iran-emrooz.net | Wed, 29.07.2009, 20:04
(۷ مرداد ۱۳۸۸) امیر حسین طوفانپور، متولد ۱۳۵۶، دارای یک دختر هفت ساله روز دوشنبه بیست و پنج خرداد (۲۵/۳/۸۸) همراه با برادر دیگرش در حوالی میدان آزادی بودند. حدود ساعت بیست و سی دقیقه شب به بعد با دیدن درگیری و شلوغی در بخشی از خیابان از برادر که سوار بر موتور بود جدا میشود. تا نزدیک تجمع شود و خبری به دست بیاورد، ولی دیگر برنمیگردد. برادر که نزدیک صحنه بود با دیدن تیراندازی با موتور دور میشود و در جای دیگری منتظر میماند ولی از امیر حسین خبری نمیشود. به خانه میآید و به تلفن همراهش زنگ میزند؛ جوابی نمیشنود تا اواخر شب که فرد ناشناسی به منزل مادرش زنگ میزند و به مادر منتظر او میگوید که دست امیرحسین تیر خورده و او را به بیمارستان حضرت رسول بردهاند.
مادر و دیگر نزدیکان آن شب و روزهای دیگر بیمارستانها را به دنبال او میگردند و خبری به دست نمیآورند. روز جمعه بیست و نه خرداد (۲۹/۳/۸۸) با ناامیدی به پزشک قانونی در کهریزک مراجعه میکنند و عکس او را در کامپیوتر کشتهها میبینند و با دیدن جنازه تلاش شان بی ثمر پایان میگیرد.
ابتدا برای دادن جنازه دادگاه انقلاب زمزمههایی از گرفتن حق تیر از ده میلیون تا پنچ میلیون میکنند که تلاشهای مادرش ظاهرا ثابت میکند که او فردی کاملا عادی و غیر سیاسی بوده و دادن تاوان را منتفی میکنند. البته با این تعهد که هیچ گونه مراسمی در منزل یا مسجد برگزار نشود؛ جنازه تحویل خانواده داده میشود.
جراحات جنازه شامل: تیرخوردگی ساق دست ، پهلو و کمر و نیز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عمیق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند و شکستگی کامل بازویی که تیرخورده بوده است. روی صورت هم بینی شکسته به نظر میآمد.
امیر حسین روز یکشنبه (۳۱/۳/۸۸) در قطعه ۲۳۳ بهشت زهرا ردیف ۱۵۲ شماره ۳۴ به خاک سپرده شد و مراجع قضایی به خانواده به ویژه مادرش قول دادند که به جرایم قاتل یا قاتلین رسیدگی میکنند. و آنها فقط از طریق قانون پیگیر ماجرا باشند که حتی شاید دیه هم به او تعلق بگیرد.
مادر امیر حسین از آن روز تا به حال صبحها قبل از باز شدن درب بهشت زهرا بر سرگور او حاضر است وعصرها یک بار دیگر؛ در یک روز دو بار به آن جا میرود.
هیچ کس از چگونگی دقیق کشته شدن او چیزی نمیداند. همه چیز بر اساس حدسیاتی است که از روی جنازه گرفته شده. آنچه مسلم است او بعد از تیر خوردن زنده بوده و صحبت میکرده و گوشی همراهش را به فردی داده و پیغام زنگ زدن به مادرش را رسانده. او کشته شد و نامش را هیچ مرجع و محکمهای دادخواهی نکرد. اما امید نزدیکان و حقجویان خلاف این است.