتخاباتی؟ در عدم استفاده از امکانات دولتی در انتخابات؟ در عدم سوء استفاده از موقعیت و اختیارات؟ در رعایت بی طرفی در برگزاری انتخابات؟ در رعایت موازین قانونی در اعلام آراء و نتایج انتخابات؟ در پاسخ گویی به اعتراض مردم به نتایج انتخابات؟ در واکنش به تظاهرات مسالمت آمیز مردمی؟ در دستگیری و بازجویی و نگهداری معترضان در زندان؟ در برگزاری دادگاه و محاکمه متهمان؟ در استفاده از امکانات عمومی و ملی نظیر صدا و سیما؟ در حفظ حیثیت و آبروی افراد؟ در….

آقایان خود و عملکرد خویش را معیار و شاخص قانون و قانون گرایی تصور کرده اند و تنها آن بخش از قانون را که به سود ایشان قابل تفسیر است، قانون می دانند. اگر تظاهرات و راهپیمایی مانند آن چه این روزها سازمان داده می شود به نفع ایشان صورت گیرد، عین قانون است و اگر در اعتراض به عملکرد ایشان صورت گیرد ضد قانون و علیه نظام و انقلاب! نمایش توهین و اهانت علیه یکی از ایشان مثلاً علیه رئیس دولت غیر قانونی است، اما پخش هر توهین و اهانت و پرده دری علیه میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی و حتی امام، عین قانون گرایی و عملی انقلابی و از سر بصیرت است.

آقایان البته در هر زمینه ای خود را محور و معیار حق و باطل می دانند. اگر از طرفداران ایشان کسی سابقه ای در انقلاب دارد، آگاه است و بصیر و استوار بر مسیر حق و در مقابل، صادق ترین یاران امام و شکنجه دیدگان و مبارزان راه انقلاب که در صف اصلاح طلبان قرار دارند، مصداق یاران عهد شکن رسول خدا و ائمه اطهار. آن دسته از کسانی در صف ایشان هستند و سابقه ای در انقلاب ندارند -چنان که بسیارند-، می شوند وفاداران و صادقان و مصداق رویش های جدید انقلاب، اما افرادی با همین سابقه در صف اصلاح طلبان، می شوند فرصت طلب و تازه به دوران رسیده و کسی نیست که به این آقایان متذکر شود فرصت طلب و تازه به دوران رسیده ها همواره در طرفی می ایستند که قدرت، حضور دارد و نه در صفی که افراد آن همواره در معرض تهدید قتل و حبس و … قرار دارد.

آیا این که امروز کسانی که سابقه حضورشان در نظام به زحمت به یک دهه می رسد و حتی این میزان به امام ارادت ندارند که حرمت بیت محترم و یادگار ایشان را نگهدارند، در حساس ترین نهادهای نظام بر کرسی تکیه زده، میدان داری می کنند و همزمان، یاران و همراهان دیرین امام، منزوی و متهم و یا در گوشه زندان ها به سر می برند، خود بهترین و پرمعناترین گواه بر حقیقت تلخی نیست که بر نظام و انقلاب و کشور می رود؟

ماهیت فضا سازی های اخیر

چنان که گفتیم احتمال این که پاره کردن تصویر امام حرکتی از پیش طراحی شده نباشد، منتفی نیست، در عین حال شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می دهد جریان حاکم، حتی اکر خود در این صحنه آرایی دخالت نداشته باشد، آن را فرصتی مغتنم یافته است تا با راه انداختن هجوم تبلیغاتی سیاسی سازمانیافته، شاید از بحران ها و مشکلاتی که در آن گرفتار آمده رهایی یابد.

اظهار نظرها و مواضع برخی از افراد وابسته به این جریان در روزهای پیش از این ماجرا مبنی بر این که «این فتنه(جنبش سبز) را باید قبل از محرم جمع کنیم» و یا «۱۶ آذر روز مرگ جریان سبز و دفن آن در دانشگاه خواهد بود» و نیز تهدیدها و خط و نشان کشیدن ها علیه رهبران و فعالان جنبش سبز قبل از این ماجرا به روشنی حکایت از آن دارد که جریان مذکور از پیش، خود را برای برنامه ای ویژه در ایام ۱۶ آذر آماده کرده بود.

همچنین شتابزدگی این جریان در محکوم کردن اصلاح طلبان به بهانه این ماجرا در حالی که هنوز هیچ اطلاعی از ماهیت عاملان این اقدام و مقاصد آنان به دست نیامده به روشنی حکایت از آن دارد، اهانت به تصویر امام در نظر آقایان تنها یک بهانه برای تسویه حساب سیاسی با رقیب است. صدا و سیما که تمام برنامه های خبری، تحلیلی و سیاسی کانال های مختلف خود را طی روزهای اخیر به این موضوع اختصاص داده است حاضر نیست حتی یک کلمه از بیانیه ها و مواضع آقایان موسوی، کروبی و خاتمی و شعارهای دانشجویان طرفدار جنبش سبز در دانشگاه های تهران و شهرستان ها در حمایت از امام و محکوم کردن این حادثه را مخابره کند.

توجه به اظهار نظرهای سخنگویان جریان حاکم طی روزهای اخیر اهداف پنهان جنجال تبلیغاتی روزهای اخیر را آشکارتر می سازد. برخی از این سخن گویان با اشاره به مواضع روشن آقایان خاتمی، موسوی و کروبی در محکوم کردن اهانت به امام، به صراحت گفته اند: محکوم کردن کافی نیست. تنها در صورتی که به اعتراض به نتیجه انتخابات پایان داده و صحت آن را اعلام کنید، می توان صداقت شما را باور کرد.

چنان که ملاحظه می شود مسئله پاره شدن تصویر امام بهانه است، مسئله اصلی به رسمیت شناخته شدن موقعیت و قدرت آقایان است. به هر حال این جریان سابقه غائله هایی نظیر کارناوال عصر عاشورا و نمایش رقص زن برهنه در سیما در ماجرای نشست برلین و یا ماجرای بولتن دانشجویی و … را در کارنامه خود دارد و از تجربه و تخصص کافی برای راه اندازی ماجراهایی از این دست برخوردار است.

واقعیت این است عملکرد جریان حاکم در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و اعمال خشونت عریان و بی سابقه در قبال اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات، طی ماه های اخیر، موج مخالفت ها، انتقادات و محکومیت شدید اقشار و طبقات مختلف اجتماعی از جمله بخش مذهبی و طرفداران انقلاب در جامعه و نیز مراجع تقلید و عالمان روحانی تراز اول کشور را در پی داشته است.

این مخالفت ها و اعتراضات، مشروعیت دینی و انقلابی آنان را با چالش جدی مواجه ساخته و بحران مشروعیت دینی را به مهمترین بحران فراروی این جریان در کنار بحران های اقتصادی و سیاست خارجی تبدیل کرده است. حادثه اهانت به تصویر امام صرفنظر از این که به دست چه کسانی رخ داده باشد، اکنون برای این جریان فرصتی مغتنم فراهم آورده است تا با فضا سازی های کاذب و تبلیغات سازمانیافته و ابهام افکنی در باره جنبش سبز و رهبران آن، از یک سو بخش مذهبی جامعه را درهمراهی با این جنبش دچار تردید ساخته و از سویی دیگر با ایجاد نگرانی و احساس خطر در نهاد روحانیت، حمایت مصلحت اندیشانه مراجع و عالمان تراز اول را برای خود جلب کند و به بحران مشروعیت دینی خود خاتمه دهد. علاوه بر این اهداف اصلی، ایجاد تفرقه در صفوف فعالان جنبش سبز، خارج شدن از حالت انفعال و به دست گرفتن ابتکار عمل در عرصه عمل سیاسی و تبلیغاتی از دیگر اهداف فضا سازی های تبلیغاتی سیاسی اخیر به شمار می آید.

با این حال برخلاف انتظار جریان حاکم، سکوت تأمل برانگیز و عدم واکنش مورد نظر آنان از سوی مراجع عظام و عالمان روشن بین دینی در این ماجرا، از هم اکنون نشانه های شکست این سناریو را آشکار ساخته است. همچنین هجوم سازمانیافته تبلیغاتی- سیاسی مذکور به جای ایجاد تفرقه در صفوف جنبش سبز موجب تقویت محور امام و آرمان های او در این جنبش گردیده و فعالان سیاسی و دانشجویی سبز را به حساسیت و اهمیت نقش امام و خاستگاه دینی در پیشبرد اهداف جنبش سبز مطمئن تر و معتقدتر از پیش ساخته است.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن اهانت به امام با هر قصد و انگیزه و نیتی که صورت گرفته باشد، به اقتدارگرایان ماکیاولیست هشدار می دهد دست از بازی با مقدسات و باورها و احساست پاک مردم بردارند، و شعور جامعه را به سخره نگیرند. این روش ها اگر روزی روزگاری بهره و نصیبی برای ایشان داشت امروز تنها به خشم و عصبانیت بیشتر جامعه علیه آنان دامن خواهد زد. سازمان ضمن تقدیر و تشکر از درایت و بصیرت بیت شریف امام، مسئولان محترم دفترتنظمیم و نشر آثار حضرت امام، به ویژه حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این ماجرا، یقین دارد ملت هشیار و آگاه ایران با مشاهده رفتارهای قدرت طلبانه اقتدارگرایان حاکم بیش از پیش به قدر و ارزش میراث گرانبهای انقلاب به ویژه شخصیت امام مطمئن گشته و با پایفشاری و مطالبه عمل به دیدگاه ها و توصیه های راهگشای ایشان، به اقتدارگرایان اجازه نخواهند داد با مصادره نام امام و ایجاد هیاهو و آشوب، افکار عمومی را از مسائل اصلی که کانون توجهات جامعه طی ماه های اخیر بوده است، منحرف کرده، با فراغ بال به نقض و تحریف اندیشه های امام و آرمان های انقلاب ادامه دهند.

سازمان همچنین از درخواست آقایان کروبی و موسوی و مجمع روحانیون مبارز برای برگزاری راهپیمایی و اعلام مواضع جنبش سبز در قبال اهانت به امام(س) حمایت کرده و پاسخ جریان حاکم به این در خواست را ملاکی روشن و بی ابهام برای سنجش صداقت و ارزیابی ماهیت اظهارات و مواضع این جریان در ماجرای اخیر می داند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
۲۵/۹/۸۸



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024