iran-emrooz.net | Mon, 31.12.2007, 12:01
آفتاب- سيد مرتضى ميرى: پنجشنبه گذشته حادثهای در پاكستان به وقوع پيوست كه هر چند با توجه شرايط هفتههاى گذشته اين كشور، چندان دور از ذهن به نظر نمیرسيد اما باز هم براى جهانيان شوك آور و غير منتظره بود.
بى نظير بوتو ، فرزند يك خاندان سياسى و نخست وزير اسبق پاكستان بر اثر يك حمله ى انتحارى ، پس از يك تجمع انتخاباتى در شهر راولپندى كشته شد.
ترور بى نظير بوتو را میتوان مهمترين تحول سياسى جهان در واپسين روزهاى سال ۲۰۰۷ ميلادى دانست. حادثهای كه وجوه بسيار و قابل تأملى دارد و نمیتوان به سادگى از كنار آن عبور كرد و میبايست به دقت آن را بررسى نمود.
براى تحليل اين رويداد نيز میبايست تحولات منجر به اين ترور را از ابتدا مرور كنيم.
بى نظير بوتو كه به تبعيدى خود خواسته تن داده بود و از سال ۱۹۹۸ در لندن و سپس در دبى اقامت داشت ، آرام آرام قصد بازگشت به صحنۀ سياسى پاكستان را در سر میپروراند و دوباره رهبرى «حزب مردم» را بدست گرفته بود. از سويى در داخل كشور شرايط نابسامان مینمود و گسست اجتماعى در حال رخ دادن بود. حمايت مردمى از پرويز مشرف به سراشيبى افتاده و روز به روز كمتر میشد.
در اين شرايط تلاشهاى بوتو نتيجه بخش به نظر میرسيد و پايگاه مردمى حزب مردم بيش از پيش مستحكم شده بود. پس بى نظير بوتو جدى ترين خطر براى حكمرانى ژنرال پرويز مشرف محسوب میشد.
پرويز مشرف كه يك بار ديگر در انتخاباتى نه چندان شفاف به رياست جمهورى رسيده بود و به خوبى شرايط موجود را درك نموده و پس از ناآرامىها، اعلام وضعيت فوق العاده كرده بود، از بوتو دعوت كرد تا به پاكستان بازگردد.
سناريوى تقسيم قدرت با بوتو و حذف وى در آيندۀ نزديك شكل گرفته و ژنرال متحد آمريكا در پى اجراى آن بود.
بر اساس اين سناريو بنا بود بوتو به مقام نخست وزيرى نائل آيد و پس از چند ماه به بهانهای ديگر توسط رييس جمهور از اين سمت خلع شده و بدين ترتيب اين خطر بزرگ دفع میشد.
روز ۱۸ اكتبر بوتو وارد پاكستان شد و در بدو ورود مورد سوء قصد قرار گرفت. اين حمله به القاعده نسبت داده شد. و از آن زمان به بعد نا آرامىهاى پاكستان وارد فاز جديد حملات انتحارى، به قصد ترور بزرگان شد.
پس از ورود بوتو و تغييرات تازه در پاكستان ، ديگر نخست وزير مخلوع اين كشور ، نواز شريف نيز خواهان بازگشت به كشور شد و با موافقت دادگاه عالى تبعيد وى نيز لغو و شريف عازم پاكستان شد.
پس از اين فعل و انفعالات، اوضاع بر وفق مراد ژنرال پيش نرفت. بوتو ، لغو شرايط فوق العاده و كناره گيرى مشرف از ارتش را، شروط خود براى ائتلاف با او ذكر كرد. شروطى كه به هيچ عنوان مطابق ميل و پيش بينىهاى ابتدايى ژنرال نبود.
بوتو فشارهاى داخلى بر مشرف را افزايش داد تا با كمك فشارهاى خارجى ژنرال، پوتينها را از پاى در آورده و به عنوان رييس جمهور غير نظامى سوگند بخورد و دولتى انتقالى نيز تا انجام انتخابات تعيين نمايد.
بوتو و شريف ، دو رقيب ديرين نيز عليه دشمن مشترك ، پرويز مشرف فعاليت نموده و مذاكراتى نيز در جهت ائتلاف انجام داده بودند اما در اين راه تنها يك مانع وجود داشت: اختلاف در روش فعاليت و وزن سياسى.
بوتو بر پاىۀ وزن سياسى بالا و پايگاه مردمى بسيار مناسب خود و حزبش در پى شركت در انتخابات بود و نواز شريف به واسطۀ وزن سياسى كم و احتمال زياد رد صلاحيت خود در پى تحريم انتخابات.
اين مسئله مانع بسيار بزرگى بر سر راه اين ائتلاف بود. هرچند بوتو بدون شريف هم احتمالاً موفق میشد اما تحريم يك جانبۀ شريف نتيجه بخش نبود.
شبكههاى تروريستى از جمله القاعده ، گروههاى طالبانى ، سپاه صحابه ، گروههاى مناطق قبيلهای در منطقه ى وزيرستان جنوبى در ايالت سرحد شمالى و... نيز حضورى فعال در پاكستان داشتند و دارند. بعضى از اين گروهها از جمله طالبان از دوران فعاليت سياسى نواز شريف با وى در ارتباط بودند. به همين دليل از ميان اين ۳ گزينه، تنها موافق شريف بودند.
بدين ترتيب و در اين شرايط حملات انتحارى به تجمعات انتخاباتى فزونى يافت و شرايط داخلى روز به روز وخيم تر شد.
گسست اجتماعى بسيار فراگيرتر میشد ، پيروزى بوتو در انتخابات محتمل تر از ساير گزينهها به نظر میرسيد و مشرف و شريف هم خود را هم وزن سياستمدار نيمه ايرانى پاكستان نمیديدند.
مشرف نيز اعلام كرد كه از سوى القاعده تهديد شده است و از شرايط بوتو نيز آگاه است و امنيت وى را حفظ خواهد نمود اما عملا گام موثرى برنداشت تا در روز ۲۷ دسامبر ۲۰۰۷ در شهر نظامى راولپندى واقع در شمال شرق پاكستان بى نظير بوتو ترور شد.
بررسى احتمالات آمرين و عاملين ترور:
در شرايطى كه خبرهاى گوناگون و متناقضى از دست داشتن گروههاى مختلف از جمله طالبان ، القاعده ، دولت و نهادهاى امنيتى ، آمريكا و... در ترور بوتو به گوش میرسد سه تئورى بيشتر مورد نظر است:
۱) دولت پاكستان: مشرف با توجه به چرخش نسبى آمريكا به سمت بوتو و همين طور عدم حمايت عمومى، پايههاى حكومت خود را سست تر از پيش میديد. بنابراين میتواند سناريوى حذف رقيب را به اجرا در آورد. او از اين ترور ۳ هدف را دنبال میكند:
• از ميان بردن بوتو به عنوان مهمترين تهديد براى حكومتش.
• تعويق و يا برگزار نكردن انتخابات
• بازگرداندن ارتش براى مهار اغتشاشات احتمالى پس از ترور و در نتيجه بازگشت ركن ارتش به حكومت.
۲) گروههاى تروريستى حامى شريف: شريف كه از همسو شدن حزب بوتو با وى در تحريم انتخابات نا اميد شده است و از سويى خود را هم وزن بوتو و مشرف نمیبيند برنامه ى ترور بوتو را طراحى و از طريق گروههاى تندرو اجرا میكند. او از اين برنامه ۲ هدف را دنبال میكند:
• از ميان برداشتن رقيب ديرين و مانع تحريم موثر انتخابات.
• ايجاد نا آرامىها به قصد متزلزل نمودن حكومت مشرف و تلاش براى سقوط وى در فضاى جديد.
۳) گروههاى تروريستى القاعده ، طالبان ، سپاه صحابه و مناطق قبيله اى: اين گروههاى نيز در پى ترور شخصيتهاى سياسى پاكستان هستند. ودر ادامۀ فعاليتهاى خود میتوانند دست به ترور بوتو زده باشند. در اين صورت بايد منتظر ترور مشرف يا شريف ظرف چند روز آينده باشند.
تحولات پس از ترور:
پس از حادثه حملۀ انتحارى و ترور بوتو نا آرامىها سراسر پاكستان را فرا گرفت.
غربىها و حاميان دولت با استناد به تماس تلفنى «مصطفى ابواليزيد» يكى از اعضاى ارشد القاعده در افغانستان با خبر گزارى اسكاى ايتاليا و شنود مكالمۀ تلفنى «بيت الله محسود» ، رهبر القاعده در پاكستان ، القاعده و طالبان را مسئول اين ترور دانستند.
شايعاتى مبنى بر همكارى القاعده ، آمريكا و مشرف نيز به گوش میرسد.
از سويى، سخنگوى «بيت الله محسود» دخالت القاعده و طالبان را در اين ترور قويا تكذيب نموده و دولت را مقصر میداند.
حزب مردم نيز دولت مشرف را به سبب تدارك نديدن اقدامات امنيتى لازم، شماتت نموده و مقصر میدانند. دولت پس از محكوم نمودن ترور آرامش شهروندان را خواستار شد. همچنين دولت دو روز پس از اين حادثه و روند فزايندۀ نا آرامىها ، در حال رابزنى با احزاب به منظور به تعويق انداختن انتخابات است.
مشرف نيز فرمان دخالت قاطع ارتش و سازمان امنيتى در اين نا آرامىها و برخورد با اغتشاش گران را صادر كرد.
نواز شريف هم استعفاى پرويز مشرف را خواستار شد و تقاضاى تحريم انتخابات را تكرار و رسما موضع حزب متبوعش را اعلام نمود.
با توجه به تئورىها و تحولات ياد شده ، گزينه ى نخست، محتمل تر از سايرين به نظر میرسد. چراكه مشرف در همين مدت كوتاه طى شده از زمان ترور، مقدمات دستيابى به اهداف خود را فراهم نموده است.
يعنى بى نظير بوتو به عنوان جدى ترين تهديد از ميان رفته است. ارتش در حال ورود قدرتمندانه و قاطع به معركه است و برگزارى انتخابات نيز بسيار بعيد به نظر میرسد.
شريف نيز كه تنها حربۀ وى تحريم انتخابات است در صورت عدم برگزارى آن خلع يد خواهد شد ومى بايست براى نيل به هدف خود به تماشاى نا آرامىها و نتايج آن بنشيند. بنابراين ايفاى نقش شريف در ترور بوتو از احتمال كمترى برخوردار است.
القاعده و طالبان نيز سازمانهايى هستند كه از پذيرش ترورهاى انجام پذيرفته از سوى آنان هيچ ابايى ندارند. اما دخالت در ترور بوتو را تكذيب نمودند.
بنابر اين گزينه ى سوم نيز چندان محتمل به نظر نمیرسد.
با توجه به موارد مذكور و در صورت اثبات آنان ، میتوان اين ترور را كودتايى ديگر از سوى مشرف محسوب كرد.
اما اگرحضور مشرف بار ديگر در مسند قدرت تثبيت شود باز هم آيندۀ روشنى را نمیتوان براى او متصور بود. چراكه جو عمومى پاكستان وگسست ساخت اجتماعى اين كشور هسته اى، منطقه را به سمت بى ثباتى سو خواهد داد مگر در صورت اصلاح ساختار سياسى پاكستان و بازگشت ثبات حداكثرى به اين كشور.
***
دست چه كسى به خون بىنظير آلوده است: مشرف يا طالبان؟
تابناك: در حالى كه ۷۲ ساعت از حادثه خونين ترور بىنظير بوتو مىگذرد، پرويز مشرف و جريان طالبان، در كنار هم متهمان رديف اول ترور نخستوزير سابق پاكستان و رئيس حزب مردم اين كشور به شمار مىروند، هرچند برخى تحليلگران معتقدند اين دو جريان با همكارى هم دست به اين ترور سرنوشتساز براى آينده پاكستان زدهاند.
به گزارش خبرنگار «تابناك»، اين دو جريان به دليل توان انجام عمليات تروريستى روز پنجشنبه و همچنين منافعى كه از آن مىبرند، در معرض اتهام قرار گرفتهاند. در اين انفجار به دليل سطح بالاى حفاظت بىنظير بوتو، عوامل ترور پس از شليك گلوله به سر خانم بوتو، عمليات انتحارى انفجار را هم انجام دادند تا بر خلاف انفجار در مراسم ورود بوتو به پاكستان، هدف قطعى قتل وى محقق شود و در عين حال، ۴۳ تن ديگر نيز قربانى اين حادثه شوم شدند.
يك كارشناس برجسته مسايل پاكستان به خبرنگار «تابناك» گفت: واقعيت آن است كه جريان افراطى طالبان در زمان نخستوزيرى بىنظير بوتو به وجود آمد و نصرالله بابر، وزير كشور خانم بوتو، مؤسس اين جريان به شمار مىرود.
وى توضيح داد: در واقع بايد گفت از آنجا كه پاكستان پايگاه جدى جريان اسلامگرايان افراطى و وهابيون كه مبناى به وجود آمدن جريان طالبان هستند، به شمار مىرود، تمام مقامات قدرتمند پاكستان كموبيش با اين جريان ارتباط داشتهاند، كما اين كه همه آنها از مشرف گرفته تا نواز شريف و بىنظير بوتو با آمريكايىها هم روابط استراتژيك و
گسترده داشتهاند.
وى در توضيح تاريخچه روابط حكام پاكستان با جريان طالبان گفت: اين جريان در زمان بوتو با كمك آمريكايىها تأسيس شد و در زمان نواز شريف كه روابط خوبى هم با سپاه صحابه و عربستان سعودى داشت، قدرت گرفت و توانست حكومت افغانستان را هم به دست گيرد. با اين حال، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و چرخش سياست آمريكا درباره طالبان و القاعده، آنها به دولت پاكستان فشار آوردند تا با اين جريان برخورد نمايد.
اين كارشناس مسايل پاكستان ادامه داد: پرويز مشرف پس از كودتا اگرچه با تغيير سياست دولت پاكستان، برخورد با عوامل القاعده را آغاز كرد، اما تلاش مىكرد در يك روند دوسويه از يك طرف رضايت آمريكا را جلب كند و از طرف ديگر، وارد چالش و درگيرى جدى با جريان طالبان پاكستان نشود و از اين رهگذر، بيش از همه جايگاه خود را در اسلامآباد تثبيت كند و ضمن حفظ خط قرمزهايى براى ابقاى جريان طالبان، تا حدى آنها را به كنترل خود درآورد.
وى ادامه داد: به رغم اقدامات انجام شده از سوى مشرف، هماكنون بدنه سازمان اطلاعات پاكستان (ISI) كه قدرت امنيتى جدى پاكستان به شمار مىرود، با طالبان همراه است و هنوز با اطلاع يا بدون اطلاع دولت حاكم براى طالبان فعاليت مىكند.با اين وجود، گفته مىشد در صورت به قدرت رسيدن خانم بوتو، وى با هماهنگى بيشترى كه با آمريكا برقرار مىكند، به وزيرستان پاكستان كه پايگاه اصلى طالبان است و هنوز هم برخى تصور مىكنند بنلادن در آنجاست، حمله كرده و با اسلامگرايان تندرو نيز برخورد خواهد نمود و برخى آزادىهايى كه مشرف براى اين جريان قائل بود را نيز خواهد شكست.
اين كارشناس گفت: كسانى كه معتقد به نقشآفرينى جريان طالبان در ترور بىنظير بوتو هستند، به همين امر استناد مىكنند و به اعتقاد آنها اين جريان بومى پاكستان براى ادامه حيات كژدار و مريز خود در زادگاهش پاكستان، بوتو را از سر راه برداشته است. با اين حال، تسلط جريان ISI پاكستان به اندازهاى است كه مىتوان گفت، قطعا از برنامه ترور مطلع بوده و حتى اگر ترور به دست طالبان انجام شده باشد، ISI مىتوانست مانع آن شود، همانگونه كه چندى پيش با آگاهى از نقشه ترور مشرف، در عرض ۴۸ ساعت شمارى از سران ارتش بركنار و اعدام شدند.
وى در توضيح گزينه ديگر گفت: عدهاى كه معتقدند اين ترور ساخته و پرداخته جناح حاكم پاكستان به رهبرى مشرف است، معتقدند با قتل بوتو، بزرگترين رقيب سياسى مشرف، از صحنه پاكستان حذف شده و از آنجا كه مشرف پس از كنارهگيرى از ارتش در مقام رياست جمهورى قدرت چندانى نداشت، حذف بوتو منافع گستردهاى براى او به همراه داشته است. به گفته اين عده، دروغگويىهاى مكرر دولت پاكستان، به عهده نگرفتن اين ترور و تكذيب اجراى آن از سوى القاعده از ديگر دلايل نقش عوامل مشرف در ترور به شمار مىروند. چراكه اگر القاعده اين ترور را انجام داده بود، بايد با كمال افتخار انجام موفق آن را به عهده مىگرفت و ديگر آن كه انجام چنين عملياتى در سطح بالا با شليك گلوله از سوى القاعده، سابقه نداشته است.
اين كارشناس در پايان گفت: حالتى هم كه بيش از همه محتمل است، انجام اين ترور به دست عوامل طالبان با هماهنگى و دستور عوامل مشرف است؛ به گونهاى كه منافع هر دو طرف را تامين مىكند و در عين حال مركزيت القاعده دستور ترور را صادر نكرده است.
" width="640" />