iran-emrooz.net | Sat, 27.10.2007, 7:35
سازمانهای جبهـهی ملی ایران در خارج ازکشور
اطلاعیهی مطبوعاتی
نامهی به مقامات اتحادیهی اروپا دربارهی خطر جنگ
آقایهانس گرت پوترینگ
رئیس پارلمان اروپا
آقای رئیس
شبح جنگ جدیدی خاورمیانه و صلح جهانی را تهدید میکند.
از چند ماه پیش به این طرف، هفتهای نیست که جهان شاهد اظهاریههایی رسمی و غیر رسمی، که همگی نخستین نشانههای پیش رس نزدیک شدن زمان یک ماجراجویی نظامی دولت آمریکا علیه ایران است، نباشد، و هر روز از طریق منابع دیپلماتیک و سیاسی ، یا در رسانههای جمعی، به اشارههای پشت پرده و تحلیلهایی برمیخوریم که بر تشدید احتمال چنین حادثهای دلالت دارد.
آگر عقابهای واشنگتن، بعد از دستیابی به یک «عراق» ، اکنون برای دستیابی به یک «ایران» هم برای خود دلائلی دارند؛ و اگر آقای احمدی نژاد، بر اساس «جدول ضربها» و «منحنیهای» مهندسی، برآنست که «آمریکا به ایران تعرض نظامی نخواهد کرد» (اعتقادی که یکسره از ایدئولوژیهای توتالیتر سرچشمه میگیرد)، مردم ایران هم به سهم خود، آنقدر دلیل و تجربه دارند که، به حق، از محاسبات کسانی که در هر دو سوی نزاع، بیش از حد لازم نزدیک بینی وعدم مسئولیت خود را ثابت کردهاند، جز وقوع شومترین حوادث انتظاری نداشته باشند.
همهی تحلیلگران واقعبین و بیطرف، اعم از آمریکایی یا غیر آن، در هشدار به دولت آمریکا علیه توسل به یک رویهی ماجراجویانه، که شکل آن هرچه باشد، نتیجهای جز یک فاجعهی ژئوپولیتیک خانمانسوز نخواهد بود، همداستانند.
جنگ داخلی، پاره پاره شدن سرزمین کشور که به مابه النزاع اصلی جاه طلبیهای نامشروع و شرمآور، بلکه به بازیچهای در دست بازیگران میدان، تبدیل شده؛ پخش سرطانوار و بی حد و حصر همه گونه تروریسم، و بویژه تروریسم اسلامگرایان؛ و بالأخره، دنیایی از مرگ و ویرانی که هرروزشکلی رقت انگیزتر مییابد ثمرات «دموکراسی آمریکا خواسته»ای است که گویا مردم عراق باید از مشاهدهی آن شادمانی هم بکنند.
اگر در جهان ملتی را سراغ کنیم که بیش از هر ملت دیگر، آمریکای پس از جنگ جهانی دوم، با هریک از مداخلاتش در امور داخلی آن عدم شناخت کامل خود از واقعیت پیچیده و مسائل حیاتی آن ملت را به اثبات رسانده، آن ملت، مسلمأ ملت ایران است.
از بیش از نیم قرن پیش، دولتهای پی درپی آمریکا، که باید دوران پرزیدنت ترومن را تا حدی از آنها مستثنی کرد، در مورد ایران جز توسل به راه حلهای مبتذل، یعنی بجلو راندن عوامل مطیع خود، و عملی کردن طرحهایی متعارض با واقعیتها و منافع ایران بدست آنها، کاری نکردهاند.
این نگرش به ایران روی دیگر سیاستی است که بموجب آن دولتهای آمریکا، به نقطهی نظرهای نیروهای واقعأ دموکرات ایران که در وجود ادامه دهندگان راه سیاستمدار و دموکرات بزرگ ایران، دکتر محمد مصدق، که در سال ۱۹۵۳ حکومتش تحت توجهات مخصوصشان سرنگون شده بود، تجسم مییابد، اندک توجهی روا نداشته اند؛ تا جایی که بجاست ازفقدان کمترین پشتیبانی معنوی آمریکا از این نیروها کلامی هم برزبان نیاوریم.
حال، اگر بپذیریم که چنین رویهای حتی با منافع واقعی خود مردم آمریکا نیز در تعارض قراردارد، آنگاه روشن خواهد بود که این حقیقت، یعنی مخاطرات پیروی از سیاست مشابهی دربارهی ایران، در مورد دموکراسیهای اروپا به طریق اولی صدق میکند. بنا به دلائل بالاست که جبههی ملی ایران، که بنیادگذار آن کسی جز دکترمصدق نیست، برخود لازم میداند که از هم اکنون به رهبران سیاسی، رسانههای جمعی، و ملتهای اروپا، دربارهی خطای بسیار بزرگی که عقابهای واشنگتن و همگامان اروپایی آنان میکوشند اروپا را در ارتکاب آن شریک کنند، هشداردهد؛ خطایی که تنها راه را بر تروریسم، آنهم در مقیاسی که تا کنون سابقه نداشته است، هموار میسازد، بی آنکه حتی کمترین ضمانتی علیه گسترش فعالیتهای هستهای فراهم کند.
ما برآنیم که انتظار مردم جهان از دموکراسیهای کهنسال اروپایی این است که، بعکس، تمام امکانات خود را در راهی بکاربرند که بتوانند بکمک مخالفان آمریکایی یک ماجراجویی نظامی جدید، تب جنگ طلبی دولت بوش را فرونشانده، طرح جنون آمیزی را که در دست تدارک است بموقع خنثی سازند.
امروز چنین کوششی، که میتواند نه تنها حاکی از توجه بیشتر به واقعیت ایران، بلکه نشانهای نیز از شناخت بهتر نیروهای واقعأ دموکرات آن نیز باشد، در عین حال بهترین کمک به این نیروها در مبارزهی آنان برای رهایی ملت و کشور خود از بلای توتالیتاریسم اسلامگرا بشمار میرود.
بنا به دلائل بالا ما اعتقاد داریم که با مسئولیتی که شما بر عهده دارید، و با توجه به نفوذ اخلاقی که شخصأ از آن برخوردارید، موضعگیری شما بسود راهی که کلیهی امکانات صرفأ سیاسی، و نه نظامی، را برای وادار ساختن مقامات تهران به انصراف از ماجراجویی کینه توزانهی خود، و مقامات واشنگتن از خیالات جنگ طلبانه، بکار بندد، در جلوگیری از جنگی که نتایج آن غیرقابل محاسببه خواهد بود، تأثیر قابل ملاحظهای خواهد داشت.
سی ام مهرماه ١۳٨٦ برابر ۲2 اکتبر ۲۰۰۷
هیئت اجرائی موقت سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
دکتر پرویز داورپناه ــ مهندس کامبیز قائم مقام ــ دکتر همایون مهمنش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظیر این نامه خطاب به مقامات اروپایی و آمریکائی زیر نیز ارسال شده است:
اروپا:
- آقای خوزه مانوئل دورائو باروزو رئیس کمیسیون اروپا
- بانو بنیتا فرروـ والندر کمیسر امور خارجی اروپا
- آقای خاوی یر سولانا، نمایندهی عالی اروپا در سیاست خارجی و امنیت مشترک
آمریکا:
- خانم نانسی پلوسی، سخنگوی کنگره
- سناتورهاری رید، رهبر اکثریت سنا
- سناتور جوزف بایدن، کمیته روابط خارجی سنا