iran-emrooz.net | Wed, 16.09.2009, 16:21
نامه ۲۷ استاد دانشگاه به رهبر: خود را به علی تشبیه نکنید
منبع: جنبش راه سبز(جرس)
جناب آقای خامنهای
خطبههای نماز جمعهی اخیر (۲۰ / ۰۶ /۸۸) شما بیانگر این بود که شما با شبیه سازی بین حکومت امام علی (ع) و سیاست ایشان در برخورد با مخالفین و نظام ولایی خودتان، سعی وافر داشتید که اولاً خود را به جای امام علی و مخالفین خود را به جای مخالفین امام قرار داده و قداست و پاکی را از آنِ خویش و نفرت و پلیدی را از آنِ مخالفین خود سازید. ثانیاً تلاش نمودید با شبیه سازی مخالفین خود با مخالفین امام علی، به زعم خود زمینه را برای قلع و قمع نهایی مخالفین فراهم نمائید. همچنین با ترسیم چهرهی دشمنان و دوستان خارجی نظام و نیز تکرار حضور ۸۵ درصدی مردم در انتخابات، سعی کردید پایگاه مستحکم مردمی نظام را به رخ مخالفان داخلی خود کشیده و داغ و درفش را به سران جنبش مردمی نشان دهید تا هم آنان و هم مردم را از ادامهی حرکت جنبش سبز و حضور در راهپیمایی روز قدس باز دارید . در این رابطه نکات قابل تأملی به چشم میخورد که برای تنویر افکار عمومی و احیاناً تنبّه شما، به تبیین آنها میپردازیم:
۱- شبیه سازی بین دو پدیدهی اجتماعی یا دو دورهی تاریخی زمانی در صورتی امکان پذیر و منطقی خواهد بود که بین آن دو وجوه تشابهی موجود باشد . در حالی که بین نظام علوی و نظام ولایی شما نه تنها وجوه تشابهی وجود ندارد بلکه در تضاد با یکدیگرند. البته شاید تنها وجه تشابه هر دو نظام، واژهی اسلامی باشد که به عنوان صفت (واقعی یا غیر واقعی) به دنبال هر دو نظام آمده است.
۲- اینکه شما نه تنها علی (ع) و مشابهش نیستید بلکه در مقابل و در تضاد با آن بزرگوار هستید را از مقایسهی کارنامهی سی سالهی شما در ایام پس از پیروزی انقلاب تا کنون با کارنامهی سی سالهی دوران سکوت و حکومت آن حضرت میتوان به وضوح مشاهده کرد ( که البته تفصیل آن نیازمند مجال و مقال دیگری است.)
۳- ظاهراً شما در مقام خطابه با مطرح کردن دیدگاههای امام در مورد ارزش حکومت و انگیزهی ایشان در پذیرش حکومت، سعی کردید خود را به ایشان تشبیه نمائید. در حالی که اولاً صرف ادعا برای اثبات این امر کافی نیست و تنها اعمال و رفتار شماست که میتواند مؤید یا نافی این امر باشد. ثانیاً شما عمداً یا سهواً نظر امام را در مورد حق حاکمیت که مختص مردم میداند و لاغیر،فراموش کردید مطرح بفرمایید و شاید به مصلحت نظام ولایی خویش ندیدید! .آری، فراموش کردید این سخن امام را مطرح کنید که فرمود: "ای مردم حق حاکمیت از آنِ شماست و هیچ کس جز آنکه شما او را امیر خود گردانید حقّ حکومت بر شما را ندارد." و یا آنجا که میفرماید: "رسول خدا (ص) از من پیمانی گرفت و فرمود :ای پسر ابی طالب، ولایت امّتم حقّ توست. اگر به درستی و عافیت تو را سرپرست خود کردند و با رضایت درمورد تو به وحدت نظر رسیدند، امرشان را بر عهده گیر و بپذیر؛ اما اگر در بارهی تو به اختلاف افتادند، آنان را به خواست خود واگذار."
۴- میبینیم که تضاد نگرش و عمل شما با نگرش و عمل امام علی (ع) در این است که امام حق حاکمیت را حقّ مردم میدانست و در مقاطعی که مردم نمیخواستند نه به دنبال حکومت میرفت و نه خود را بر مردم تحمیل میکرد (به عنوام مثال، عدم شرکت امام در جریان سقیفهی بنی ساعده و نـه گفتن به پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف در شورای حکومتی عمر و خودداری از پذیرش حکومت پس از قتل عثمان، شواهد روشنی هستند بر این نگرش و روش امام). در حالی که شما با حمایت از طرّاحی و اجرای کودتا و خیانت در امانت مردم، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حاکمیت را از مردم سلب کردید، بلکه چشم خود را بر حضور میلیونی و آرام مردم معترض بستید و به جای پاسخگویی آرام و منطقی به اعتراض آرام مردم، چماقداران حکومتی خود را در ملأ عام بر سر مردم ریختید و به بهانهی آشوب و اغتشاشی که ایادی خود شما بر پا کرده بودند و میکنند مردم بی گناه را یا در خیابانها به خاک و خون کشیدید و یا در بازداشتگاههای مخوف قرون وسطایی خود به مسلخ نظام ولایی خود بردید و با شکنجههای جسمی و روحی و حتی فحاشیهای رکیک و تجاوز جنسی به زنان و مردان در بند و بی گناهانی که گناهی جز اعتراض به خیانت شما در امانت و باز ستادن امانتشان نداشتهاند، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حیات را از آنان سلب نمودید، بلکه کرامت انسانی آنان را با پلید ترین رفتارها به ابتذال کشاندید.
۵- شما که دائماً به بهانهی دشمن ستیزی، هر نوع انتقاد و مخالفت مردم را به توطئهی دشمنان و بیگانگان نسبت داده و میدهید و مردم حماسه ساز قبل از انتخابات را، به بهانهی اعتراض آنان به نتیجهی انتخابات و ربودن رأیشان توسط ایادی شما و ستاد کودتا، عاملان دولتهای بیگانه و مجریان انقلاب مخملی میخوانید و پس از بازداشتهای فلهای، آنان را در اختیار بازجویان جلّاد خود (که هیچ حدّ و مرز قانونی و دینی و اخلاقی و انسانی نمیشناسند) قرار میدهید تا از طریق اعمال شکنجههای وحشتناک قرون وسطایی، توهمات اربابشان را به صورت اقاریر و اعترافات نمایشی بر زبان آنان جاری ساخته و تحویل بی دادگاههای ولایی شما دهند، چه وجه تشابهی با امام علی دارید؟ و اصولاً چه تشابهی بین نظام ضد دینی و ضد انسانی شما و نظام مبتنی بر حقّ و عدل امام علی است که شبیه سازی میکنید تا با عوام فریبی و به لجن کشیدن دین خدا و ولیّ او، چند روزی بر عمر ننگین نظام ضد جمهوری و ضد اسلامی خویش بیفزایید؟
۶- به راستی این دشمنانی که دائماً از آنان سخن میگویید کیانند و چه ویژگیهایی دارند؟ و اصولاً معیار دوست و دشمن چیست؟ اگر ظلم و غارتگری معیار شناخت بیگانگان و دشمنان است آیا ظلم آشکار و تعدی و تجاوزهای بی شمار شما و ایادیتان به مال و جان و مال و نوامیس مردم، شما را در ردیف بیگانگان و دشمنان قرار نمیدهد؟ شما که دائماً مردم را از هجوم و سلطهی بیگانگان میترسانید آیا تا کنون از خود پرسیدهاید که اگر بیگانگانی نظیر آمریکا و اسرائیل بر این مملکت مسلط شوند آیا بدتر از شما با مردم رفتار میکنند؟ آیا لحظهای اندیشیدهاید که در نظر اکثریت ملت تحت ستم، ماهیت رژیم ولایی شما از رژیم اسرائیل بدتر و خطرناکتر است؟ چرا که اسرائیلیان زندانیان فلسطینی را شکنجه میکنند و دژخیمان شما مردم بی گناه و ملت خویش را مورد شکنجههای جسمی و روحی و جنسی قرار میدهند . آری در نظر مردم، جنایاتی که چماقداران حکومتی شما با خوابگاههای دانشجویی و دانشجویان بی گناه کردند از هیچ بیگانهای انتظار نمیرفت.
۷- در حکومت علوی، وقتی که پیشوای مسلمین میشنود که در نقطهای از قلمرو اسلامی، خلخالی را به ستم از پای یک زن یهودی ربودهاند، بر خود سیلی میزند و میفرماید که اگر کسی از شنیدن این خبر و ننگ وقوع این عمل در قلمرو اسلام دق کند نباید بر او خرده گرفت. اما در حکومت ولایی شما بازجویان و دژخیمان با اختیار تامّ و خیالی آسوده از هرگونه مجازات احتمالی، هر بلایی که مایلند بر سر زندانیان بی گناه میآورند و جان و حیثیت انسانی و ناموس آنان را مورد تجاوز قرار میدهند و پس از تجاوزات بی شرمانهی جنسی آنان را به قتل میرسانند و حتی برای محو آثار جنایتشان، قربانیان را با آتش یا اسید میسوزانند و جسد آنها را شبانه یا در بیابانها رها کرده و یا به صورت گمنام در گورهای دسته جمعی بهشت زهرا پنهان مینمایند و شما در روز روشن و در برابر دیدگان خانوادههای مظلوم و داغدار خانوادههای آنان و نیز یک ملت دربند و همهی جهانیان، از جایگاه نماز جمعه به تعریف و تمجید از جنایتکاران پرداخته و با افتخار از ظرفیت بالای نظام برای سرکوب فریاد حق طلبانهی ملت سخن میگویید. به راستی با چه رویی از امام علی و حکومت وی سخن میگویید؟ شما نه تنها شبیه او نیستید، بلکه به عنوان کسی که همهی ویژگیهای دشمنان امام علی (ع) را در خود جمع کردهاید (آنچه شرّان همه دارند تو تنها داری) حق ندارید نام آن بزرگوار را بر زبان آورده و اسوهی عدالت را شریک جنایتهای نظام ضد دینی خویش کنید. آیا درد انتساب شما به امامی که قربانی عدالتخواهی خود شد و حاضر نبود برای حفظ قدرت و حکومت خویش و رسیدن به پیروزی، کوچکترین ستمی را حتی بر دشمنان قسم خوردهی خود روا دارد، از درد ضربت شمشیر مسموم ابن ملجم دردناکتر و کشنده تر نیست؟
۸- به راستی بین حکومت علوی که مبتنی بود بر صداقت و عدالت و احقاق حقّ مظلومین، و حکومت ولایی شما که بر دروغ و تقلب و خیانت در امانت مردم و تزویر و عوام فریبی و ارعاب و تهدید و سرکوب مردم بی گناه استوار شده است چه وجه تشابهی است؟ چقدر عوام فریبی؟ چرا حاضرید برای حفظ قالب نظام خود، همهی محتوای دینی و انسانی و اخلاقی انقلاب و اسلام را قربانی کنید؟ آیا لحظهای اندیشیدهاید که حاکمیت نظام اسلامی بی محتوای شما، از تسلط هر حکومت بیگانه بر کشور خطرناکتر است؟ زیرا تسلط بیگانگان ممکن است مال و جان ملت را تباه کند، در حالی که حاکمیت نظامی که به هیچ حد و مرز قانونی و شرعی و اخلاقی و انسانی پای بند نیست و فقط نام دین را یدک میکشد نه تنها مال و جان و ناموس مردم، بلکه دین و ایمان و فرهنگ جامعه را به تباهی و ابتذال میکشاند.
۹- شما شبیه امام علی نیستید و مخالفین شما هم شبیه مخالفین امام علی نیستند. زیرا هر سه گروه مخالف امام علی، بر علیه عدالتخواهی امام شمشیر کشیدند. در حالی که مخالفین شما برای احقاق حق انتخاب مردم و تعیین تکلیف رأی ربوده شدهی آنها در برابر شما به اعتراض ایستادند و با مسالمت و مدنیترین شکل ممکن به تحقیر ملت توسط کودتاگران و دزدان رأی مردم اعتراض کردند. نه باتوم داشتند و نه سلاح سرد و گرم، در حالی که ایادی آشوبگر و اغتشاشگر شما هم باتوم داشتند و هم سلاح سرد و گرم و سبعیت. پس با چه منطقی خود را به جای امام علی مینشانید و مخالفین خود را به جای مخالفین امام علی؟ و بی شرمانه از مدارای با مخالفین دم میزنید؟
۱۰- بنابراین، اگر استبداد و خودکامگی اندک توانی برای دیدن واقعیات و حقایق در شما باقی گذاشته باشد که بعید مینماید، خواهید دید همانگونه که نظام ولایی شما هیچ شباهتی به نظام علوی ندارد و مخالفین شما نیز هیچ شباهتی با مخالفین امام علی ندارند، روش سیاسی شما و حکومت ولاییتان هم هیچ شباهتی با روش سیاسی حکومت علوی ندارد. امام علی نه تنها هیچ کس را مجبور به بیعت نکرد، بلکه حقوق هیچ مخالفی را از بیتالمال قطع نکرد و هیچ مخالفی را قصاص قبل از جنایت نکرد. در حالی که حکومت ولایی شما نه تنها مردم را از حقّ حاکمیت محروم ساخته، بلکه مخالفین را به گناه نکرده قصاص کرده و دست تجاوز به مال و جان و نوامیس مخالفین گشوده و پای اهانت و تحقیر بر حیثیت و کرامت انسانی ملت بزرگ ایران نهاده است.
۱۱- ادعای پایگاه مردمی برخاسته از ۴۰ میلیون رأی مردم و حضور ۸۵ درصدی مردم در انتخابات نیز پوشالی است و قابل مصرف برای چماقداران و جلادان و دژخیمان حکومتی و درصد قلیلی از مردم طرفدار شما. زیرا حضور پر نشاط تودهی مردم و بویژه جوانان در ایام تبلیغات انتخاباتی، و حضور ۸۵ درصدی مردم (که ناشی از فعال شدن تمامی رأیهای خاموش در داخل و خارج کشور بود)، قطعاً برای ادامهی وضع موجود نبود. نسل جوان و مردم مأیوس و قهر کرده با نظام و انقلاب برای تغییر وضع موجود به صحنه آمدند نه برای تثبیت آن و تمامی شعارهای امواج خروشان مردم در ایام تبلیغات انتخاباتی بیانگر این واقعیت آشکار است. بدیهی بودن این امر به قدری بود که وقتی یک ساعت پس از اتمام انتخابات و قبل از آمدن تمامی صندوقها از شهرستانها، ستاد کودتای وزارت کشور و برخی از خبرگزاریهای وابسته به دولت، محمود احمدینژاد را با احراز بیش از ۶۰ درصد آراء برندهی انتخابات اعلام کردند مردم بهت زده شدند و احساس کردند کودتایی در حال شکلگیری است و وقتی نظامی شدن فضای شهر تهران از عصر روز انتخابات و حضور شما در تلویزیون و تبریک شتابزدهی ایشان به احمدینژاد (قبل از اتمام شمارش آراء و بررسی شکایات و اعلام صحّت انتخابات توسط شورای نگهبان) را در کنار هم قرار دادند یقین کردند کودتا به رهبری شخص شما صورت گرفته است و به همین دلیل از روز ۲۳ خرداد اعتراضات مردمی با شعار موسوی موسوی رأی مرا پس بگیر آغاز شد و مردم با حضور چند میلیونی خود در راهپیمایی روز ۲۵ خرداد، علیه توهینی که به شعور و حقّ انتخاب آنان شده بود فریاد اعتراض مسالمت آمیز خود را به گوش جهانیان رساندند. اما شما جاهلانه یا مغرضانه چشم خود را براین اعتراض گستردهی مردمی (که یادآور حضور گستردهی مردم در ایام پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بود) بستهاید و عوامفریبانه حضور گستردهی اصلاح طلبانهی مردم در انتخابات و نیز حضور معترضانه و میلیونی مردم تهران در روز ۲۵ خرداد و پس از آن را به نفع خود و نظام ولایی رسوای خود مصادره کرده و بیشرمانه همهی این واقعیات (که نـــــــــــهی بزرگ ملت به شما و رئیس جمهور منتصب شما بوده است) را پایگاه مردمی نظام تلقی کرده و با تکیه بر آن به ملت اعلام جنگ میدهید و در سراب توهّم خویش، روش سیاسی خویش را ادامهی روش سیاسی امام علی مینمایید!!! زهی خیال باطل. غافل از اینکه طشت رسوایی شما از آسمان قداست بر زمین افتاده و عام و خاص، پلیدی چهرهی مستور در پس پردهی قداست و امامت مسلمین جهان را بوضوح دیدهاند و برملا شدن جنایات دژخیمان نظام ولایی، حنای همهی ادعاهای پوشالی شما را بی رنگ ساخته است.
۱۲- آری، رژیمی که وحشیانهتر از هر مهاجم بیگانه با ملت خویش رفتار میکند از هر بیگانهای بیگانهتر است و ادعای دفاع از مظلومین فلسطینی توسط چنین نظامی، از تلخترین لطیفههای تاریخ است که نظام ولایی شما مبدع آن بوده است. بنابراین از این پس ملت ایران، قدس شریف (عدالت، آزادی و کرامت انسانی) دربند خویش را نه در سرزمین فلسطین، که در سرزمین غصب شدهی کهریزک و اوین و هزاران بازداشتگاه و زندان رسمی و غیررسمی رژیم ولایی و جای جای وطن به یغما رفتهاش، جستجو کرده و برای رهایی آن از چنگال ایادی غاصب بدتر از اسرائیلِ نظام استبداد دینی شما که تمامی سرزمین پاک ایران را همانند غزه به زندانی بزرگ تبدیل کرده، تلاش میکند و پتک سنگین تمامی آه و نالهها و نفرینها و فریادهای دلخراش مادران و پدران داغدار و همسران و فرزندان به سوگ عزیزانشان نشسته و تمامی ملت ستمدیدهی ایران بر سر استکبار مولود نظام ولایی شما فرود خواهد آمد.
به امید رهایی هر چه سریعتر ملت مظلوم و شجاع ایران و نیز اسلام منادی آزادی و عدالت از چنگال متحجرین و قدرت پرستان نظام استبداد دینی
جمعی از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاههای تهران