iran-emrooz.net | Wed, 26.09.2007, 8:57
دکتر على حصورى
مدتها است كه اميرنشين دبى به خليج فارس تجاوز مىكند و صداى كسى بلند نمىشود. آنان از جاى ديگر و طبق شنيدهها حتى از ايران سنگ و خاك مىآورند و در بخشهاى ساحلى در يا مىريزند و زمين مىسازند و بر روى آن ساختمانهاى عجيب و غريبى بنا مىكنند كه تنها محصول ذهن عقب افتادهء اميرى كم سواد و كم فهم ولى با آرزوهاى بيابانى بزرگ است.
اين كار چند زيان دارد كه بايد به آن توجه كرد.
۱- روشن نيست آنچه به دريا مىريزند، گذشته از خاك و سنگ و حتى خود آنها چيست و تا چه حد با سلامت دريا ارتباط دارد.
۲- اين كار بخشى از آب خليج فارس را به درياى عمان مىراند و محيط زيست جانوران دريا را محدود مىكند. بويژه سواحل جاى رشد ماهىهاى ريز است و كم شدن ساحل كم عمق به بچه ماهىها زيان مىرساند.
۳- اين كار تجاوز از مرزهاى خود و افزودن به قلمرو خويش است و بايد توسط همسايگان دريائى اميرنشين جلوگيرى شود. هر نوع سكوت در اين ميانه كه تا به حال هم شده است، بويژه از جانب ايران را مردم دنيا معنى دار تلقى مىكنند.
۴- معلوم نيست كه از راه اين ساختمانها چه آلودگىهائى به دريا راه مىيابد، آن هم در سرزمينى كه ضابطهء چندانى وجود ندارد. دست كم هر نوع زندگى آلوده كننده است (تنها به گرد و غبار زندگى عادى توجه كنيد) و اين براى دريائى كوچك زيانبار است.
۵- روشن نيست كه اين ساختمانها تا چه ميزان داراى ضابطههاى ساختمانى آن هم در دريائى است كه بسيار زلزله خيز است. هرگونه ويرانى اين ساختمانها آلودگىهاى فراوانى براى دريا به همراه خواهد داشت.
۶- بايد روشن كرد كه در دريائى كه تا سى سال پيش ساحلى آرام و خلوت داشته است، اين همه انباشت و ازدحام، مصرف و توليد زباله و آلودگى به كجا خواهد انجاميد و زيانهاى آن براى همهء دريا چيست و چرا تا به حال مسئولان محيط زيست در كشورهاى همسايه و جهان در اين زمينه ساكت بودهاند، بويژه كه بر پايه آگاهىهاى عمومى مردمى كه ساكن اين كشور هستند خيلى پيشرفته هم نيستند.
بايد توجه داشت كه زندگى در پيرامون يك دريا براى كشورهائى كه در كنار آن زندگى مىكنند، به معنى همسايگى ، آن هم نه تنها سياسى بلكه همسرنوشت بودن در بخشى از زندگى است و هرگونه دخالت در آب (كه نمىتوان آن را خصوصى و متعلق به كشورى خاص شمرد، زيرا سيال است) بايد با تصويب همهء كشورهاى شريك در آن دريا صورت گيرد، در غير اين صورت چنين كارى را بايد تجاوز به حقوق همسايگان شمرد. در اين مورد هم بايستى پيش از اين صداى كشورها بلند مىشد و اين كه نشده است، آن را نشانهاى از نوعى بده بستان مخفى در منطقه تلقى خواهند كرد و باعث بدنامى سياستمداران كشورهاى همسايه خواهد شد. ممكن است اعراب اصلا به اين نكات توجه نكنند، ما بايد اقدام مىكرديم و بايد بكنيم.
اين كار ادامه دارد و با سرمايههاى بادآوردهاى كه به اين كشور انتقال مىيابد، بىگمان رو به گسترش است. من توجه همگانى و بويژه متخصصان محيط زيست را به اين بخش از درياى فارس خواستارم و اميدوارم نه تنها به خاطر كشورهاى خود يا همسايگى، بلكه به عنوان وظيفهاى انسانى براى حفظ محيط زيست در همهء جهان به اين كار جداً اعتراض و تا آنجا كه ممكن است دست كم از ادامهء آن جلوگيرى كنند.
نظر کاربران:
بايد پای سازمان های جهانی محيط زيستی را به ميان کشيد، امضا گردآوری کرد، نشستهای گفت و شنود برگزار کرد، به گوش خريداران آن آلونکها رساند و آگاهشان کرد که با پول خود چه بر سر مادر زمين می آورند.
خب از سوی ديگر پيش کشيدن اين گونه انتقادها از سوی ايرانيان، پاسخش از پيش پيداست، آنان را بر اين خواهد داشت که همان گونه که سران ترکيه در انتقادی که از زدن سدهايی که اينجا و آنجا بر سر راه رودخانه دجله و فرات زده می شود، بگويند: کشور و سرزمين خودمان است، ما که مانند شما (کشور عراق و…) نفت نداريم و می بايستی زندگی کنيم….و يا اينکه مگر پاسخ سران ايران به منتقدين از کشورهای آن سوی خليج فارس درباره نيروگاه بوشهر چيست؟
من پيشنهاد شما را بسيار خوب و منطقی می بينم. ولی گمان می کنم، اين بيشتر در نزد ما پذيرفته شده (برای ما مردم خاورميانه) که بهای کمتری به محيط زيستی خود (کم و بيش همگيمان) می دهيم، به گقته ها و سخنان سياسی های و آگاهان ايران و ديگر کشورهای خاورميانه گوش فرا دهيد، خود خواهيد ديد، سخنی از محيط زيست؟! نه….
با سپاس از شما
پيروز باشيد
رضا سرافراز
" width="640" />