سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Tuesday 23 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 03.06.2007, 8:43


اعتماد / ایرج جمشیدی، مریم مهدوی اصل:

بسیار تمایل به حرف زدن با او داشتیم نه از این نظر که این روزها موج اخباری که او آن را شایعه یی تاسف انگیز می داند علیه اش به راه انداخته اند بلکه از این نظر که معتقد است دانشگاه زنده بودنش به این است که نحله های متفاوت و حتی متضاد فکری در آن به بحث و بررسی گذاشته شود تا راه رشد و توسعه کشور هموار شود، اما اخیراً تحولاتی رخ داده است که بیم آن می رود به تعطیلی فکر و اندیشه و خروج اساتید باتجربه از کشور منجر شود. دکتر محمود سریع القلم استاد برجسته دانشگاه شهیدبهشتی این روزها در معرض حملات رسانه یی و اینترنتی قرار گرفته است که وی در گفت وگو با اعتماد شدیداً شایعات مطرح شده را رد می کند و می گوید؛ به جای اینکه دانشگاه را وارد معادلات قدرت و رقابت های سیاسی کنیم اجازه بدهید راه خود را برود و به تولید فکر و اندیشه بپردازد چرا که در غیر این صورت دانشگاه، دانشگاه نخواهد بود. دکتر سریع القلم به انتشار خبری ویژه در یکی از روزنامه های صبح پنجشنبه اشاره می کند و می گوید؛ بسیار متاسفم این گونه ساحت دانشگاه، استاد و دانشجو را می شکنند چرا که از این همایش ترکیه اطلاعی ندارم و آنجا نرفته ام فقط می توانم بگویم برای دانشجویانم کلاس های فوق العاده تشکیل می دهم، اما ظاهراً جریانی به وجود آمده است که درصدد گمانه زنی و دروغ پردازی و انتشار اخبار بی اساس است.البته دکتر سریع القلم معتقد است آنچه دانشگاهیان را متمایز می کند تحلیل های متفاوت آنان از قضایا است

و الا اساتید دانشگاه اطلاعات خود را از رسانه های عمومی می گیرند. وی می گوید؛ بنده نوعی روزنامه ها را می خوانم و بر اساس اطلاعات مندرج در آنها تجزیه و تحلیل می کنم و اطلاعات آشکار را می گیرم که شاید یک فرد عادی چنین قدرت تجزیه و تحلیلی نداشته باشد. بنابراین موافقم که تحلیل های اساتید دانشگاه در چارچوب منافع ملی کشور ارائه شود و خودم هم همیشه در این چارچوب حرکت کرده ام.با این وجود گلایه های دکتر باقی است چرا که دکتر سریع القلم تاکنون بیش از 44 هزار نسخه از کتاب هایش به فروش رفته است و البته این برای یک استاد ایرانی امتیازی ویژه به حساب می آید.البته این تنها وجهی از ماجرا است چرا که دکتر سریع القلم مقاله هایی را در نیوزویک با تیراژ 4 میلیون نسخه منتشر کرده است که از دیدگاه او نظام سیاسی ما که به دنبال اثرگذاری بر جامعه بین المللی هست می تواند از چنین روزنه هایی به عنوان ابزار تاثیرگذاری استفاده کند. اما سریع القلم می گوید متاسفانه در جامعه ما به آن کم توجهی می شود. ماحصل بحث این است که از دیدگاه دکتر سریع القلم بسیاری از همکاران گذاشته اند و رفته اند ولی او این کشور را دوست دارد اما نمی داند این چه روش برخورد با تحصیلکرده های جامعه است؟ و چرا این همه شایعه سازی می شود؟ گفت وگوی اعتماد با دکتر محمود سریع القلم را می خوانید؛

آقای دکتر به عنوان اولین سوال بفرمایید ریشه اخباری که اخیراً درباره شما و سایر اساتید دانشگاهی منتشر می شود، کجا است؟

درباره خودم می توانم بگویم که من هیچ کجا نرفتم و اخباری که درباره حضور بنده در همایش بیلدربرگ منتشر شده است، صحیح نیست. بنده می توانم بگویم برای دانشجویانم کلاس های فوق العاده تشکیل می دهم، اما ظاهراً یک جریانی است که دروغ پردازی و گمانه زنی می کند و از این بابت بسیار متاسفم.

پس چرا چنین جریانی ایجاد شده است؟

فکر می کنم کلاً ما تفاوت های فکری را در جامعه نمی پذیریم. فکر می کنیم فقط باید یک تفکر وجود داشته باشد و هر کسی با آن تفکر فاصله دارد یا نادان یا فاسد یا وابسته است. ظاهراً بخشی از جامعه ما تفاوت های فکری و اندیشه را به عنوان انحراف می بیند و بعضی روزنامه ها هم می گویند دیدگاهی داریم که همه باید خود را با آن فکر خاص منطبق کنند من ریشه این جریان را فکری می بینم.دیگر اینکه به هرحال در کشور ما تعامل با جهان مقبول نیست. کلاً فضای سیاسی ما ضد خارجی است و به نظرم چون ضعیف هستیم نگران تعامل با جهانیم در حالی که کشورهای توانمند با جهان تعامل می کنند و در عین حال خود را نیز حفظ می کنند. مثلاً کشورهایی چون هند، برزیل، کره جنوبی، ترکیه و... با دنیا تعامل دارند و البته هویت خود را هم حفظ می کنند. پس این مشکلاتی که اخیراً ایجاد شده است ریشه فکری دارد. باید بگوییم ما تفاوت ها را نمی پذیریم و چون نظرات برخی دانشگاهیان متفاوت است پس صحیح نیست که آنان را در معرض اتهام و شایعه قرار دهیم.

جریانی که می گویید اخیراً به وجود آمده است، به لحاظ عملی چه نتایجی بر جامعه دانشگاهی دارد؟

در واقع در جامعه ما جریانی به دنبال یکسان سازی تفکر است که این یک جریان سیاسی است. هرچند ما ایرانیان از بنیانگذاران تفکر در جهانیم ولی الان فشاری برای یکسان سازی تفکر به وجود آمده است و درصدد است نوعی از فرهنگ را حاکم کند که همه یک گونه بیندیشند. در همه کشورها، در دستگاه دولتی معمولاً یک نوع تفکر وجود دارد ولی ضمنا ًبه جوامع اجازه داده می شود که نسبت به موضوعات مختلف دیدگاه های متفاوتی داشته باشند و این باعث می شود که یک کشور خود را اصلاح و رشد کند.

مساله بعدی اینکه کلاً ما در مقوله فرهنگ مناظره و نقد خیلی ضعیف هستیم. یعنی اینکه اگر نظر شما با من متفاوت باشد باید به شما حمله کنم و القاب خاصی به شما بدهم. یعنی اینکه من بلد نیستم اول دیدگاه شما را بفهمم و نظرات شما را بشنوم و بعد نظر بدهم همین که تفاوت می بینیم به دنبال توطئه می گردیم و این مشکل ایجاد می کند. در حالی که دانشگاه جای طرح اندیشه های مختلف است چرا که کارکرد دانشگاه با سایر حوزه ها متفاوت هست. من قبول دارم دولت باید دنبال استراتژی های خاص خود باشد اما اینکه به دانشگاه بگویند مثل ما فکر کنید و متفاوت فکر نکنید این با روح دانشگاه سازگار نیست.

آقای دکتر شما یکی از نظریه پردازان موثر توسعه ایرانی طی شانزده سال ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی به شمار می روید آیا فکر می کنید انتقادات علیه شما به این خاطر است؟

مبنای حرف من این بوده که به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشیم و با جهان خارج ارتباط داشته باشیم ضمن اینکه به صورت معقول و در چارچوب منافع کشور هم اثرگذاری جهانی داشته باشیم. رابطه نباید یک طرفه باشد. من گفته ام در داخل کشور مجلس قوی، دولت قوی و نهادهای قوی داشته باشیم و از جهان بیاموزیم و تاثیرگذار هم باشیم. بدون تعامل با جهان که نمی توان به رشد و توسعه دست پیدا کرد.

پس یعنی فشارها به شما به خاطر دیدگاه های متفاوت شما است؟

فکر می کنم چون متفاوت هستیم فشار بر ما زیاد است. ضمن اینکه به شدت به کشور و جامعه اعتقاد داریم اما در عین حال افکارمان متفاوت است. فشار هایی هست که می خواهد ما را به سمت یکسان سازی ببرد. در حالی که ملت ایران برخلاف سایر کشورهای در حال توسعه جامعه یی به شدت فکری است و جامعه ایران را نمی توان یکسان سازی کرد. حتی راننده تاکسی هم فکر و اندیشه متفاوت دارد تا چه رسد به جامعه دانشگاهی و اساتید و پژوهشگران و دانشجویان. اما این فشارها به صورت غیرمنطقی مساله اندیشه و تفکر در ایران را سیاسی می کند.

آقای دکتر شما روی متفاوت بودن افکار و اندیشه ها در دانشگاه تاکید می کنید و می گویید چون متفاوت هستیم پس فشار بر ما زیاد است، به عنوان یک استاد ایرانی چه توصیه یی برای رفع این مشکل دارید؟

معتقدم که تفاوت های فکری را نباید سیاسی کنیم یعنی فرض کنید اگر نسبت به اتحادیه اروپا، رابطه ایران و روسیه و برنامه چهارم توسعه و... نظرات متفاوت وجود دارد نباید بگوییم چون دیدگاه شما متفاوت است پس شما وابسته هستید، این برازنده یک جامعه فکری و اسلامی نیست. سمبل این تفکر اتحادیه جماهیر شوروی سابق بود که هر کس متفاوت فکر می کرد به سیبری تبعید می شد چون سیستم ظرفیت انتقاد و تعامل با جامعه فکری و علمی را نداشت.توصیه من این است که منزلت دانشگاه را حفظ کنیم. دانشگاه جای فکر کردن و پارادایم های مختلف است. دانشگاهیان ادعایی ندارند. اینها نه تصمیم گیرنده اند و نه داخل در قدرت. چرا بیهوده دانشگاهیان را وارد مسائل سیاسی و قدرت می کنیم. دیگر اینکه رقابت را با یکسری اصول و ادب و نزاکت ایرانی و سعه صدر پیش ببریم. ما باید آداب رقابت کردن را بیاموزیم. روی همدیگر القاب منفی نگذاریم. ما باید یاد بگیریم اگر چند نفر متفاوت با ما فکر کردند علیه آنها جوسازی نکنیم.توصیه من به سیاستمداران و طرفداران آنها در رسانه ها این است که به روش ها و اندیشه ها و سیاست های خود با رهیافتی درازمدت برخورد کرده و توجه خود را صرف حل و فصل مسائل کشور کنند تا آنکه در جامعه نسبت به افراد و جریانات متفاوت و منتقد انرژی منفی تولید کنند و این نکته را در نظر داشته باشند که سیاست فراز و نشیب دارد و همیشه سیاستمداران بر مسند قدرت نمی مانند و تاریخ ایران نشان داده است که مردم ایران از همه سیاستمداران به خوشنامی یاد نمی کنند.



" width="640" />
 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024