iran-emrooz.net | Fri, 11.04.2008, 10:15
اخیرا فردی با نام مستعار «عادل العابر» بانوشتن مقالهای تحت عنوان «نگاهی به نشریاتی که در الاحواز منتشر میشد» و قرار دادن آن در سایت «عربستان» اقدام به لجن پراکنی علیه دکتر حسن هاشمیان مدیر و صاحب امتیاز ماهنامه تعطیل شده صوت الشعب نمود. پر واضح است که کار بزرگ دکتر هاشمیان در راه اندازی و انتشار صوت الشعب محل تقدیر اکثریت مردم با فرهنگ عرب ما بوده و خواهد بود و تاریخ با شعله هائی از نور درباره وی قضاوت خواهد کرد. به خصوص که همه میدانند او دست تنها و با حداقل امکانات و بدون وابستگی حزبی و اداری توانست در روزگار ظلمت و تاریکی مستبدان و غارتگران ، شعلهای برافروزد تا در پرتو نور آن مردم ما بتوانند شمهای از ظلم تاریخی رفته بر آنها را به تصویر بکشند و زنجیرهای هویت زدائی مکاران و جاعلان تاریخ و جغرافیا را پاره کرده ، راهی به سوی هویت قومی خود بیابند.
ما ایمان داریم که نوشته آقای عادل العابر و هزاران شخص دیگر مانند عادل العابر که در ماسک خاص خود پنهان شدهاند هیچ خللی در جایگاه والای دکتر هاشمیان ایجاد نخواهد کرد و قادر نخواهد بود حتی به اندازه جای پای یک مورچه از ارزش کار او و زحماتی که در راه دفاع از مردم عرب خود برداشته است ، کم نماید. اما بنابر وظیفه خود و به دلیل آشنائی بسیاری از ما با توده عظیمی از مشکلات که نشریه صوت الشعب در زمان انتشار خود با آن روبرو بود و به احتمال یقین افرادی مانند عادل العابر نقشی جز سنگین کردن بار مشکلات بر دوش مدیر صوت الشعب نداشتند، این سطور را به زیور طبع میآرائیم تا در کنار حقیقت بایستیم و دروغگویان رسوا را از خود ندانیم.«.. و ویل للمکذبین، فبأی حدیث بعده یؤمنون».
۱. قبل از هر چیز لازم است اشاره کنیم سایتی که مقاله آقای عادل عابر را منتشر کرده است به دلیل اینکه در این مقاله تهمت های بارز و صریح وجود دارد و شخص متهم کننده در ورای نام مستعار پنهان شده است، مدیر سایت نه فقط کار غیر حرفهای انجام داده و صداقت روزنامه نگاری و قواعد آن را زیر پا گذاشته بلکه از نظر اخلاقی و وجدانی مطلوب الذمه است.
۲. مقاله آقای عادل العابر اگرچه نام تحلیلی زیبائی بر خود گذاشته و ما بی مناسبت نیست که اعلام کنیم از هرگونه داده پردازی تاریخی که براساس واقعیات مسلم صورت گیرد استقبال میکنیم، اما متاسفانه نویسنده مقاله با روش علمی و بی طرفانه کار نکرده و با هدف «تخریب» دکتر هاشمیان قلم زده است. همان خط تخریبی که در زمان انتشار نشریه بر ضد ما به کار میرفت و بعد از گذشت سه سال از تعطیلی صوت الشعب توسط وزارت ارشاد ، اکنون آقای عادل العابر این ماموریت را به عهده گرفته است.
نویسنده ، مقاله خود را در پنج قسمت طبقه بندی کرده و بیش از سه قسمت را به صوت الشعب اختصاص داده است. اگرچه نوشته آقای عادل العابر عنوان عریض « نگاهی به نشریاتی که در الاحواز منتشر میشد» را در بالای خود دارد اما با اختصاص دادن 65درصد مقاله خود به صوت الشعب نشان داده است که دیگر نشریات مشغله وی نبود و تنها با تمرکز بر صوت الشعب و با هدف کمرنگ کردن زحمات دکتر هاشمیان در این نشریه و حمله به او قلم زنی کرده است.
۳. نگارنده با این جمله قضاوت منفی خود را درباره دکتر هاشمیان آغاز کرده که مدیر صوت الشعب در افتتاحیه نخستین شماره نشریه اعلام کرده است از مقالات همه در نشریه استقبال میشود و فرقی میان فارس و عرب وجود ندارد و سپس با گذاشتن چند علامت تعجب ناراحتی خود را از این نوشته دکتر هاشمیان ابراز کرده است.
همه میدانند که نخستین شماره صوت الشعب در شهریور ۱۳۷۹ منتشر شد و همه اطلاع دارند که نشریه در افغانستان یا نیجریه منتشر نشده بلکه در ایران و طبق قوانین ایران مجوز گرفته و باید در چارچوب قانون ایران فعالیت کند.(قصه مجوز گرفتن صوت الشعب خود داستانی مفصل است که به مدت چهار سال از ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ طول کشید) همچنین در آن زمان تجربه باز کردن فضا برای بحث های مربوط به قومیت ها تازه آغاز شده بود و تا دلتان بخواهد دشمن داشت. خوب دکتر هاشمیان در چنین فضای شکنندهای چه کار میتوانست بکند؟ آیا باید براساس خواسته دشمنان مردم عرب خوزستان عمل میکرد که یک روز متهمش میکردند از شیخ کویت پول میگیرد، روز دیگر او را وابسته وهابی ها عربستان قلمدادش میکردند!
در مدت فعالیت چهار ساله صوت الشعب روزی نبود که اتهام جدیدی به ما نزنند. از خلق عرب تا تجزیه طلب، همواره سیل اتهامات میرسید. یک بار در یکی از شماره های صوت الشعب خبر کوچکی درباره تخریب مسجد اهل سنت در آبادان آوردیم.حجم پرونده سازی بر علیه ما به شکلی بود که تا دفتر خامنهای رسیده بود.شایع شده بود که صوت الشعب میخواهد شیعه را از بین ببرد و به جای آن مذهب اهل سنت را رواج دهد!
خوب در چنین فضای مسمومی حتما از نظر آقای عادل العابر باید به فارس ها حمله میکردیم تا صوت الشعب با همان یک شماره تعطیل میشد و دیگر خبری از مردم عرب خوزستان نبود.ولی حقیقت چیزی دیگری است و ما یقین داریم آقای عادل العابر شرایط آن دوران را خوب میشناخت اما خود را به نادانی زده تا بلکه بتواند از دکتر هاشمیان اشکال بگیرد.زیرا در همین نوشته وی چیزی وجود دارد که مبین تناقض گویی آشکار وی است. آقای عادل العابر در همین مقاله خود از روشنفکران عربی تمجید کرده که از پیشگامان ائتلاف سیاسی با فارس ها در حزب مشارکت بودند.ما ضمن احترام به همه گرایش های فکری و سیاسی، این موضوع را به این دلیل مطرح میکنیم که آقای عادل العابر از دکتر هاشمیان ایراد میگیرد که برای چاپ مقاله در یک نشریه عربی – فارسی از همه دعوت کرده است اما آنهائی که با فارس ها در حزب مشارکت ائتلاف کردند تا اهداف سیاسی خود را که ضرورتا همه اهداف مردم عرب خوزستان نبودند، را برآورده سازند نه فقط ایراد نمیگیرد، بلکه مورد مدح و ستایش غیرمستقیم وی هستند.
۴. و بالاخره در پایان مقاله، آقای عادل العابر هدف نهائی خود را فاش میکند و مستقیما به دکتر هاشمیان حمله میکند و او را « .. مدافع جنایت های رژیم جمهوری اسلامی در تلویزیون های العربیه و الجزیره » معرفی میکند. جهت اطلاع آقای عادل العابر این را اعلام میکنیم که دکتر هاشمیان فقط با شبکه های العربیه و الجزیره صحبت نمیکند بلکه با تلویزیون های ام بی سی، روسیا الیوم، دبی ، صانعو القرار، بی بی سی، الرای، آلان، عمان ، العراقیه، الشرقیه، ابوظبی ، العالم و رادیوهای مونت کارلو، دبی ، پارانوما، ام بی سی، قاهره، صوت امیرکا، سوا و رادیوهای فارسی زبان چون فرانسه ، بی بی سی، فردا، آلمان و رادیو زمانه مصاحبه میکند اما نه به خاطر « دفاع از جنایت های رژیم جمهوری اسلامی» بلکه براساس تحلیل بی طرفانه یک پدیده یا خبر سیاسی آنطور که هست، و این رمز ماندگاری و استمرار همکاری دکتر هاشمیان با تمام این مراکز مختلف و گاه متضاد اطلاع رسانی است، چیزی که به شدت جناب آقای عادل العابر از آن به دور است.
برای مثال دو نمونه از مصاحبه های دکتر هاشمیان آن هم نه با شبکه های خارج از کشور که از آزادی بیشتری برخوردارند، بلکه با تلویزیون العالم که بنگاه اطلاع رسانی رسمی جمهوری اسلامی به زبان عربی محسوب میشود، را در اینجا میآوریم:
الف- در شب پخش مصاحبه خانم هاله اسفندیاری در زندان، تلویزیون العالم درباره این مصاحبه با دکتر هاشمیان گفتگو کرد. خلاصه صحبت مدیر صوت الشعب این بود که بهتر است دادگاه این افراد که با اتهام سنگین جاسوسی مواجه هستند در علن و با حضور وکلای آنها صورت گیرد تا مردم بیشتر به نظام قضائی کشور اعتماد کنند در غیر این صورت متهم کردن آنها به صورت مخفیانه هیچ اعتباری ندارد و مردم بیشتر با متهمان احساس همدردی خواهند کرد. بهتر است آقای عادل العابر اگر آرشیوی در اختیار دارد به این مصاحبه مراجعه کند.
ب- در تابستان ۱۳۸۵ احمدی نژاد اعلام کرد که تا زمان سالگرد انقلاب در همان سال ۳۰۰۰ سانترفیوژ را راه اندازی خواهد کرد. تلویزیون العالم بلافاصله با دکتر هاشمیان تماس گرفت. این مصاحبه که به شکل زنده و در استودیو بود صراحت لهجه هاشمیان را با خود داشت که اعلام کرد به دلایل فنی ما قادر نخواهیم بود که در این فاصله کم این کار را انجام دهیم.
اصولا یکی از خصوصیات تحلیلگر دولتی که از یک رژیم به شکل چشم بسته دفاع میکند این است که مسؤولان حکومتی در سفرهای خارجی خود او را همراه خود میبرند یا در جلسات خاص آنها یا سمینارهاشان شرکت میکند. تاکنون دکتر هاشمیان نه با مسؤولی به سفر خارج از کشور رفته و نه در سمینارهای آنها شرکت کرده است. اما یکی از افرادی که در مقاله های آقای عادل العابر مورد مدح و ستایش قرار گرفته ، ما اطلاع داریم که در سابق به همراه مسؤولان جمهوری اسلامی به خارج از کشور میرفتند. اگر آقای عادل العابر زمان و مکان این سفرها را درخواست کند، ما حاضریم آنها را در اختیار وی قرار دهیم.
۵. سرتاسر نوشته آقای عادل العابر ، آنجائی که گمان برده نشریه صوت الشعب نکات مثبت دارد به طور کل نقش دکتر هاشمیان را نادیده گرفته و آنجائی که تصور بر نکات منفی بوده بر دوش مدیر نشریه گذاشته است. بعنوان مثال از قصیده « قصب السکر» حاج جبار طائی به شکلی ستایش کرده که انگار در نشریه دیگر خارج از مسؤولیت دکتر هاشمیان منتشر شده است. اتفاقا، آیا آقای عادل العابر میداند که به خاطر همین قصیده چند بار دکتر هاشمیان مورد سین جین وزارت ارشاد قرار گرفت و سهمیه کاغذ نشریه معلق شد. اصلا آقای عادل العابر میداند هر بار که نام تاریخی یکی از شهرهای ما در نشریه چاپ میشد چند تا توبیخ نامه برای هاشمیان فرستاد میشد و تهدیدش میکردند که صوت الشعب را خواهند بست؟ با این همه دکتر هاشمیان به ما میگفت که به این تهدیدات توجه نکنید و به کارتان ادامه دهید. درگیری سر این مسائل چنان بالا میگرفت که گاهی اوقات «شهیدی» معاون مطبوعاتی وقت وزیر ارشاد وارد کارزار میشد. یک بار به دکتر هاشمیان گفت که نام این شهرها برای ما خط قرمز است و شما موظف هستید آنها را رعایت کنید.هاشمیان پاسخ داد: اتفاقا نام تاریخی این شهرها برای مردم ما خط قرمز هست.
شهیدی با عصبانیت گفت: کجای دنیا به شما اجازه میدهند نام های مجعول در نشریه تان بنویسید؟
و هاشمیان جواب داد: واقعا در کجای دنیا افراد به خاطر آوردن نام های تاریخی شهرهای خود مورد مؤاخذه قرار میگیرند؟!
آنچه که ذکر شد یک مورد از هزاران موردی است که دکتر هاشمیان و بقیه دست اندرکاران نشریه با آن گرفتار بودند و اگر یک روز مدیر نشریه تصمیم به نوشتن خاطرات خود در صوت الشعب بگیرد، بی شک کتاب هفتاد منی خواهد شد که بازهم نخواهد توانست همه مشکلات این نشریه را بازگو کند.
در پایان باید متذکر شویم که توانستیم چیزی را بنویسیم که فضای امروز ایران اجازه میدهد، و آنچه که نانوشته ماند بسی فراتر و گسترده تر است و فضای دیگری میطلبد.سخن آخر خود را نیز متوجه آقای عادل العابر میکنیم که اگر واقعا به دنبال نوشتن حقیقت درباره صوت الشعب است بهتر است با صاحبان اصلی آن تماس بگیرد، کاری که همه محققین در جهان انجام میدهند و با مراجعه به صاحب اصلی موضوع ، نوشته خود را گرانبار میکنند. اما راه تهمت و افترا بستن و حمله به دیگران در عصر روشنگری و ارتباطات، نتیجهای جز رسوائی نخواهد داشت.امروز مردم عرب خوزستان بیش از هر زمان دیگر با سواد و آگاه هستند و اگر میخواهید شایسته چنین مردمی باشید باید ابزارهای کاری خود را بهبود دهید و از وسائل عصر ظلمت و جهالت یعنی تهمت زدن و وصله چسباندن دوری کنید.