پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Thursday 25 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 24.06.2018, 10:36


سخنان  محمد خاتمی،‌ رئیس جمهور سابق در جمع اعضاء هیأت مدیره و دبیران «انجمن اندیشه و قلم» درباره پیشنهاد جمعی از ایرانیان برای مذاکره مستقیم با آمریکا با واکنش برخی اطلاح‌طلبان و منتقدان حکومت نیز برخی امضاکنندگان این نامه مواجه شد.

اما از سخنان خاتمی در جمع یادشده دو روایت وجود دارد. روایت نخست گزارش سایت رسمی محمد خاتمی است که اشاره‌ای گذرا به این موضوع کرده است:

    «ما مخالفتی با مذاکره نداریم، اما در حال حاضر برخی، از جمله نتانیاهو علناً درباره براندازی سخن می گویند. تلاشی در حال انجام است که جا بیندازد همه نارضایتی‌های مردم به دنبال مذاکره با آقای ترامپ حل خواهد شد که اصلا چنین نیست.»

اما سایت خبری «انتخاب» گزارش مفصل‌تر و تا حدودی متفاوت‌تری از این بخش سخنان خاتمی منتشر کرده است و منبای واکنش‌ها به مواضع خاتمی نیز براساس همین گزارش بوده است:

    رئیس دولت اصلاحات با اشاره به شرایط حساس کشور و تهدیدات بین‌المللی گفت: همه دلسوزان و علاقمندان به ایران، اکنون نگران هستند و رشد فزاینده تهدیدات از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی تنها علیه نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه علیه ایران است و کسانی که مدعی دوست داشتن ایران هستند نباید به نحوی در این فضا علیه کشور عمل کنند.
    خاتمی با اشاره به خط و نشان کشیدن ترامپ و نتانیاهو علیه کشور گفت: در شرایطی که این افراد [ترامپ و نتانیاهو] با ادبیات کاملا خصمانه و موهن علیه کشور تهدید و توهین می‌کنند، پیشنهاد کنار گذاشتن آداب دیپلماتیک و مذاکرات بی‌قید و شرط با آمریکا، نقض کرامت ایران است و اینگونه رفتارها نتیجه‌ای به سود منافع ملی در برنخواهد داشت.
    وی مذاکرات با اروپا و سایر کشورهایی که خود را از رفتارهای هنجارشکنانه رئیس جمهور آمریکا تفکیک می‌کنند، را راهبرد صحیح نظام دانسته و افزود: باید برای رویارویی با تهدیدات خارجی، مشکلات داخلی کشور را حل یا دست‌کم مدیریت کنیم و با صدایی واحد از منافع ایران دفاع کنیم.


واکنش‌ها به سخنان خاتمی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا


عیسی سحرخیز: خط مشی خاتمی همچنان فرصت‌سوزی است

عیسی سحرخیز،‌ روزنامه‌نگار منتقد حکومت و یکی از امضاکنندگان بیانیه مورد بحث از نخستین کسانی بود که به اظهارات خاتمی واکنش نشان داد. سحرخیز نوشت:

    «انتقاد آقای خاتمی از بیانیه درخواست مذاکرات مستقیم، شفاف و بی‌قید و شرط ایران و آمریکا را باید در چارچوب دیدگاه‌های خاص، عملکرد گذشته و دغدغه های منحصر به فرد رهبر اصلاحات ارزیابی کرد و در ضمن به تمام آن ها احترام گذارد! خط مشی خاصی که در دوران ریاست جمهوری ایشان به عقب‌نشینی‌های غیرقابل توجیه در مورد وعده‌های انتخاباتی یا برنامه‌های اجرایی چون  «کنار گذارده شدن لایحه‌های دوقلوها» یا عدم دیدار با بیل کلینتون در سازمان ملل متحد منجر شد و فرصت‌های مناسبی را سوزاند و ضرر و زیان فراوانی به مردم ایران وارد أورد؛ همانگونه که در زمان انتخابات مجلس قبل نیز علیرغم نظر قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان برای «عدم شرکت، تحریم و رای ندادن»، ایشان به دماوند سفر کرد و رای خود را به صندوق انداخت و موجب فشار تبلیغاتی شدیدی علیه افراد در بند و در حصر شد.»


احمد زیدآبادی: ورود بی‌دلیل و بی‌موقع خاتمی

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار منتقد حکومت، در یاداشتی در تلگرام خود درباره موضع خاتمی نوشته است: «بخشی از افکار عمومی موضع آقای خاتمی را تلاشی تازه در جهت جلب اعتماد ارکان قدرت به خود تفسیر خواهد کرد؛ در حالی که دارو دسته‌های کیهانی به زعم خود آن را «اقدامی برای سرپوش گذاشتن بر خیانت سال ۸۸» نام خواهند گذاشت!»

در ادامه یادداشت زیدآبادی با عتولت «خاتمی فراموش کرده؟» آمده است:

    در گزارشی که سایت انتخاب منتشر کرده است؛ سید محمد خاتمی با لحنی که چندان دوستانه به نظر نمی‌رسد؛ «گویا» از امضا کنندگان بیانیۀ درخواست مذاکره با آمریکا انتقاد کرده است.
    بر واژۀ «گویا» از این جهت تأکید می‌کنم که متن‌های منتشره از سخنان آقای خاتمی در سایت‌های مختلف بخصوص در مورد بخش مربوط به انتقاد از درخواست مذاکره با یکدیگر تفاوت اساسی دارد.
    به هر حال، اگر سخن خاتمی همان باشد که در سایت انتخاب آمده است؛ به نظرم ورود بی‌دلیل و بی‌موقعی به این موضوع داشته‌اند.
    من نمی‌دانم که آقای خاتمی چه نقش و جایگاهی در جغرافیای سیاسی امروز ایران برای خود تعریف می‌کند؛ اما این نقش هر چه باشد؛ پیامدهای این نوع موضع‌گیری کمکی به آن نمی‌کند.
    طبعاً بخشی از افکار عمومی موضع آقای خاتمی را تلاشی تازه در جهت جلب اعتماد ارکان قدرت به خود تفسیر خواهد کرد؛ در حالی که دارو دسته‌های کیهانی به زعم خود آن را «اقدامی برای سرپوش گذاشتن بر خیانت سال ۸۸» نام خواهند گذاشت!
    آنچه اما در این میان مهمتر از این موارد است؛ بهانه‌ای است که آقای خاتمی به جناح اصطلاحاً «اصولگرا» داده است تا در صورت وارد شدن هر نوع خسارتی به کشور در پرتو عدم تعامل با آمریکا، آن را یکسره به گردن وی بیاندازند و تمام کاسه کوزه‌ها را بر سر او بشکنند و مثلا بگویند: «بزرگان ما که هیچکدام در این باره مخالفتی نکردند؛ این خاتمی بود که هر نوع مذاکره با آمریکا را خلاف کرامت و مغایر منافع ملی ایران دانست!»
    مگر همین وضع پیش از این تکرار نشده است؟ در سال‌های اوج تحریم‌های بین‌المللی در دوران ریاست جمهوری اوباما مگر احمدی‌نژاد و بسیاری از حامیان اصولگرای او نمی‌‌گفتند؛ تحریم‌ها نتیجۀ اقدامات خاتمی است چرا که در روزهای انتهایی ریاست جمهوری او بود که از تأسیسات هسته‌ای اصفهان و نطنز رفع پلمپ شد!
    آیا آقای خاتمی این چیزها را فراموش کرده یا اینکه اصولاً وارد ذهنش نشده است؟


محمدجواد روح: از راهبرد خویش دست نکشیم

محمدجواد روح،‌ روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و عضو سابق جبهه مشارکت که اکنون با روزنامه «سازندگی» ارگان حزب کارگزاران سازندگی همکاری می‌کند، از اظهارات خاتمی درباره پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا انتقاد کرده است.

جواد روح در یادداشت خود با عنوان «از راهبرد خویش دست نکشیم» نوشته است:

    برخی سایت‌های خبری جملاتی را به نقل از آقای خاتمی در نقد امضاکنندگان نامه پیشنهاد مذاکره با آمریکا منتشر کرده‌اند که طی آن، ایشان با توجه به مواضع دونالد ترامپ، مذاکره با آمریکا را «خلاف کرامت انسانی و مغایر با منافع ملی» خوانده‌اند.
    البته، این عبارات در خبر رسمی منتشرشده از سوی «خاتمی مدیا»، رسانه رسمی آقای خاتمی، به این صراحت نیامده است.
    در این خبر که در پست بالا آمده؛ ایشان گفته‌اند: «تلاش می‌کنند جا بیاندازند که همه نارضایتی‌های مردم به دنبال مذاکره با آقای ترامپ حل خواهد شد، که اصلا چنین نیست».
    اینکه اخیرا برخی سایت‌های اختلاف افکن اما مدعی همسویی با اصلاح‌طلبان نقل قول هایی جنجالی از آقای خاتمی منتشر می‌کنند که در متن رسمی سخنان ایشان نیست؛ موضوع قابل تاملی است که دفتر آقای خاتمی باید آن را بطور جدی پیگیری کند.
    اما حتی اگر این نقل قول صحیح باشد؛ جای پرسش از آقای خاتمی هست که چرا و بر چه اساس، مساله‌ای سیاسی-راهبردی همچون «پیشنهاد مذاکره با آمریکا» که برخی اصلاح‌طلبان با آن موافق و گروهی مخالف هستند؛ با مقولاتی چون «کرامت انسانی» می‌سنجند و یا آن را با تعابیر کشداری چون «مخالف منافع ملی» تحلیل می‌کنند.
    کمترین انتظار از همه نیروهای سیاسی و بویژه چهره‌های شاخص و موثری چون آقای خاتمی، آن است که چهار دهه پس از قطع رابطه با آمریکا و نیز تجربه سخت و پرهزینه پرونده هسته‌ای راهبردها و مواضعی اتخاذ کنند که با شرایط عینی جامعه ایران همخوانی داشته باشد؛ نه آنکه همچنان چون سال ۱۳۵۸ و حتی دهه ۷۰، در بند ذهنیت‌ها و ملاحظات ایدئولوژیک باشند.
    اینکه از آقای خاتمی هم نقل شده که چون طرف مقابل در آمریکای امروز ترامپ است، مذاکره معنا ندارد؛ این پرسش را به ذهن می آورد که چرا در زمان بیل کلینتون که چنین مشی ای در قبال ایران نداشت و مادلین آلبرایت، وزیرخارجه وقت آمریکا، از کودتا علیه دولت دکتر مصدق پوزش خواست؛ ایران نه تنها پالسی برای مذاکره نفرستاد که حتی آقای خاتمی، از دیدار اتفاقی و عکس یادگاری با رییس‌جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل خودداری کرد؟
    اینکه امروز بهانه مخالفت با مذاکره را ظهور رییس‌جمهوری چون ترامپ بدانیم؛ سوال اصلی را بوجود می‌آورد که در دوران کارتر، کلینتون، اوباما چه دلیلی جز شعارهای ایدئولوژیک مانع مذاکره و حرکت در جهت رفع اختلافات شد؟
    از سابقه تاریخی مساله که بگذریم؛ در شرایط کنونی ایران (که به گفته صحیح آقای خاتمی، «سرمایه ایران در حال نابودی است») کرامت انسانی و منافع ملی ایرانیان، هر روز با موج بحران‌های اقتصادی و روانی از میان می‌رود و فرو می‌کاهد؛ نه چنانکه نقل شده، با پیشنهاد ابتکار دیپلماتیک.
    اینکه ما چانه‌زنی وزیر نفت برای حفظ صادرات کمتر از دو میلیون بشکه‌ای را نبینیم، اینکه ما برهم خوردن حداقل ثبات اقتصادی و آرامش اجتماعی را نبینیم و دلخوش باشیم که «وضع بدتر از سالیان بحران دوران احمدی‌نژاد نیست»؛ چه نسبتی با کرامت انسانی و منافع ملی دارد؟
    به راستی، اینکه ایران به هرشکل نشانه‌هایی از آمادگی برای تعامل و مذاکره را نشان دهد، چه تعارضی با منافع ملی دارد؟ جز آنکه موقعیت ترامپ و تندروهای کاخ سفید در عرصه بین‌المللی و حتی در داخل آمریکا تضعیف می‌شود؟
    از آقای خاتمی و دیگرانی که گزاره مذاکره را نفی می‌کنند؛ باید پرسید: «پس پیشنهاد شما چیست؟» دوران نفی این و آن و ارایه نکردن گزاره بدیل، گذشته است...
    اینکه اصلاح‌طلبان و بویژه چهره‌های شاخصی چون آقای خاتمی به جای تاکید بر تداوم و تعمیم الگوی برجام و راهبرد موثر آن در سطح بین‌الملل، عملا با مخالفان بهانه‌جوی برجام همراه شوند و با ظهور ترامپ از راهبرد اصلاح‌طلبانه در عرصه خارجی دست بکشند؛ جز تضعیف هرچه بیشتر اصلاح‌طلبان در سطح جامعه و تشدید ناامیدی، حاصلی ندارد.
    فراموش نکنیم دفاع از اصلاح‌طلبی در سیاست داخلی و اعتمادسازی در سیاست خارجی، در شرایط دشوار و با حضور موانع و پدیده‌هایی چون ترامپ و نتانیاهو واجد ارزش است؛ وگرنه در دوران اوباما و «نرمش قهرمانانه»، جز معدودی دلواپس پرهیاهو، همه راستگرایان و محافظه‌کاران هم مدافع مذاکره و تعامل می‌شوند و نمی‌توان آن را بعنوان «هنر و ابتکاری اصلاح‌طلبانه» به جامعه فروخت.
    حداقل انتظار از اصلاح‌طلبان شاخصی چون آقای خاتمی این است که همچون علی اکبر ولایتی نباشند و با سخت شدن شرایط، دچار چرخش راهبردی نشوند.

****

گزارش وبسایت خاتمی از سخنان وی در جمع اعضای «انجمن اندیشه و قلم»

خاتمی: سرمایه ایران در حال از بین رفتن است، به ایران بیندیشیم

سیدمحمد خاتمی از همه فعالان سیاسی و اجتماعی و دلسوزان کشور خواست در این شرایط حساس به ایران بیندیشیم. اگر اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی می‌خواهیم، به ایران بیندیشیم.

سیدمحمد خاتمی در دیدار با اعضاء هیأت مدیره و دبیران انجمن اندیشه و قلم با تقدیر از رویکرد این انجمن برای انجام کارهای محتوایی بدون ورود به سطح سخت سیاست بیان کرد: باید موقعیت تاریخی، ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود را درنظر بگیریم و راه‌حل‌هایی متناسب با این موقعیت‌ها ارائه کنیم؛ نمی‌توانیم متن و زمینه را نادیده بگیریم و توقع داشته باشیم مسائل را به‌درستی حل کنیم.

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک ایران در سیر تاریخی که توجه و تهاجم قدرتها را به دنبال داشته گفت: در دوران جدید هم ایران همواره مورد توجه قدرت‌ها و مورد تهاجم و فشار بوده است.

سیدمحمد خاتمی تصریح کرد: ملت و مردم ایران از همتایان خود در دنیا از نظر «خواست» و «بلوغِ آگاهی نسب به خواست خود» جلوتر هستند. ایرانیان ۱۱۲ سال پیش مشروطیت را تجربه کردند و خواستی در متن جامعه قوام یافت و اجماعی شکل گرفت، مبنی بر اینکه ایرانی خواست از چنگال دیو سیاه استبداد، رهایی و از چنگ استیلای بیگانگان بر خود، استقلال و از چنگ اسارت‌بار عقب ماندگی، نجات یابد و پیشرفت کند. این خواستی است که در همه اقشار جامعه شکل گرفته است.

وی در ادامه با طرح این سوال که «آیا خواست کافی است یا مقدماتی برای رسیدن به این خواست لازم است؟» بیان کرد: جامعه ما به آگاهی در جنبه مثبت نیاز دارد؛ اگر آزادی یا استقلال یا پیشرفت می خواهیم، این آزادی و استقلال و پیشرفت چیست و چه تعریفی دارد؟ ما به آگاهی در این زمینه نیاز داریم. همچنین فرهنگ خاص این خواست مورد نیاز است و فقط خواست کافی نیست. آیا ما فرهنگ متناسب با این خواست که از مشروطیت به این سو مطرح شده را داریم؟

خاتمی با اشاره به اینکه «جامعه ایران در نفی استبداد، به اجماعی رسید که مردم سالاری داشته باشد و در این مسیر، بین اقشار جامعه، توافق ایجاد شد» اظهار کرد: اصلاح طلبان اصیل را کسانی می دانم که درصدد تبیین و استقرار مردم‌سالاری از موضع دین بودند و به دنبال تبیین آزادی به عنوان موهبت بزرگ الهی و استقرار آن در جامعه برآمدند و ضد استعمار بودند و می خواستند حکومت مستقل غیروابسته داشته باشند.

وی با تأکید بر ویژگی های جمهوری اسلامی گفت: جمهوریت متضمن آزادی و استقلال و منافع و خیر ملی و پیشرفت است و طبعاً اسلام هم با آن سازگار است. این را مقایسه کنید با پیشنهادی که برخی جریانات عقب مانده و خشن به نام اسلام مطرح می‌کنند.

خاتمی در ادامه به نقش احزاب در دموکراسی پرداخت و بیان کرد: بعضاً از احزاب به خاطر نداشتن طرح و برنامه درست در زمینه ارتقای فرهنگ دموکراسی گلایه می شود؛ می بینیم که وقتی فضا کمی باز می شود، ده‌ها حزب راه‌اندازی می‌شود اما کارساز نیستند؛ جامعه ما تجربه موفقی در زمینه حزبی نداشته است و در متن جامعه، ضرورت وجود احزاب احساس نمی شود در حالی که دموکراسی بدون فعالیت حزبی به دست نمی‌آید.

وی توضیح داد: دموکراسی در غرب هم با احزاب شروع نشده، اما در جریان تکاملی خود به جایی رسیدند که متوجه شدند نمی‌توان دموکراتیک زندگی کرد اما فعالیت حزبی نداشت و حزب به عنوان یک ضرورت از طرف جامعه درک شد. آیا در جامعه ما چنین درکی به وجود آمده و آیا فرهنگ متناسب با دموکراسی ایجاد شده است؟

خاتمی با بیان اینکه «باید آزادی‌خواهی و دفاع از آزادی و هزینه دادن برای آزادی، نهادینه و تبدیل به فرهنگ شود و ما هنوز در این زمینه کمبود داریم» گفت: ما از نظر خواست تاریخی جلو بوده‌ایم، اما از نظر فرهنگ متناسب با این خواست عقب هستیم و گروه‌ها و احزاب ما بدون توجه به اینکه برای رسیدن به هدف باید فرهنگ را ساخت، بیشتر تلاش خود را متوجه لایه سخت سیاست یعنی قدرت کردند که اشکالی هم ندارد، اما فکر نکردیم که جنبه سخت‌افزاری سیاست، بدون جنبه نرم افزاری آن نمی‌تواند دوام بیاورد.

رئیس دولت اصلاحات تأکید کرد: اگر دیکتاتوری نمی‌خواهیم، باید آزادی را بشناسیم و هزینه‌هایش را بدانیم و مصمم باشیم آن را پیاده کنیم که این جنبه فرهنگی آزادی‌خواهی است و ما در این زمینه کمبود داریم. اگر بخواهیم جبران این کمبود را از احزاب شروع کنیم، کار سخت‌تر می‌شود؛ باید هسته‌های مدنی –که سازنده جامعه مدنی هستند- ایجاد شوند و از درون آنها احزاب قوی از پایین به بالا ایجاد شوند.

وی از انجمن‌ ها و تشکل ها خواست گفت‌وگو کنند و فرهنگ متناسب با خواست تاریخی ایرانیان یعنی زندگی آزاد که همه صاحب حق هستند و مردم، محور و مدار حکومت هستند را تقویت کنند که این کار در درجه اول سیاسی نیست و کار فرهنگی است.

خاتمی در ادامه افزود: یکی از انتقادها به اصلاح طلبان این است که نگاهشان به قدرت است. البته تلاش برای دست یافتن به قدرت عیب نیست و بالاخره باید برای انجام کار، قدرت داشت و اگر کسانی نباشند که از آزادی و حقوق مردم و حقوق شهروندی دفاع کنند، آن کسی هم که می‌خواهد کار فرهنگی انجام دهد، موفق نخواهد شد؛ اما رویکرد اصلاحات باید رو به مردم و در پی ایجاد و ارتقای فرهنگ آزادی و عدالت و استقلال و توسعه در جامعه باشد تا جامعه بتواند به درک درستی دست یابد.

رئیس بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها با تأکید بر ضرورت ارتقای فرهنگی در راستای تحقق خواست تاریخی بیان کرد: اگر این فرهنگ ایجاد شد، ما دیگر نگران به وجود آمدن دیکتاتوری نخواهیم بود، چرا که خودبه‌خود دیکتاتوری به وجود نخواهد آمد و اگر بیاید هم آن نیروی نرم موجود در جامعه، مانع آن می شود؛ اگرچه باید نهادهای ناظر بر قدرت وجود داشته باشند.

سیدمحمد خاتمی افزود: سازماندهی کردن برای اصلاحات مشکل است؛ مدتها تلاش شد اصلاحات به عنوان یک امر مطرود، از صحنه خارج شود اما اصلاح طلبان با تحمل مشکلات موجود تلاش کردند، جا بیندازند که ما از این کشوریم و پاسدار ثبات و پیشرفت و اصلاح این کشوریم. اصلاحات در این زمینه موفق بوده که خود را در جامعه جا بیندازد و با تحمل همه فشارهای موجود و با حفظ هویت، تأکید کند که خواستار ثبات و تعامل است و خواستار هرج و مرج نیست. در این موقعیت واقعا ایجاد تشکیلات برای اصلاحات، کار سختی است و تقویت هسته‌های مدنی موجود مهم‌تر است.

وی با رد تک بُعدی بودن اصلاحات افزود: اصلاحاتی که به سیاست نگاه نداشته باشد، اصلاحات کاملی نیست. باید استراتژی داشت و متناسب با مشکلات و محذورات، گامی را برداشت و به به جلو رفت.

خاتمی در ادامه با اشاره به فشارها و حمله‌هایی که اخیرا به اصلاحات وارد می‌شود، گفت: این قابل تأمل است که اصلاحات اگرچه اشکالات متعدد تئوریک و اجرایی دارد اما چرا در این موقعیت از دو طرف فشار روی آن است؟ عده ای تلاش دارند یأس را در جامعه نهادینه کنند و ناامیدی و دلسردی فراوان تر شود که بتوانند به اعتراضات جهت دهی کنند. برای این منظور، اولین هدف آنها، تخریب اصلاحات است. برخی خارج‌نشینان، بزرگترین مشکل را اصلاحات می‌دانند چون فکر می‌کنند اگر اصلاحات شود، اصل نظام می‌ماند و آلترناتیوی درون نظام وجود دارد برای همین جریانات متمایل به براندازی، اولین حمله خود را به اصلاحات دارند و در مقابل، جریان تند و تیزی که می‌خواهد بر همه اقتصاد و سیاست مملکت حاکم باشد، اصلاحات را تضعیف می‌کند که این نشان می‌دهد اصلاحات باید ضمن اصلاح دیدگاه خود، کارش را بهتر انجام دهد.

وی افزود: امروز در مملکت بیکاری و گرانی و مشکلات بین المللی وجود دارد و البته همه اینها از دوره ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد کمتر است، اما مردم احساس نارضایتی می‌کنند و این بی ریشه نیست. مردم دولت قوی‌تر و طرح‌های مناسب‌تری می‌خواهند و کارشکنی‌ها را هم می‌بینند اما تلاش‌هایی هم صورت می‌گیرد که مردم این مشکلات را بیشتر احساس کنند.

رئیس بنیاد گفت و گوی تمدن‌ها تصریح کرد: اصلاح طلبان همیشه از تشنج زدایی و گفت و گو و مذاکره سخن گفته‌اند. ما مخالفتی با مذاکره نداریم، اما در حال حاضر برخی، از جمله نتانیاهو علناً درباره براندازی سخن می گویند. تلاشی در حال انجام است که جا بیندازد همه نارضایتی‌های مردم به دنبال مذاکره با آقای ترامپ حل خواهد شد که اصلا چنین نیست.

وی در ادامه به مطالبات جامعه و جوانان پرداخت و گفت: برخی می‌گویند چرا دولت از جوانان کمتر استفاده کرده است، این نقد به‌جایی است و باید بیشتر کادرسازی صورت می‌گرفت اما ما فارغ از دولت و در عرصه اجتماع و رو به جامعه چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؟ ما الان جوانان لایقی داریم که از مرز ۴۰ سالگی گذشته‌اند، اما یک روز مدیریت نداشته‌اند.

وی با تأکید بر ضرورت شکل‌گیری هسته‌های مدنی و ایجاد احزاب قوی در جامعه بیان کرد: حزب اعتدال و توسعه در ترکیه -با وجود انتقادهای فراوان که به عملکرد آن دارم- از همین واحدهای اجتماعی بالا آمدند و در جامعه منشاء کار شدند و انجمن‌ها و واحدهای اقتصادی راه انداختند. این قبیل کارها در کنار کارهای فرهنگی باید انجام شود؛ یعنی جذب جوانان برای کار، و کار فقط کار سیاسی نیست و این کمک به مردم است. وحدت ملی باید در نظر گرفته شود. خوشبختانه مقام رهبری هم در خطبه‌های نماز جمعه بر وحدت ملی و لزوم آن تأکید کردند. در عرصه کارآفرینی و اقتصاد پشتوانه‌ای برای ایجاد تشکل های کوچک مدنی شوید. هسته های اصلی جامعه مدنی به این شکل ایجاد می‌شوند.

خاتمی در ادامه اختلاف نخبگان را ناشی از فقر فرهنگی موجود دانست و گفت: نخبگان ما بعد از شهریور ۲۰ به جان هم افتادند و دولت ملی مصدق از دست رفت. نخبگان ما بعد از انقلاب به جان هم افتادند و سرکوب و ترور به‌وجود آمد. بعد از اصلاحات، نخبگان به جان هم افتادند و مسائلی پیش آمد که نتیجه آن را در دولت بعد از اصلاحات دیدید. اینها مشکلاتی است که باید درباره آن برای درمان درد نخبگی‌مان صحبت شود.

خاتمی خطاب به همه فعالان اجتماعی و سیاسی کشور گفت: باید به ایران بیندیشیم؛ اگر اسلام می‌خواهیم، به ایران بیندیشیم؛ اگر انقلاب می خواهیم به ایران بیندیشیم؛ اگر جمهوری اسلامی می‌خواهیم به ایران بیندیشیم؛ سرمایه ایران در حال از بین رفتن و نابود شدن است. به ایران بیندیشیم.

 



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024