چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 11.06.2009, 9:19


سلام: یدالله جوانی گفت: کسانی پشت صحنه این رنگ قرار دارند که که در پیشینه خود طراحی و اجرای سناریوی کوی دانشگاه در هژدهم تیر و تحصن در مجلس ششم را داشته و معتقد به پیروزی اصلاحات از طریق جنبش اجتماعی و کشاندن هواداران به خیابان‌ها هستند.

یدالله جوانی، رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران، استفاده از رنگ سبز در مبارزات انتخاباتی میر حسین موسوی- یکی از نامزده‌های انتخابات ریاست جمهوری- را در چهارچوب تلاش برای براه انداختن یک انقلاب مخملی نگریسته و تهدید کرد که سپاه انقلاب مخملی را در نطفه خفه خواهد کرد.

یدالله جوانی در این مصاحبه گفت: "استفاده از یک رنگ خاص برای اولین بار در انتخابات نشانه‌ای از کلید خوردن پروژۀ انقلاب مخملی در انتخابات دهم است."

این مقام بلندپایۀ سپاه افزود: کسانی پشت صحنۀ این رنگ قرار دارند که که در پیشینۀ خود طراحی و اجرای سناریوی کوی دانشگاه در هژدهم تیر و تحصن در مجلس ششم را داشته و معتقد به پیروزی اصلاحات از طریق جنبش اجتماعی و کشاندن هواداران به خیابان‌ها هستند.

یدالله جوانی در گفتگو با ارگان دفتر سیاسی سپاه به صراحت از اصلاح طلبان به عنوان مخالفان رهبر جمهوری اسلامی یاد کرد و گفت: این پروژه از سال ١٣٧٦ در ایران کلید خورده و از آن مقطع تاکنون در چند نوبت تلاش شده تا سناریوهائی با الگو گیری از این شیوه‌ها اجرا شود که تاکنون نتیجه نداده است.

لازم به یادآوری است که هفته نامۀ صبح صادق در شمارۀ دوشنبۀ پیش خود با انتشار دو مقاله، استفادۀ ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی از رنگ سبز را با عباراتی چون " الگو برداری از انقلاب‌های مخملی غرب با رنگ سبز و اصرار بر اجرای مدلی از سناریوهای عقیم" به شدت مورد حمله و انتقاد قرار داده بود.

این نشریه پا را از این هم فراتر گذاشته و میرحسین موسوی را به اجرای توصیه‌های سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) متهم کرده بود.

"صبح صادق" در اشاره‌ای به صبغۀ دینی رنگ سبز و جنبۀ نمادین آن در اسلام نوشت: " آن چه حساسیت موضوع را بیشتر می‌کند استفاده و به تعبیر دقیق تر، سوء استفاده از اعتقادات و باورهای دینی برای یک چنین سناریوئی است."



رئیس اداره سیاسی سپاه:
با هوشیاری مردم، هر حركتی برای انقلاب مخملی در نطفه خفه خواهد شد


اشاره: آنچه در زیر می‌آید متن کامل گفت و گوی نشریه صبح صادق ، متعلق به سپاه پاسداران است .

صبح صادق - در روزهای گذشته، موضوع برنامه ریزی یك جریان افراطی برای اجرای سناریوی انقلاب مخملی در ایران با توجه به انتخاب ریاست جمهوری دوره دهم مورد توجه برخی از رسانه‌ها قرار گرفت و در این راستا اخبار و تحلیل‌های قابل ملاحظه‌ای انتشار یافت. با توجه به اهمیت موضوع، هفته نامه صبح صادق در گفت وگویی با سردار دكتر جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه این مسئله را مورد بررسی قرار داد كه در پی می‌آید.

¤ این روزها برخی از رسانه‌های خبری و گروه‌های سیاسی با استناد به یكسری از شواهد و قرائن، از برنامه ریزی برخی از جریان‌های افراطی جهت اجرای سناریوی انقلاب مخملی در ایران خبر می‌دهند، بفرمایید این انقلاب مخملی یا رنگارنگ به چه معنی است؟

- در سال‌های گذشته برخی از تحولات سیاسی و جابه جایی قدرت میان گروه‌های سیاسی با عقاید و دیدگاه‌های متفاوت در كشورهایی چون گرجستان با استفاده از حركت توده‌ای و با استفاده از یك رنگ خاص انجام گرفت و تكرار این موضوع در چند كشور، سبب گردید از این نوع جابه جایی قدرت با عنوان «انقلاب‌های مخملین» در ادبیات سیاسی یاد شود و كم كم این اصطلاح در ادبیات سیاسی نهادینه گردید. به عنوان مثال مخالفین دولت گرجستان در سال ۲۰۰۳ میلادی با استفاده از «رنگ سرخ» هواداران خود را به خیابان‌ها آورده و در اعتراض به انتخابات و نتیجه آن حكومت را متهم به تقلب در انتخابات كرده و آنچنان فضاسازی و بحران سازی كردند تا در نهایت دولت مجبور به عقب نشینی گردید و مخالفین قدرت سیاسی را به دست گرفتند.

به همین سبك مخالفین دولت اكراین در سال ۲۰۰۴ میلادی با «انقلاب نارنجی» و مخالفین دولت قرقیزستان با «انقلاب لاله» در سال ۲۰۰۵ به قدرت رسیدند. بنابراین اصطلاح‌هایی چون انقلاب مخملی یا انقلاب رنگی برای این نوع تحولات سیاسی با تأكید بر جابه جایی قدرت بین مخالفین یك دولت و حكومت با كسانی كه در قدرت هستند اطلاق می‌شود. در واقع در این نوع به اصطلاح انقلاب‌ها، یك نوع براندازی از طریق بحران سازی از سوی مخالفین انجام می‌شود. گروه‌های سیاسی مخالف، با ایجاد هیجان و با سوار شدن بر امواج احساسات هواداران خود كه از یك رنگ مشخص استفاده می‌كنند، در جامعه، یك موجی را ایجاد می‌كنند و با فضاسازی رسانه‌ای نیروهای بی تفاوت را نیز همراه كرده و دولت حاكم را مجبور به عقب نشینی و تسلیم می‌كنند.

¤ آیا بین انقلاب‌های مخملین كه اشاره كردید، غیر از تشابه در استفاده از مخالفین از رنگ، وجوه مشترك دیگری وجود دارد؟

- بله، در عموم براندازی‌هایی كه تحت عنوان انقلاب مخملی در دهه گذشته رخ داد، موارد مشترك دیگری هم می‌توان یافت. یكی از موارد مشترك به ماهیت نیروهای اپوزیسیون و مخالفین دولت حاكم بر می‌گردد. در تمامی موارد دولت‌های حاكم غیر همسو با غرب و دارای گرایش‌های ملی و بعضاً همسو با روسیه بوده و در عوض جریان‌های مخالف، گرایش به غرب داشته‌اند.

از دیگر موارد مشترك، نگاه غربی‌ها اعم از آمریكا و كشورهای عضو اتحادیه اروپا به این نوع انقلاب‌ها می‌باشد. در تمام این تحولات سیاسی و جابه جایی‌های قدرت از طریق كشاندن مخالفین به خیابان‌ها و بحران سازی‌ها، غرب به دلیل عدم همسویی دولت‌های حاكم با آنها، از جریان مخالف حمایت كرده و با حمایت‌های گسترده سیاسی، تبلیغاتی و انجام عملیات روانی علیه دولت و حامیانش و به نفع مخالفین، فضای سنگینی را در آن شرایط به ضرر دولت شكل داده است. در واقع غرب در این نوع انقلاب‌های انجام شده، با تمام توان از پروژه براندازی حمایت كرده و مخالفین را به قدرت رسانده است.

نقش سازمان سیا در این انقلاب‌های مخملی بسیار برجسته است. یك بنیاد سیاسی با عنوان «خانه آزادی» وابسته به سازمان سیا نقش برجسته‌ای برای هدایت و تأثیرگذاری بر تحولات كشورهای مورد اشاره برعهده داشت. آمریكایی‌ها معتقدند انقلاب‌های مخملی، از بهترین راهبردها برای تغییر و سرنگونی دولت‌های مستقل، ملی و غیر همسو با آمریكا در كشورهای هدف می‌باشد. آنها معتقدند این نوع براندازی‌ها بسیار كم هزینه بوده و به دلیل اینكه به شیوه دمكراتیك و با حضور مردم در خیابان‌ها انجام می‌شود، از نوعی مشروعیت نیز برخوردار است.

¤ آیا در ایران گروه‌هایی هستند كه بخواهند از این شیوه برای به قدرت رسیدن استفاده كنند؟

- بله، هستند.

¤ اگر ممكن است در این مورد توضیحات بیشتری بدهید.

- انقلاب اسلامی از بدو پیروزی تاكنون، یعنی طی سی سال گذشته با دو جریان مخالفت روبه رو بوده است. یك جریان دشمنان خارجی كه در رأس آنها آمریكا و صهیونیزم بین الملل و برخی از كشورهای اروپایی مانند انگلیس این پیر استعمار قرار دارند و جریان دیگر، گروه‌های سیاسی داخلی از طیف‌های مختلف كه بعضی از آنها از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران، وارد جنگ مسلحانه علیه نظام شدند و بعضی هم به طرق دیگر با نظام مبارزه كردند.

تمامی گروه‌های سیاسی غیر معتقد با نظام اسلامی، هر كدام به نوعی طی سه دهه اخیر مورد حمایت و پشتیبانی‌های غرب و دشمنان خارجی بوده‌اند. از سال ۷۶ به بعد و با توجه به شكست‌ها و ناكامی‌های دشمنان در برخورد سخت به جمهوری اسلامی، پروژه براندازی خاموش در ایران كلید خورد. از سال ۵۷ تا سال ۷۶ آمریكایی‌ها، صهیونیست، برخی از دول اروپایی و بعضاً كشورهای مرتجع منطقه، در یك همسویی كامل به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی و شكست دادن انقلاب اسلامی با استفاده از شیوه‌های غیر دمكراتیك، مانند تجزیه ایران با ایجاد غائله‌های جدایی طلبی در مناطق قومیتی مثل كردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان، طراحی كودتاهایی مانند كودتای نوژه و كودتای قطب زاده و شریعتمداری، مداخله نظامی مستقیم مانند حادثه طبس، تحمیل جنگ هشت ساله با استفاده از مزدوری در منطقه به نام صدام معدوم و راه اندازی جریان تروریسم داخلی مانند گروهك منافقین با هدف حذف فیزیكی رهبران انقلاب از صحنه بودند. تمامی این توطئه‌ها شكست خورد و به همین دلیل بعد از جنگ آنان تهاجم فرهنگی و به تعبیر مقام معظم رهبری شبیخون فرهنگی را شروع كردند تا زمینه‌ها و بسترهای لازم برای براندازی خاموش یا براندازی نرم در ایران با استفاده از شیوه‌ها و روش‌های به ظاهر دمكراتیك فراهم گردد.

این پروژه از سال ۱۳۷۶ در ایران كلید خورد و از آن مقطع تاكنون در چند نوبت تلاش شد تا سناریوهایی با الگوگیری از همین شیوه‌ها اجرا شود كه تاكنون نتیجه نداده است.

¤ چه احزاب و گروه‌هایی در ایران به دنبال این نوع براندازی هستند؟

- آنهایی كه نظام سیاسی با ماهیت دینی و با محوریت ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند. البته برخی از این احزاب و گروه‌ها دارای سوابق اسلامی و انقلابی بوده و حتی بعضی از چهره‌های اصلی آنها در گذشته در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت هم بوده اند، لكن با گذر زمان به دلایل مختلف از مسیر اصلی انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) فاصله گرفتند و اكنون مواضع و دیدگاه‌هایی متفاوت از قبل دارند. البته این امر در همه انقلاب‌ها وجود داشته و با توجه به ماهیت انسان طبیعی به نظر می‌رسد. از این موضوع، با عنوان ریزش نیروهای انقلاب یاد می‌شود. یعنی هر انقلابی از نظر نیروی انسانی، ریزش‌ها و رویش‌هایی دارد.

¤ به طور مشخص می‌توان در پروژه براندازی خاموش و براندازی نرم از افراد یا گروه‌هایی نام برد؟

- اگر به حوادث سال‌های اخیر بنگریم، به خوبی احزاب و گروه‌هایی كه وارد این پروژه شدند و سناریوهایی را طراحی كردند قابل شناسایی هستند. آقایی كه راهبرد فتح سنگر به سنگر قدرت را بعد از دوم خرداد ۷۶ در چارچوب نظریه «فشار از پایین و چانه زدنی در بالا» مطرح ساخت، را می‌توان به عنوان یكی از نظریه پردازان اصلی برای پروژه انقلاب مخملی یا براندازی نرم در ایران نام برد. وقتی این قبیل افراد كه در انقلاب و نظام سابقه داشتند وارد این فاز شدند، گروه‌های سیاسی مخالفت دیگر نیز مانند ملی مذهبی‌ها و نهضت آزادی‌ها هم به آنها پیوستند و طیفی از نیروهای سیاسی مخالفت نظام با مواضع و گرایش‌های بعضاً متفاوت و متضاد با هم همراه شدند.

¤ كدام حوادث و رخدادهای سیاسی در سال‌های گذشته را می‌توان در راستای پیاده سازی و اجرای سناریوی انقلاب مخملی در ایران دانست؟

- دو حادثه كوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ و بست نشینی نمایندگان مجلس ششم در ماه‌های پایانی این مجلس، دقیقاً در راستای سناریوهای براندازی خاموش و ایجاد یك انقلاب مخملی در ایران است كه از سوی افراطی‌های جبهه دوم خرداد طراحی شده بود. در حادثه 18 تیر، دست اندركاران اصلی پشت صحنه، تلاش‌های زیادی انجام دادند تا عده‌ای از هواداران و سپس بخشی از مردم را به صحنه و خیابان‌ها كشانده و علیه حاكمیت به حركت درآورند. اقدامات زیادی به عمل آوردند تا با ایجاد هیجان و یك فضای احساسی و با تحریك عواطف مردم و به ویژه جوانان، عده‌ای را به خیابان‌ها بكشند و با پشتوانه موجه جمعیت مطالباتی را از نظام درخواست نمایند. یعنی دقیقاً دنبال پیاده سازی نظریه فشار از پایین و چانه زنی در بالا برای تأمین خواسته‌ها بودند.

اقدامات آنها گسترده بود، از گرفتن پیام از مرجعی در قم برای شهدای خیالی و نداشته ی حادثه كوی دانشگاه، تا سیاه پوش كردن برخی از دانشگاه‌ها و نصب پارچه‌ها و دست نوشته‌هایی كه اسامی افرادی را به عنوان شهید معرفی كرده بودند و همچنین فضاسازی با درج اخبار دروغ و تحلیل‌های نادرست در روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌ها و حتی خبرگزاری‌هایی چون ایسنا و ایرنا كه در اختیار دولت اصلاحات بود.

به موازات این تحركات در داخل، در آن حادثه، شاهد فعالیت گسترده رسانه‌های غربی و صهیونیستی به نفع آشوب طلبان و اغتشاش گران بودیم. عملیات روانی سنگینی در آن روزها علیه نظام اسلامی و به نفع افراطیون از سوی غربی‌ها انجام شد و براساس اسناد موجود برخی از گردانندگان اصلی غائله ۱۸ تیر در ارتباط مستقیم و مستمر برای انجام كارهای خود از خارج دستور می‌گرفتند.

برخی از دولتمردان غربی و صهیونیستی حتی نسبت به این حادثه اعلام موضع كردند. به عنوان نمونه نخست وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت با اشاره به حوادث تهران اعلام كرد به زودی تحولاتی در ایران رخ می‌دهد كه روابط تل آویو با تهران مانند قبل از انقلاب اسلامی خواهد شد. بست نشینی و تحصن در مجلس ششم از سوی نمایندگان افراطی دوم خرداد نیز با همین هدف انجام شد كه به نتیجه نرسید.

¤ بین تحصن در مجلس ششم باحادثه كوی دانشگاه به لحاظ شكلی خیلی تفاوت وجود دارد، چه نشانه‌ای وجود دارد كه این تحصن را در راستای یك انقلاب مخملی توجیه نماید؟

درست است. ظاهر امر نشان می‌دهد كه عده‌ای از نمایندگان مجلس ششم برای اعتراض به رد صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان دست به تحصن زدند. این نمایندگان چند بیانیه صادر كردند، مصاحبه كردند و رسانه‌های داخلی و خارجی هم به بازتاب این موضوع و حواشی آن پرداختند و بعضی از محافل، گردهمایی سیاسی داخلی و حتی خارجی مثل اتحادیه اروپا، پارلمان آلمان، بوش، رئیس جمهور آمریكا و حتی كنگره آمریكا، هر كدام به نوعی نسبت به این تحصن واكنش نشان داده و موضع گیری كردند. اما این همه، مقدمه‌ای بود برای یك حادثه كه آن رخ نداد. چون آن حادثه رخ نداد، شاید برای برخی‌ها پذیرش این مطلب كه تحصن نمایندگان افراطی دوم خرداد با مدیریت پشت صحنه سازمان مجاهدین، جبهه مشاركت و دفتر تحكیم وحدت ( طیف علامه) برای انجام یك انقلاب مخملی انجام شد، سخت باشد. اما دقت در این رخداد و حواشی آن و مسایلی كه بعدها مطرح گردید، نشان می‌دهد كه كه دست اندركاران و برنامه ریزان اصلی و پشت صحنه تحصن چه نیات و اهدافی را در سر داشتند.

¤ اگر ممكن است یكی از این نشانه‌ها را شفاف بیان كنید.

- بعد از انتخابات مجلس هفتم و شكست سنگین اصلاح طلبان در تهران و اكثر حوزه‌های انتخابیه، یكی از روزنامه‌های زنجیره‌ای دوم خردادی (روزنامه ارگان جبهه مشاركت)، مصاحبه مفصلی با سعید حجاریان دارد كه نكات قابل توجهی در این مصاحبه بیان می‌شود و به راحتی برخی از این نكات پرده از برخی از سناریوها برمی دارد.

خبرنگار مصاحبه كننده از ایشان سوال می‌كند كه چرا اصلاح طلبان شكست خوردند؟
آقای حجاریان كه قبلاً نظریه‌های «جنبش اجتماعی» و «فشار از پایین و چانه زنی در بالا» را مطرح كرده بود، در پاسخ می‌گوید اصلاح طلبان به این دلیل شكست خوردند كه هواداران آنها اهل آمدن به صحنه و هزینه كردن كف خیابان‌ها نیستند.

وی منظور خودش را اینگونه شفاف بیان داشته و می‌گوید، آن روزی كه صد نماینده مجلس ششم تحصن كردند، اگر یك میلیون از طرفداران جبهه اصلاحات به خیابان‌ها می‌آمدند و اطراف مجلس تحصن می‌كردند، ارتش اعلام بی طرفی می‌كرد و سپاه و بسیج هم جرأت تیراندازی به سمت یك میلیون نفر را نمی‌كرد و در این صورت طرف مقابل مجبور به عقب نشینی می‌گشت و اصلاحات پیروز می‌شد!

آیا نشانه و دلیلی شفاف تر از این مطلب، كه به طور دقیق سناریوی تحصن و اهداف آن را برملا و آشكار می‌سازد. این سناریو، همان انقلاب مخملی است، لكن به دلیل بی اعتنایی مردم و حتی هواداران افراطی این آقایان به موضوع تحصن، این سناریو به نتیجه نرسید.

¤ اكنون برخلاف گذشته، مجلس هشتم و دولت نهم در اختیار اصولگرایان است، در این شرایط به چه دلایلی برخی گمانه‌ها از طراحی سناریوی انقلاب رنگی در ایران خبر می‌دهد؟

- بعد از شكست دوم خردادی‌ها در انتخابات مجلس هفتم و انتخابات نهم ریاست جمهوری، شاهد بودیم كه افرادی چون آقای حجاریان، همچنان بر نظریه خود، مبنی بر «فشار از پایین و چانه زنی در بالا» اصرار ورزیدند. ایشان در آستانه انتخابات مجلس هشتم در مصاحبه‌ای با مطبوعات با صراحت می‌گوید، من همچنان اعتقاد دارم تنها راه پیروزی اصلاحات، «جنبش اجتماعی» می‌باشد.

این عبارت از نظر سیاسی و جامعه شناسی سیاسی دارای مفهوم خاص خود می‌باشد. شواهد و قرائن زیادی وجود دارد كه برای انتخابات دهم ریاست جمهوری، برخی از گروه‌های افراطی، پروژه انقلاب رنگی را طراحی و در حال اجرای آن می‌باشند. تفاوت این سناریو با سناریوهای قبلی مثل ۱۸ تیر سال ۷۸ و غائله تحصن در مجلس ششم در این است كه این بار به دلایل مشخص و قابل توجیه به یك رنگ خاص نیز رسیده‌اند و تلاش می‌كنند آن را در سطح جامعه با بهانه انتخابات فراگیر نمایند. البته این در حالی است كه شاید حتی خود كاندیدای مورد نظر این آقایان از عمق فتنه آگاهی نداشته باشد و به طور قطع انبوهی از علاقه مندان و هواداران ایشان هم بی اطلاع از چنین سناریوهایی باشند كه در اتاق فكر بخش افراطی دوم خرداد طراحی شده است. كسانی كه موضوع كلید خوردن پروژه انقلاب رنگی یا انقلاب مخملی را مطرح می‌سازند، دلایلی برای این گمانه و تحلیل خود دارند كه مهمترین آنها عبارت است از:

۱-برخی از گروه‌های دوم خردادی و به ویژه افراطی‌های آنها، معتقدند كه باید به هر نحو كه شده در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم پیروز شوند و به قدرت برگردند. این گروه‌ها بر این باورند كه اگر در این انتخابات به قدرت برنگردند، ممكن است برای یك دوره طولانی به حاشیه رانده شوند و اساساً دیگر امكان بازگشت آنان به قدرت فراهم نگردد. براساس چنین تحلیلی می‌گویند هدف وسیله را توجیه می‌كند و باید از هر شیوه و روشی باید استفاده كنیم تا این اتفاق بیفتند. حجم وسیع تخریب‌ها، سیاه نمایی‌ها و طرح مسائلی كه با حق و انصاف سازگاری ندارد در همین راستا قابل ارزیابی است.

۲-از چندین ماه قبل به صورت حساب شده، موضوع صیانت از آرا و ضرورت تضمین سلامت انتخابات از تریبون‌های مختلف مطرح گردید. این موضوع در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری در حالی طرح می‌شود كه طی سی سال گذشته تمامی انتخابات ایران آزاد و سالم برگزار شده و نظام اسلامی همواره امانت دار رأی مردم بوده است.

نظارت بر انتخابات در ایران برعهده شورای نگهبان است و امكان ندارد با سازوكارهای قوی شورای نگهبان در امر نظارت بر انتخابات، مجریان بتوانند در انتخابات تخلف یا تقلب انجام دهند. بنابراین وقتی موضوع سلامت انتخابات و تضمین رأی مردم را عده‌ای مطرح ساختند و آن را تكرار كردند، خود این مسئله حكایت از یك سناریو و نقشه می‌كند. رهبر معظم انقلاب در چند نوبت نسبت به طرح این قبیل مسائل هشدار دادند و در نهایت فرمودند چرا برخی دوستان بی انصاف این مسائل را مطرح می‌سازند و از روی ناسپاسی، همان حرف‌های دروغ دشمنان را در مورد انتخابات ایران تكرار می‌كنند. در نهایت این موضوع و فضاسازی برای ضرورت تضمین رأی مردم به تشكیل كمیته صیانت از آرا انجامید. طبق قانون هر كاندیدای انتخابات می‌تواند نمایندگانی را برای نظارت بر فرایند انتخابات داشته باشد و این موضوع در انتخابات قبلی هم وجود داشته، لكن تشكیل كمیته صیانت از آرا از سوی دو كاندیدای اصلاح طلب و تشكیل جلسات و آموزش دادن به نیروها و اختصاص پول كلان برای فعالیت این كمیته، حكایت از برنامه‌هایی خاص دارد.

۳- برخی از گروه‌ها، افراد و روزنامه‌های دوم خردادی، با صراحت این طور مطرح می‌سازند كه اگر انتخابات سالم برگزار گردد ما پیروز هستیم و كاندیدای ما رأی می‌آورد. این نوع تبلیغات و فضاسازی در حالی انجام می‌شود كه تمام نظرسنجی‌های انجام شده از فاصله قابل توجه كاندیدای مورد نظر با كاندیدای جبهه رقیب دارد.

اصرار بر این موضوع و تیتر كردن آن در روزنامه برای چیست؟

حتی بعضی از این گروه‌ها درخواست مجوز برای اجتماعی در محل‌های خاص برای برگزاری جشن پیروزی در انتخابات كرده اند! بدیهی است كه این نوع تبلیغات برای ایجاد یك فضای ذهنی و روحی، روانی در جامعه و به ویژه در هواداران است كه اگر رأی نیاوردند، با توجه به موضوع ضرورت تضمین آرا و تشكیل كمیته صیانت از آرا كه مطرح شد، بتوانند به راحتی سلامت انتخابات را زیر سوال ببرند.

۴-استفاده از یك رنگ خاص برای اولین بار در انتخابات، از دلایل محكم دیگری است كه مطرح می‌شود و برخی از كارشناسان و تحلیل گران سیاسی، آن را نشانه‌ای از كلید خوردن پروژه انقلاب مخملی در انتخابات دهم ارزیابی می‌كنند.

كسانی پشت صحنه این رنگ قرار دارند كه در پیشینه و سوابق خود، طراحی و اجرای سناریوی كوی دانشگاه در ۱۸ تیر و تحصن در مجلس ششم را داشته و معتقد به پیروزی اصلاحات از طریق جنبش اجتماعی و كشاندن هواداران به خیابان‌ها هستند. فراخوان عمومی از هواداران برای استفاده از رنگ سبز به صورت روسری، مانتو، كلاه، مچ بند، شال، تی شرت و گره زدن نوار سبز به آنتن و برف پاكن خودروها، اهدافی فراتر از ایجاد یك شور و نشاط انتخاباتی در جامعه و بین هواداران را دنبال می‌كند.

براساس برخی اخبار، دست اندركاران ستاد دختران نسل فیروزه‌ای، با هزینه كردن چندین میلیارد تومان، به دنبال تهیه و توزیع دهها هزار مانتو بین هواداران زن می‌باشند. اگر این خبر صحیح باشد كه تاكنون تكذیب نشده، آیا می‌توان گفت هزینه‌های میلیاردی اینگونه‌ای، صرفاً برای تبلیغات انتخاباتی است؟ یا اینكه از این مانتوهای سبز رنگ و تی شرت‌ها و پرچم‌ها، باید در صورت لزوم استفاده‌های دیگر كرد.

در مجموع افرادی كه معتقدند عده‌ای در خیال خود به دنبال انقلاب رنگی در ایران هستند، با ذكر دلایل مورد اشاره می‌گویند بر اساس این سناریو، آقایان با تبلیغات سنگین و فضاسازی رسانه‌ای، خود را پیروز انتخابات معرفی كرده و با اعلام جشن پیروزی زود هنگام هواداران را هیجانی و ذوق زده كرده و در صورت پیروزی رقیب، موضوع تقلب در انتخابات را مطرح خواهند ساخت. این مسئله، دقیقاً همان سناریویی است كه از سوی مخالفین دولت گرجستان كه از سوی غربی‌ها حمایت می‌شدند، با استفاده از رنگ سرخ و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۳ میلادی این كشور اجرا گردید و با كشاندن هواداران سرخ رنگ خود به خیابان‌ها و گسترش اعتراضات به نتیجه انتخابات و با حمایت‌های سنگین غربی‌ها، در نهایت دولت حاكم را وادار به عقب نشینی كرده و خود وارد قدرت شدند. بنابراین برخی معتقدند كه افراطیون دوم خرداد چنین برنامه‌ای را برای انتخابات دهم ریاست جمهوری در سر می‌پرورانند.

¤ آیا چنین برنامه‌ها و سناریوهایی در ایران جواب می‌دهد و به نتیجه می‌رسد؟

- هرگز، امكان ندارد.

¤ به چه دلیل انقلاب مخملی در ایران جواب نمی‌دهد؟

- به دلیل ساختار سیاسی و حقوقی كشور و همچنین هوشیاری مردم ایران كه طی سی سال گذشته مردم هوشیاری سیاسی خود را به اثبات رسانده‌اند. در سی سال گذشته، توطئه‌های زیادی از سوی دشمنان خارجی طراحی و عملیاتی گشت، لكن مردم همه آنها را خنثی كرده و با شكست مواجه ساختند. در این سه دهه همچنین فتنه‌های داخلی زیادی به وجود آمد كه همه آنها با هوشیاری مردم با شكست مواجه شد. خداوند بر درجات حضرت امام بیفزاید، هر گاه دشمنان توطئه‌ای می‌كردند و با هوشیاری ملت ایران شكست می‌خوردند، امام می‌فرمودند، شما مردم ما را نشناخته اید در ایران وجود رهبری به عنوان ولایت فقیه، مسیر حركت ملت را مشخص می‌كند و مردم ایران تابع ولایت هستند و هر گاه ببینند حزبی یا گروهی كه از آن هواداری می‌كرده اند، راهی غیر از راه ولایت می‌رود، سریع حساب خودشان را از آن حزب یا گروه جدا می‌كنند. مردم ایران، مسلمان، مومن، انقلابی و وفادار به امام و شهدا هستند و از یك بصیرت سیاسی و هوشیاری بالایی برای مقابله و خنثی سازی توطئه‌ها و فتنه‌ها برخوردارند.
چرا آمریكایی‌ها جرأت حمله نظامی به ایران ندارند؟ برای اینكه ملت ایران را چون كوهی با صلابت و استوار در برابر خودشان می‌بینند كه با پیروی از ولایت حاضر به فداكاری و ایثار هستند و هر متجاوزی را با شكست مواجه خواهند ساخت.

مردم ایران در جنگ هشت ساله اثبات كردند كه برای دفاع از اسلام، دفاع از قرآن، دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تا كجا حاضر به هزینه كردن هستند. همین حضور آگاهانه مردم در صحنه‌های دفاع از انقلاب و ولایت، در برخورد با فتنه انگیزی‌های یك عده آشوب طلب را در تهران مشاهده كردند و متوجه شدند كه عده‌ای به دنبال بی ثبات سازی كشور با اهداف شوم سیاسی هستند، با یك اشاره رهبری، آن حماسه ماندگار در ۲۳ تیر ۷۸ را خلق كردند و با حضوری هوشیارانه در صحنه، چشم فتنه را كور كردند. بنابراین من معتقدم، با هوشیاری مردم، هر حركتی برای انقلاب مخملی در ایران در نطفه خفه خواهد شد.
اگر احزاب و گروه‌های سیاسی در ایران واقع بین باشند، اساساً نباید به سمت طراحی و اجرای چنین سناریوهایی قدم بردارند. همه باید رأی مردم را بپذیرند و به رأی مردم احترام بگذارند. مردم ایران مسلمان هستند و اسلام را می‌خواهند و خط امام و رهبری را همان اسلام ناب محمدی (ص) دانسته و هرگز از این مسیر فاصله نخواهند گرفت.



" width="640" />
 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024