iran-emrooz.net | Thu, 03.01.2008, 7:18
نوروز: دكتر ابراهيم متقى،استاد دانشگاه، نيز در اين نشست با بيان اينكه «وقايع اخير حاكى از آن است كه منطقه با بحران و ناامنى همراه شده است»، به مسئله كردها در تركيه و عراق و گروه پپك و بحثهاى طالبانى در ارتباط با قرارداد الجزاير و تحولات پاكستان اشاره كرد و گفت: اين تحولات نشان مىدهد كه خاورميانه محوريت و مركزيت بحران بينالمللى را تشكيل مىدهد و نشانههاى اين بحران در ظهور پى در پى حوادث خشونتبار و تهديد كننده ديده مىشود. اين تحولات بيانگر جدال خشونتبارى است كه با موضوعى مثل دموكراسى همخوانى ندارد.
وى با اشاره به اينكه «در جنگ جهانى اول و دوم بحران و جدال در حوزه اروپا بود اما در فضاى جديد شاهد تغيير فضاى جدال از حوزه مركزى به حوزه پيرامونى هستيم»، گفت: خاورميانه يكى از اين حوزههاى پيرامونى است؛ جدال در اين منطقه فراتر از توزيع قدرت بين كشورهاى منطقه است و حتى قدرتهاى بزرگ هم قادر به كنترل آن نيستند، چرا كه امروز قدرتهاى بزرگ قابليت كنترل بازيگران كوچك و يا حوادث را ندارند و موجهاى معكوس كاملا كاركرد خود را انجام مىدهند.
متقى با بيان اينكه «دموكراسى در فضايى رشد مىكند كه گروههاى اجتماعى هدفهاى خود را به طور مسالمتآميز پيگيرى كنند»، گفت: بايد حداقل براى پنج سال آينده فضاى منطقهاى را در شرايط تهديد، جنگ و خشونت ارزيابى كرد. اين فضا به حوزه داخلى كشورهاى منطقه نيز منعكس مىشود .
اين استاد دانشگاه با اشاره به ترور بىنظير بوتو گفت: ترور بوتو بيانگر اين مساله است كه فضا براى ترور مهياست و گفتمان ترور گسترش يافته و گروههايى در منازعات منطقهاى ايفاى نقش مىكنند كه درصدد تصاعد بحران هستند.
متقى تصريح كرد: نمىتوان انتظار داشت كه فرآيندهاى دموكراتيك در ايران وجود داشته باشد در حالى كه محيط منطقهاى و بينالمللى در فضاى خشونت و تعارض قرار دارد. وقتى محيط امنيتى مىشود، تاثير آن بر حوزههاى اجتماعى هر كشور اثرگذار خواهد بود. در چنين شرايطى نخبگان سياسى ظهور پيدا مىكنند كه بازى سياست را نه در قالب مديريت بحران بلكه در قالب تصاعد بحران دنبال مىكنند.
اين استاد دانشگاهدر مورد فضاى موجود پاكستان گفت: انتخابات رياست جمهورى و به قدرت رسيدن پرويز مشرف، حفظ قدرت نظامى به همراه قدرت سياسى، محدود كردن بازى انتخاباتى گروههاى رقيب و دستگيرى وكلا، حقوقدانان و اساتيد تحولاتى است كه شرايط فعلى پاكستان را رقم زد. زمانى كه فشار سياسى آمريكا افزايش يافت هدف سياسى گروههاى رقيب تغيير نكرد بلكه تاكتيك رفتار سياسى تغيير كرد.
متقى تصريح كرد: زمانى كه دولت از يكسو اراده دارد فضاى لازم براى رقابت سياسى را از بين ببرد و از سوى ديگر فشارهاى بينالمللى گسترش مىيابد پاسخ به اين وضعيت، ترور است.در يكى - دو سال آينده شاهد افزايش ترور و انفجار در پاكستان خواهيم بود. در چند روز آينده نيز شاهد شكلهاى جديدى از خشونت خواهيم بود، گروههاى چالشگر از حاشيه فضاى منطقهاى وارد مركزيت التهاب خواهند شد؛ يعنى اگر دولت هم تمايل به اعمال خشونت نداشته باشد، فضاى حاشيهاى به گونهاى خواهد شد كه التهاب و خشونت اجتنابناپذير است. اينجاست كه دموكراسى مغلوب فضاى خشونتآميز مىشود.
وى با اشاره به دوران ۶ ماهه تعادل در عراق گفت: اما اين دوران مطمئنا سپرى مىشود. حدودا شش ماه پيش شرايط به گونهاى پيش رفت كه زمينه تعادل را فراهم كرد. اما در فضاى موجود بسيارى از نيروهاى حاشيهاى خود را براى يك جدال جديد آماده مىكنند. تعادل بدون حل مشكلات ايدئولوژيك پايدار نخواهد ماند. معادله قدرت وقتى حل نشود و فضا در قالب خشونت باقى بماند، تعادل پايدار نخواهد بود.
متقى با اشاره به آنچه جلال طالبانى، رييس جمهور عراق در خصوص لغو يكجانبه قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير مطرح كرده بود، اظهار داشت: اين رفتار براى ما بىنهايت آموزنده است. اول از اين جهت كه فضاى موجود فضاى همكارى و حل مسالمتآميز اختلافات نيست. دوم آنكه قالبهاى ايدئولوژيك و ژئوپلتيك به گونهاى اجتنابناپذير تاثير خود را فراتر از نظامها و نخبگان سياسى به جاى مىگذارد. مشكل ما در عراق مربوط به شخص صدام و حزب بعث نبود. اگر اين بود، امروز هيچكدام نيستند.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: مشكلات امنيتى ايران صرفا مربوط به تعارض فضاى عرب و عجم و شيعه و سنى نيست؛ چون شيعه الان در فضاى اكثريت و قدرت قرار دارد. تركها هم نگاهشان به ايران دوستانه است. نكته جالب اينكه حرفهايى كه طالبانى مطرح مىكند، در ۱۹۵۸ يك كرد ديگر در مقام رياست جمهورى (عبدالكريم قاسم) مطرح كرده بود.
وى تصريح كرد: ژئوپلتيك عراق براى امنيت ملى ايران توليد تعارض مىكند، به گونهاى كه ژئوپلتيك خاورميانه براى منافع استراتژيك غرب در دوران فعلى توليد جدال و تخاصم مىكند.
اين استاد دانشگاه، با بيان اينكه «صدام به درستى عمق استراتژيك و ژئولوپلتيك منطقه را درك كرده بود»، به حضورش در مدرسهاى در سال ۲۰۰۲ اشاره كرد و افزود: صدام در پاسخ به دانشآموزى كه گفته بود مىخواهم در آينده رييس جمهور شوم سه توصيه كرده بود. اول آنكه كويت بخشى اجتنابناپذير از خاك عراق است، دوم ايران همواره دشمن عراق خواهد بود و سوم اسرائيل دشمن اعراب است.
وى با بيان اينكه «در فضاى موجود عراق چيزى به نام آينده دوستانه نمىبينم»، اظهار داشت: چيزى به نام تعادل و ثبات پايدار وجود ندارد. تعادل زمانى برقرار مىشود كه بين بازيگران به لحاظ توازن قدرت جلوهاى از هماهنگى وجود داشته باشد و منجر به رضايت شود؛ ممكن است ثبات ايجاد شود اما بدون رضايت. شرايط عراق به لحاظ رقابت گروههاى سياسى در آن در ماههاى آينده بار ديگر در فضاى خشونتبار قرار مىگيرد.
متقى با اشاره به آتش بس شش ماهه مقتدى صدر به شكاف و تعارض بين گروههاى شيعى در عراق اشاره كرد و افزود: اين شكاف به گونهاى است كه مجلس عراق و حزبالدعوه اصلىترين تهديد خود را مقتدى صدر مىدانند. همچنين در بين گروههاى سنى تفاوت سياسى و ايدئولوژيك به چشم مىخورد. ايران، عربستان و آمريكا سه بازيگر اصلى صحنه سياسى عراق هستند كه هيچكدام قادر به حذف ديگرى نيستند و هيچكدام تمايل به باقى ماندن ديگرى در عرصه سياسى عراق ندارند.
متقى با بيان اينكه «نخبگان اجرايى در كشورهاى منطقه درصدد تصاعد بحران هستند و الگوهاى مديريت بحران را كنار گذاشتهاند»، گفت: معادله اصلى در منطقه مبتنى بر همكارى و رقابت نيست بلكه گفتمان قالب مبتنى بر حذف استوار است و منطق بازى منطق تعارض و خشونت است اما بازيگران از حوزه كنشگرى خارج نخواهند شد و با هدف حذف مجدد بازيگران رقيب وارد مىشوند.
وى افزود: تاكنون توانستهايم فضاى سياسى داخلى خود را از فضاى منطقهاى دور نگه داريم اما اگر چند سال ديگر در اين فضا به سر ببريم، منطق رفتار سياسى در ايران متأثر از اين فضا خواهد شد.
متقى با اشاره به حوادث سالهاى ۵۹، جنگ تحميلى و خشونتهاى دهه ۶۰ در ايران گفت: اين حوادث انعكاس عدم تعادل در سال ۵۸ بود. در سال ۵۸ از يك طرف بازى سياسى خارجى ايران، صدور انقلاب بود و از سوى ديگر شاهد بوديم كه عراقىها خود را خط مقدم جبهه فرهنگ و ژئوپلتيك ايران مىدانستند و به نمايندگى از اعراب اقدام نظامى عليه ايران را انجام دادند.
وى افزود: معادله قدرت در ايران هنوز حل نشده بود، لذا بىثباتىها در سال ۵۸ ايجاد شد كه در سالهاى ۵۹ و ۶۰ تبديل به خشونتهاى جدى شد. انفجارهايى كه توسط منافقين صورت مىگرفت، انعكاس عدم تعادل در سال ۵۸ بود نه عامل خارجى. شايد ايران توانست موجهاى خشونتآميز را در داخل خود به خارج منعكس كند اما امروز شرايط كاملا متفاوت شده است. امروز فضاى خشونت از بيرون به داخل منتقل مىشود.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: فضاى فعلى در مقياس آنچه مىتواند باشد، فضاى مسالمتآميز است اما اگر مشكلات حل نشود و حوزه انتقالدهنده خشونت خارج از كشور باشد، به صورت اجتنابناپذير كنترل گروههاى خشونتگرا با مشكل مواجه مىشود.
وى در پاسخ به سؤالى در مورد رويكرد ايران در مورد حضور مؤثر در عراق گفت: سياست خارجى ايران داراى ماهيت و ذات جهانى است. ايران در زمان شاه در قالب همكارىهاى جهانى برخورد مىكرد، اما امروز در قالبهاى ايدئولوژيك تعامل دارد. ايران همچنان مانند يك امپراتورى جهانى مى انديشد. اگر ايران در شرايط عادى به سر ببرد و قابليت و ابزار لازم را در اختيار داشته باشد، نمىتواند خود را از فضاى افغانستان، عراق و يا تركيه دور كند.