iran-emrooz.net | Wed, 29.07.2009, 14:14
جناب آقای شاهرودی؛
ریاست محترم قوهقضاییه
سلام علیكم،
در سرزمینی كه حافظه تاریخی مردمش آنقدر ضعیف است كه هر اتفاق تاریخی به شكل فاجعه باری می تواند تكرار و تكرار شود،این از شوربختی روزنامه نگاران است كه حافظهای كمی بهتر از متوسط جامعه دارند. چه، این حافظه كمی بهتر تنها و تنها اسباب رنج است و تاسف.
حتما شما هم همچون ما به یاد دارید روزگاری را كه برای نشستن بر كرسی قاضی القضات سرزمینی كه بیش از هر كشوری ادعای میراثداری علی(ع) را دارد فرمودید ویرانه ای را تحویل گرفتهاید. حضرت آیتالله حال كه قرار است این منصب را واگذارید اوضاع چگونه است؟ بگذارید برایتان بگوییم، فقط تعداد همكاران بی گناه در بازداشتمانده ما اصحاب قلم و رسانه آنقدر هست كه ایران را به عنوان بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان بشناسند. از تعداد زندانیهای اندیشه و فكر درمیگذریم. گویی در این چند سال با وجود تلاشهایی كه شده است ویرانهای كه تحویل گرفتهاید روی آبادانی ندیده است.
حضرت آیتالله؛
حتما شما نیز چون ما به یاد میآورید قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی را كه امیدها در دل ناامیدان از دادگری و دادخواهی زندهكرد كه شاید مردمان، شهروندان و آدمیان در این مرز و بوم حقی دارند كه برای اصحاب قدرت محترم شمرده میشود. در بخشی از این قانون آمدهاست:« کشف و تعقیب جرایم و اجرای تحقیقات و صدور قرارهای تامین و بازداشت موقت می باید مبتنی بر رعایت قوانین و با حکم و دستور قضایی مشخص و شفاف صورت گیرد و از اعمال هرگونه سلایق شخصی و سوء استفاده از قدرت و یا اعمال هرگونه خشونت و یا بازداشت های اضافی و بدون ضرورت اجتناب شود.» یا درجای دیگری ازهمین قانون شما آمدهاست:« محاکم و دادسراها مکلفند حق دفاع متهمان و مشتکی عنهم را رعایت کرده و فرصت استفاده از وکیل و کارشناس را برای آنان فراهم آورند.» در جای دیگری از همین قانون چنین آمدهاست: « اصل منع دستگیری و بازداشت افراد ایجاب می نماید که در موارد ضروری نیز به حکم و ترتیبی باشد که در قانون معین گردیده است و ظرف مهلت مقرره پرونده به مراجع صالح قضایی ارسال شود و خانواده دستگیرشدگان در جریان قرار گیرند.»
طرفه آنكه در قانونی كه زیردستان و همكارانتان در دستگاه قضا، شرعا و قانونا موظف به اجرای آن هستند تصریح شده است كه «در جریان دستگیری و بازجویی یا استطلاع و تحقیق، از ایذای افراد نظیر بستن چشم و سایر اعضاء، تحقیر و استخفاف به آنان، اجتناب گردد.» یا درهمین قانون بازآمده است كه « بازجویان و ماموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به اماکن نامعلوم و کلا اقدام های خلاف قانون خودداری ورزند.» در قانونی كه شما پیشنهاددهنده آن بودهاید، مجلس و دیگر مراجع و اركان قانونی نظام جمهوری اسلامی تصویب و تاییدكننده آن بودهاند تا به قانونی لازمالاجرا تبدیل شود آمدهاست: « هرگونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدینوسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.»
قاضیالقضات جمهوری اسلامی ایران؛
حال از شما می پرسیم كه كدام یك ازاین موارد قانونی در بازداشت همكاران بیگناهمان رعایت شده است؟ چگونه است كه دادگران و دادگستران خود با بیقانونی و قانون شكنی بیداد می كنند و مورد مواخذه قرار نمیگیرند؟
این كه گفتیم مشت نمونه خرواری است از آنچه در مجموعه تحت ریاست شما میگذرد. این فقط سرمطلع مثنوی هفتاد من حقخوری و ظلمی است كه دستگاه قضایی و زیردستانتان در دستگاه دادخواهی و عدالتگستری در حق شهروندان، مردمان و آدمیان این سرزمین روا داشته و میدارند. اصول واحكام بسیار دیگری از قانون مجازات اسلامی، آیین دادرسی كیفری و ... را می توان نامبرد كه در یك ماه گذشته بیپرواتر از قبل رعایت نشده و به فراموشی خواسته یا ناخواسته سپردهشدهاند.
حضرتآیتالله؛
بگذارید فرازی از فرمان هشت ماده ای حضرت امام خمینی(ره) -هماو كه مردم را ولی نعمتان اصحاب قدرت خواند-، با شما مرور كنیم، ایشان در فرمان تاریخی خود آوردهبودند: «هیچ كس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل كار شخصی كسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا كسی را جلب كند یا به نام كشف جرم یا ارتكاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتكب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام كشف جرم یا كشف مركز گناه گوش كند و یا برای كشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری كه از غیر به او رسیده ولو برای یك نفر فاش كند. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از كبائر بسیار بزرگ است و مرتكبین هر یك از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد.»
ریاست محترم دستگاه قضا؛
بگذارید حال چند اصل از قانوناساسی مظلوممانده كشور را با حضرتعالی مرور كنیم:
اصل ۲۳ قنون اساسی:
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ كس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
اصل ۲۵ قانون اساسی:
بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاشكردن مكالمات تلفنی،افشای مخابرات تلگرافی و تلكس،سانسور،عدم مخابره و نرساندن آنها،استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.
اصل ۳۲ قانون اساسی:
هیچكس را نمی توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون معین می كند در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذكر دلایل بلافاصله كتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداكثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاكمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
اصل ۳۸ قانون اساسی:
هر گونه شكنجه برای گرفتن اقرار و یا كسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
اصل ۳۹ قانون اساسی:
هتك حرمت و حیثیت كسی كه به حكم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است.
حال شما منصفانه بگویید آنچه در دستگاه تحت ریاست شما اتفاق میافتد تا چه اندازه با این اصول قانون مادر نسبت دارد؟ شما بگویید این اصول تا چه اندازه از سوی همكارانتان محترم شمرده میشوند؟
ریاست محترم قوه قضاییه؛
بر اساس قانون اساسی، قوه تحت ریاست شما قوه ای است مستقل كه پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است، ضمن آنكه احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع و نظارت بر حسن اجرای قوانین واجب شرعی و قانونی برعهده شماست.
لذا ما امضاكنندگان این نامه از شما به عنوان رییس دستگاه قوهقضاییه میخواهیم تا با فراهم آوردن شرایط آزادی فوری و بیقید و شرط همكاران روزنامه نگارمان كه فقط و فقط به جرم روزنامه نگار بودن دربند هستند حساب خود را از قانون شكنان جدا كرده و اعتماد مردمی را به دستگاه داد گستری بازگردانید.
در عین حال ضمن محكوم كردن تمام رفتارها و عملكردهای خارج از قانون كارگزاران دستگاه قضا، خواستار مجازات تمام كسانی هستیم كه ضمن قانون شكنی و رعایتنكردن نص صریح قوانین، نام ایران را در ردیف بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان قرار دادهاند.
ابراهیم زاده حمید رضا،
احمدی آریان امیر،
احمدی نعمت،
آزادی اسماعیل،
اسدی مسعود،
اسلامیه سعیده،
آصف نخعی فروزان،
اعزازی مجید،
افتخاریراد امیرهوشنگ،
افروزمنش مهدی،
افشارنیك مهدی،
آقایانی زهره،
آقایی ساسان،
اكبری مریم،
اكبری مینا،
امامی پروین،
آموزگار مریم،
امین سعیده،
امینی آسیه،
اناری علی،
بابایی آرش،
باروتی هاشم،
بنییعقوب ترانه،
بهاری امیر،
بهكام نگین،
بهنود مسعود،
بوذری رحمان،
بیگدلی زهرا،
پاك نهاد ایمان،
تاجیك مهدی،
توحیدی مرجان،
جاهد هستی،
جدیدی امیر،
جعفرقلی ساره،
جعفری مجید،
جعفری محمد،
جعفری نوشین،
جمشیدی ایرج،
جودكی نرگس،
حاججعفری مسعود،
حسن نیا آرش،
حسنی مهدی،
حسنی فائزه،
حسینخواه مریم،
حسینزاده محبوبه،
حسینی وحید،
حق علی،
حقیقت نژاد رضا،
حكمت مهسا،
خامسیان علیرضا،
خاموشی فرشید،
خجسته رحیمی رضا،
خدیر مهرداد،
خردپیر علی،
خرسند لیلی،
خسروانی نازنین،
خوارزمی مهراوه،
دژم عذرا،
دلیری جواد،
دهقان علی،
دیلمقانی آرزو،
ذوقی حسین،
رئوفی مجید،
راعی سعید،
رجایی علیرضا،
رستمی اردشیر،
رستمی مهدی،
رسولی نرگس،
رضوی فقیه سعید،
رمضانییگانه بنفشه،
رنجی پور علی،
رهبر محمد،
روستایی فرزانه،
زارعكهن نفیسه،
زارعیقنواتی اردشیر،
سامگیس بنفشه،
سرمدی پرستو،
سعیدی علیرضا،
سلطانآبادی محمود،
سلیمانی حمید ،
سیدآبادی علیاصغر،
سیدین امیر،
شبانی مریم،
شجاعیان رضا،
شعردوست صبا،
شكیبا شهرام،
شمسالواعظین ماشاءالله،
شهرابی شیما،
شهرابی محمد،
شیرازی علی،
شیرافكن آمنه،
طهماسبی زاده عباس،
عابدی احسان،
عبداللهی عشرت،
عبدی عباس،
عدلی محمد،
عزیزی رضا،
عسگری محمدعلی،
علوی اسماعیل،
علیپور سمیه،
علیپور محمد حسن،
علیرضا بهداد
علیزاده امیر،
غائب فریده،
غفاریان متین،
غلامی احمد،
غنی مهدی،
فاضلیان پانیذ،
فتحی سمیه،
فتورهچی نادر،
فراهانی عذرا،
فرجاد فرهاد،
فرهادیان سروش،
فرهادیان سلیمان،
فغفوری گیسو،
قاسمیان مونا،
قدمعلی محمد،
قربانپور فرشاد،
قلیپور علی،
كاظمیان مرتضی،
كثیریان كیوان،
كریمی امید،
كریمی روزبه،
كلهری زهرا،
كیانپور امیر،
كیوانینژاد علیرضا،
گرانپایه بهروز،
لطفی لیلا،
لقایی سارا،
لقایی مرجان،
اللهبداشتی ساناز،
مازندرانی احسان،
مافی حمید،
محبی آرش،
محمدی حسن
محمودی حسن،
مدرسی فرید،
معصومی آزاده،
معصومی سارا،
مفیدی بدرالسادات،
مقیسه محمدرضا،
ملیحی علی،
منتظری آرمین،
منتظری جواد،
مهدیان فاطمه،
مهرابی احسان،
مهرجو بهراد،
مهرگان امید،
مهرگان كیوان،
موسوی آمنه،
مومیوند بیژن،
میرزاده حمیدرضا،
میرزایی شهاب،
میرمیرانی هادی،
میری مسعود،
میرفتاحی فاطمه السادات،
نجفی صالح،
نراقی مریم،
نوربخش محمدرضا،
نوروزیان مهدی،
نوری مرضیه،
نیلی هادی،
وزیری نسرین،
ویسمه اعظم،
ویسی مراد،
یاغچی حسین،
یزدانیخرم مهدی،
یوسفی مریم،
یوسفی هیوا