iran-emrooz.net | Mon, 16.07.2007, 22:37
بیانیه تحلیلی
شورای سیاستگذاری سازمان دانشاموختگان ایران اسلامی
(ادوار تحکیم وحدت)
در خصوص بازداشت سخنگو و اعضای سازمان و بازداشت اعضای شورای مرکزی دفترتحکیم وحدت در 18 تیر ماه 86
روند برخورد با فعالان دانشجویی و تشکلهای قانونی منتقد و رسانههای مستقل ، ابعاد تازهای یافته است. بازداشت اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و تهاجم بیسابقه به دفتر سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) و بازداشت سخنگو و برخی دیگر از اعضا و همکاران و مراجعه کنندگان به این سازمان و مهر و موم دفتر تشکلی قانونی و رسمی بدون حکم قانونی و با شلیک گلوله و ایجاد رعب و وحشت و ضرب و شتم و تازیانه به بهانههایی که در هیچ مرجع صالح قانونی ثابت نشده است ، نشانههایی بس هشداردهنده به همه کسانی است که سرانجام انقلاب ملت ایران و سرنوشت نظام برآمده از آن را چنین بیپروا به حقوق ملت و بیتوجه به آزادیهای انسانی مردم و بیانگیزه در دفاع از مظلوم در مقابل ظالم ، نمیخواستهاند.
بهنام اسلام ، بهنام انقلاب ، بهنام شهدا ، بهنام مردم ، بهنام محرومین و مستضعفین ، بهنام پیشرفت ، بهنام عدالت ، بهنام عطوفت و مهر و بهنام هرآنچه در این آب و خاک اعتبارو منزلتی داشته است ، و به خاطر عقده و کینه ناشی از انتقادات و اعتراضات صریحی که از سوی دانشگاهیان و گروهها و احزاب و مطبوعات مستقل نسبت به عملکرد آفتزا و بحرانساز و مشوش دولت نشینان و رئیس آن صورت گرفته است، نجیبترین جوانان و دانشجویان منتقد را به بند و حبس کشیده و در چشم روز روشن و به بی قانونیترین شکل دفتر سازمانی قانونی و رسمی را با شلیک گلوله مهر و موم کرده، سخنگو و سایر افراد حاضر در دفتر سازمان را بازداشت نموده ، به مضحکترین دلیل (نقص دادرسی در حکمی که 6 ماه از آن گذشته) روزنامهها و رسانههای منتقد را تعطیل و توقیف مینمایند. و فعالین بیدفاع کارگری را که هر زمان خواستهاند احضار و بازداشت کردهاند این بار به سبک دستگیری دزدان در خیابان اسیر میکنند.
آیا این از نشانههای عملیاتی شدن تئوری نصر بالرعب و تحقق الگوی استیلای خلافت اسلامی نیست؟ آیا فقیهان و متفکران شیعی مدافع حقوق انسانی که به اتکای آموزههای امام اول شیعیان ، کندن خلخال از پای زنی یهودی را شایسته مرگ میدانند ، در تمام این سالیان ، به قدر کندن خلخالی، جفا و بیعدالتی بر خلق خدا و کتمان حقیقت و بدعت در دین خدا ندیدهاند؟ آیا پاسخ نظام به جوانانی که از مسالمتآمیزترین روشها ، برای بیان نظرات خود استفاده کردهاند ،ضرب و شتم و زندان است؟ آیا مطالبه حاکمیت قانون و رعایت حقوق شهروندی از سوی حاکمان ، اقدام علیه امنیت ملی است؟ آیا درخواست اجرای عدالت از نظام قضایی کشور و رعایت حقوق متهمین سیاسی و مطبوعاتی براساس قانون اساسی ، توطئه است؟ وآیا تقاضای عمل به وعدههای مردم فریب سرداده شده در هنگام انتخابات از رئیس دولت و اعتراض به کاستیها و انتقاد از ناکارآمدیهایی که امنیت کشور و منافع ملی را به مخاطره افکنده است ، تشویش اذهان عمومی است؟ آیا اعتراض دانشجویان پلی تکنیک به رئیس دولت به خاطر ستارهدارشدن وتحدید فعالیتها آنقدر بر ایشان و دولتیان سخت آمده که دانشجویان و دانشگاهیان را به دستور پدرخوانده معنوی اشان اینگونه مستوجب زندان و ضرب وشتم و برخورد میدانند؟ آیا نشستن در دفتر یک سازمان قانونی که دارای مجوز رسمی فعالیت از وازرت کشور همین حاکمیت است جرم است که باید به خاطر آن با شلاق و تازیانه نواخته شد وبا دستبند و تحقیر و توهین بازداشت گردید؟
میتوان به سؤالات فوق ، نکات بسیار دیگری را که نشانگر شکاف عمیق میان ایده و عمل حاکمیت است افزود. حوادث اخیر در شرایطی است ، که روند تحولات داخلی به موازات ادامه بحران سیاست خارجی ، شرایط دشواری را پیش رو قرارداده است. بررسی نحوه رفتار با منتقدان داخلی طی سالیان گذشته نشان از ربط وثیق میزان کارامدی دولتها در حل مسائل مردم با گشایش سیاسی در داخل دارد. همچنانکه به میزان توفیق دولتها در حل مسائل اینجهانی مردم، از شدت مواضع ایدئولوژیک حکومت در داخل و خارج کاسته شده است. بررسی شرایط دولتهای پس از انقلاب و بررسی مواضع و اقدامات آنان با شرایط عمومی کشور ، نشان میدهد فجایع بزرگ برای ملت، آن هنگام حادث شده است که دولتها بجای پرداختن به مسائل اصلی کشور و ارائه برنامههای مشخص به شعارهای بحران سازو منحرف کننده افکار عمومی پرداخته وبه جای زمین حواله به آسمان ، به جای دنیا از آبادی آخرت و به جای امروز به روز موعود ، وعده میدهند. روند تشدید مواضع ایدئولوژیک حکومت و گسترش خشونت در داخل و تنشزدایی در خارج ، سه روند مبهم پیوستهای هستند که امروز میتوان به اتکا تشکیل دولت اصولگرای به ظاهر آخرتگرا ، در انتظار تشدید روند ارعاب و برخورد با منتقدین و ترویج خشونت و نابودی بنیانهای جامعه مدنی بود.
مخالفت گسترده نو حاکمان با نهادها و تشکلهای مستقل و نشان دادن داغ و درفش به کسانی که الگوهای مطلوب حکومت را نپسندیده و به آن انتقاد دارند، تلاشی مجدد برای استقرار نظام یکهسالار و جامعهای تکصدایی است که در آن جز صدای حاکمان شنیده نشود.طرفه آنکه اینهمه یک دست شدن حاکمیت برای اجرای منویاتشان کفایت ننموده و تاب شنیدن کوچکترین نوای منتقدی را از ایشان ستانده است.
درحالیکه شرایط عمومی کشور در وضعیت نگرانکنندهای است و تصویب قطعنامههای جدید تحریم ایران ، قریبالوقوع است ، به نظر میرسد جنگطلبان داخلی که طی سالیان اخیر ، انبوه بهانهها و نشانههای لازم برای درگیر کردن ملت ایران در جنگی دیگر را فراهم کردهاند. با تشدید روند نقص حقوق بشر و بستن همه مجاری تغییر مسالمتآمیز سیاستها ، برنامهها و روشهای اداره کشور از داخل، زمینههای بروز جنگی خانمانسوز و نابودکننده را تمهید میکنند. براین اساس پیشگیری از تداوم روند تخریب بنیانهای جامعه مدنی ایران در داخل و جلوگیری از مخاطرات ناشی از تنشزدایی دولتمردان در سیاست خارجی ، از اولویتهای اصلی دلسوزان و فعالان مستقل سیاسی و اجتماعی است.
از اینرو، ضمن هشدار به نهادها و مقامات مسئول در خصوص تداوم این روند موارد زیر را متذکر میگردد:
1- سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) خواهان آزادی هرچه سریعترسخنگو و دبیر تشکیلات این سازمان جناب آقای عبدالله مومنی میباشد که سابقه درخشان بیش از ده سال مبارزه مسالمت آمیز و قانونی وی در جهت استقرار دموکراسی و تحقق آزادی وپیگیری حقوق شهروندی و دفاع از حق تضیع شده همه افراد و گروههای مظلوم جامعه در طول سه دوره عضویت وی در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در سالهای گذشته و قریب دو سال مسوولیت سخنگویی سازمان بر کسی پوشیده نبوده و نیست.
2- همچنین این سازمان آزادی فوری اعضای خود و نیز سایر افراد بازداشت شده در دفتر این سازمان که بی هیچ بهانه و دلیلی و تنها به جرم حضور در دفتر یک سازمان قانونی ورسمی بازداشت شدهاند را خواستار بوده و با توجه به پلمپ غیر قانونی و بی دلیل دفتر این سازمان فک این پلمپ و بازگشایی فوری آن را از مسوولین قضایی مجدانه مطالبه مینماید.
3- ضمن ابراز تاسف از برخورد بیتدبیرانه و غیر قانونی صورت گرفته با تحصن محدود و نمادین اعضای شجاع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت آزادی فوری ایشان را تقاضا داشته و انتظار دارد که حق برگزاری تجمعات مسالمت آمیز همه شهروندان طبق اصل 27 قانون اساسی و براساس حقوق مسلم شهروندی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشراز سوی حاکمیت به رسمیت شناخته شود.
4 -سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با توجه به روند خطرناک در پیش گرفته شده از سوی دولت نهم و کارگزارانش در برخورد با منتقدین در احزاب و گروهها و مطبوعات مستقل و دانشجویان از همه دلسوزان سربلندی ایرانیان و عزت و منافع ایران زمین و فعالین گروهها و احزاب انتظار دارد که در قبال این روند کوتاهی ننموده و به طور جد در مقابل تداوم چنین روندی ایستادگی نموده و از گسترش خودکامگی و ترکتازی نوحاکمان ممانعت به عمل آورند که در صورت کوتاهی، خود در نوبت بعدی هجمه و حمله ایشان قرار خواهند گرفت. و به متولیان امر نیز توصیه مینماید که با حمایتهای نابجا از سیاستهای خانمانسوز اتخاذ شده از سوی دولتنشینان موجبات اضمحلال و نابودی زیرساختهای اندک سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی توسعه و پیشرفت ایران و خسران خود را بیش از این فراهم ننمایند.
شورای سیاستکذاری سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی
(ادوار تحکیم وحدت)