iran-emrooz.net | Fri, 16.11.2007, 15:36
پنجشنبه، 24 آبان 1386
عبدالله مومنی
متن سخنرانی در انجمن صنفی روزنامه نگاران بمناسبت گردهمایی ۵۴ تن از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و دانشگاهی در اعتراض به بازداشت عماد باقی
فرصت سخن گفتن در جمع افرادی بدین کیفیت که با دغدغهی حقوق بشر گرد هم آمدهاند فرصتی مغتنم و غیر قابل چشم پوشی است.از این رو میکوشم با در میان گذاشتن برخی دغدغههایم پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران، توجه جمع حاضر را به برخی نکات در این زمینه جلب کنم. خصوصا که این گرد هم آیی به جهت بزرگداشت و برای دفاع از حقوق یکی از پر تلاش ترین، صادق ترین، و شریف ترین فعالین حقوق بشر در ایران برگزار شده است. عمادالدین باقی نامی آشنا و قابل احترام برای همهی فعالین مدنی – سیاسی و مدافعان حقوق بشر است، چه زمانی که در جامهی روزنامه نگاری دموکراسی خواه و در بطن جنبش اصلاحات به نیت و با خواست انجام اصلاحات بنیادین، در نهادهای اصلی قدرت، قلم میزد و چه پس از آن که در هیبت فعال حقوق بشر، کمر به دفاع از حقوق زندانیان بست.
شاید هم اکنون که امواج سهمگین نقض حقوق بشر، ساحل امن همهی گرایشات سیاسی و اقشار اجتماعی را هدف گرفته است، توجه به برخی ویژگیهای کاری عمادالدین باقی خالی از لطف نباشد. امروز دانشجویان، معلمان، کارگران، زنان و حتی روحانیان به تاوان مطالبهی حقوق خویش یا دفاع از حقوق دیگران به زندان میروند، از تحصیل محروم میشوند و یا از کار بیکار میگردند. موج وسیع برخورد با فعالین دانشجویی که طی هفتههای اخیر ، منجر به بازداشت چندین دانشجو شده است نه تنها موجب نگرانی جوامع حقوق بشری در سطح ملی و بین المللی است که نشانهای آشکار از ناشکیبایی روز افزون حاکمیت در برخورد با نیروهای هوادار دموکراسی و حقوق بشر است. به نظر میرسد جناح حاکم برای خاموش کردن هر صدایی که به نقض حقوق بشردر ایران اعتراض میکند عزم خویش را جزم کرده است، در چنین شرایطی توجه ویژه به مسئلهی حقوق بشر به وظیفهای جدی برای تمامی فعالین سیاسی و مدنی تبدیل میشود از این روست که نباید فعالین حقوق بشر را در کارزار سختی که با ناقضین حقوق بشر دارند تنها و بی پناه رها کرد.
عمادالدین باقی نمونهای مثال زدنی از فعالین حقوق بشر در ایران است.او برای دفاع از حقوق انسانها ، جز معیارهای جقوق بشر به هیچ مرزبندی و محدودیتی قائل نبود. حقوق بشر همانگونه که در مادهی 2 اعلامیهی جهانی مندرج است، حقوق تمام ابنای بشر، بدون هر گونه تبعیضی است. متاسفانه بعضا مشاهده میشود که برخی نیروها در دفاع از حقوق قربانیان نقض حقوق بشر به دلایل ایدئولوژیک و سیاسی اهمال میکنند. عمادالدین باقی اما در دفاع از حقوق بشر هیچ ملاحظهی سیاسی و ایدئولوژیکی را دخیل نمیکرد. دفاع او از حقوق زندانیان سیاسی که از پشتوانهی حزبی برخوردار نبودند، خود بهترین دلیل این ادعاست. به عنوان نمونه میتوان به اقدامات عملی عمادالدین باقی در دفاع از حقوق شهروندی آقای سعید متین پور اشاره کرد که اکنون بیش از ۶ ماه در وضعیتی مبهم و با اتهاماتی نامشخص، بدون بهره مندی از حداقل استانداردهای مربوط به حقوق متهم در بند ۲۰۹ اوین زندانی است به گونهای که طی این مدت علاوه بر نگهداری در سلول انفرادی حتی از حق ملاقات با همسر خویش نیز محروم بوده.
از دیگر ویژگیهای بارز عمادالدین باقی، توجهش به حقوق بشر به عنوان یک کل تجزیه ناپذیر است. یکی از معضلاتی که گریبان برخی فعالین حقوق بشر در ایران را گرفته است، معضل یکجانبه نگری یا تقلیل گرایی در مو.اجهه با حقوق بشر است. به این معنا که برای برخی حقوق بشر تنها در «حقوق سیاسی» و یا به عبارت بهتر در «حقوق فعالین سیاسی» خلاصه میشود. حال آنکه حقوق سیاسی نظیر حق تشکل، حق تجمع و حق تعیین سرنوشت از طریق انتخابات آزاد و منصفانه با تمام اهمیتی که دارد ، تنها بخشی از حقوق بشر است. حقوق بشر مفهومی گسترده است که سه نسل از حقوق را در بر میگیرد. حقوق بشر نه فقط حقوق سیاسی که مجموعهای از حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی نیز هست. امروزه حتی حق بر محیط زیست و حق بر توسعه نیز به عنوان نسل سوم حقوق بشر مورد شناسایی جامعهی بین الملل قرار گرفته است که این به معنای توسعهی روز افزون مفهوم و محتوای حقوق بشر است. امروزه اگر کارگران خواهان دستمزد عادلانه و رعایت موازین حقوق کار هستند، اگر اقشار مختلف مردم خواهان تامین حداقل معاش و زندگی آبرومندانه و در شان حیثیت ذاتی انسانها هستند، و اگر تعداد زیادی از مردم در مناطق محروم کشور خواهان دسترسی به آب سالم و امکانات بهداشتی و درمانی هستند، همهی این مطالبات بر اساس کنوانسیونهای بین المللی که دولت جمهوری اسلامی هم به اجرای بسیاری از آنها متعهد میباشد بخشی از حقوق بشر محسوب میشوند. دفاع از حقوق بشر در دفاع از حقوق فعالین و متهمین و زندانیان سیاسی خلاصه نمیشود، امروزه بسیاری از مردم عادی نیز با مسئلهی نقض حقوق بشر گاه حتی در جلوههای بسیارخشن آن دست به گریبانند. دخالتهای مکرر حکومت در حریم خصوصی افراد به بهانههای مختلف و نقض مکرر آزادیهای اجتماعی و تلاش برای تحمیل یک نوع خاص از سبک زندگی به آحاد مختلف جامعه، تنها نمونهای از نقض فاحش حقوق بشر است که مردم عادی، خصوصا زنان و جوانان با آن مواجه هستند. مرگ سئوال بر انگیز زهرا بنی عامری پزشک جوان در بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منکر همدان و اتفاقات مشابه را باید ثمرهی اینگونه دخالتهای نهادهای حکومتی در زندگی خصوصی مردم دانست. این در حالیست که تعرض به حریم خصوصی افراد نه تنها کارویژهی حکومت نیست بلکه کاملا به عکس ،حفاظت از این حریم از وظایف اولیهی همهی حکومتها به شمار میآید.
می توان گفت عمادالدین باقی با تاسیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و با دفاع از حقوق متهمان و زندانیان غیر سیاسی که با اتهامات عادی، در گمنامی و بی پناهی مطلق و بعضا بدون بهره مندی از حداقل استانداردهای دادرسی عادلانه روانهی زندان شدهاند و نیز با مخالفت شجاعانه اش با مجازات اعدام، در این زمینه هم کارنامهی مثبتی از خود به جا گذاشته است.
همچنین بدون اینکه بخواهم نفیا ً یا اثباتا ً در مورد بحثهای تئوریک جاری پیرامون رابطهی اسلام و حقوق بشر اظهار نظری بکنم، باید به این نکتهی مهم در کارنامهی عمادالدین باقی اشاره کنم که باقی بدون در گیر شدن در جدلهای بی حاصل لفظی و با فعالیتهایش نشان داد و عملا ثابت کرد که میتوان مسلمان بود و در عین حال به حقوق بشر اعتقاد داشت و خالصانه در راه احقاق آن کوشید، زیرا که حقوق بشر حقوق همهی انسانها فارغ از هر دین،مذهب و اعتقاد است.
سعی در گسترش این قبیل ویژگیها، در کنار تلاش مجدانهی فعالین حقوق بشر و فعالین سیاسی تحولخواه برای زنده نگاه داشتن گفتمان دموکراسی و حقوق بشر نیازی مبرم در شرایط کنونی است. نباید اجازه داد خواستهای حقوق بشری قربانی منافع زود گذر این یا آن گروه شود. حقوق بشر بزرگترین و شریف ترین دستاورد تمدن بشری است که باید در هر حال آن را پاسداشت، به دفاع از آن پرداخت و در راه تحقق و گسترش آن کوشید.
حال که در میان جریانهای سیاسی بحث تندروی و کندروی و دعوای «اعتدال» گرم است. و در حالی که از سوی هیچ یک از طرفین این دعوا، هیچ شاقول و معیاری برای سنجش ادعاها ارائه نمیشود، میتوان «حقوق بشر» به مفهوم کامل کلمه را معیار و مبنایی اساسی برای تعیین حدود تندروی و کندروی قرار داد. به این معنا که از این به بعد میزان اعتقاد افراد به حقوق بشر، میزان پایبندی شان به این حقوق و میزان تلاشی که عملا برای احقاق این حقوق میکنند ، به عنوان معیار قضاوت مطرح شود، به عبارت دقیقتر، یعنی هر کس حقوق بشر را آنگونه که شایسته است پاس دارد و در راه تحققش بکوشد معتدل است و هر کس که به این حقوق بی توجهی کند از دایرهی اعتدال خارج است. فراموش نکنیم که اعتدال از مادهی عدل است و عدالت بدون حقوق بشر رویایی بی تعبیر خواهد بود به همین دلیل است که کارنامهی سیاسی افراد را باید با معیار حقوق بشر سنجید.
حقوق بشر با توجه به گسترهی خود میتواند محملی باشد جهت نزدیکی تمامی نیروهای دموکراسی خواه و بستری باشد برای همبستگی جنبشهای مختلف اجتماعی که به جرئت میتوان گفت مطالبات اصلی همهی آنها ذیل عنوان حقوق بشر قابل صورتبندی است. از این رو اگر بخواهم این بحث را در یک جمله جمع بندی کنم باید بگویم: دفاع از حقوق بشر هم استراتژی و هم تاکتیک.
در پایان یادی میکنم از زندانیان سیاسی و عقیدتی، خصوصا ً، آقایان دکتر رزاقی استاد دانشگاه و مدير موسسه كنشگران داوطلب ، طبرزدی، منصور اسانلو ، ابراهیم مددی، درخشندی و جهاندار.
ضمن اینکه در این فرصت کوتاه با ابراز نگرانی مجدد نسبت به سرنوشت سه دانشجوی زندانی امیر کبیر آقايان منصوری،قصابان و توکلی که به ناحق و با صدور احکام سنگین در زندان به سر میبرند و با هشدار نسبت به وضعیت نامشخص فعالین دانشجویی بازداشت شده طی هفتههای اخیر آقایان نیکونسبتی،عزیزی و سایر دانشجویان بازداشت شده در تهران و شهرستانها، از حضار محترم و همهی فعالین حقوق بشر میخواهم که با حساسیت و جدیت، پیگیر آزادی این افراد و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی باشند.
همچنین، بار دیگر برخود لازم میدانم از تلاشهای مجدانهی عمادالدین باقی در دفاع از حقوق بشر قدر دانی کنم. عمادالدین باقی در دفاع از حقوق هیچ یک از ما تا آنجا که توانست و در توان داشت اهمال نکرد، اکنون دفاع جانانه از حقوق او وظیفهی تک تک ماست.