iran-emrooz.net | Mon, 04.12.2006, 5:53
اعتماد ملی: دبيرخانه انجمن صنفی روزنامهنگاران پس از انتشار گفتههای محمدحسين صفارهرندی، وزير ارشاد، در جمع خبرنگاران پارلمانی، پاسخی را به روزنامه ارسال كرده است كه در زير میآيد:
در پاسخ به سخنان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی كه در مصاحبه با خبرنگاران اظهار داشته و در رسانهها منتشر شده است، تذكر موارد ذيل ضروری مینمايد.
١- آقای صفارهرندی در خصوص احضار تعدادی از خبرنگارانی كه از سوی «انجمن صنفی روزنامهنگاران ايران» به هلند سفر كرده بودند به وزارت اطلاعات پاسخ دادهاند: «من احضار خبرنگاران را نشنيدهام، به نظرم خوب است خود آن خبرنگاران به مردم توضيح دهند كجا رفتهاند، چه كارهايی كردهاند و با چه كسانی ملاقات كردهاند، اگر همان را توضيح دهند كاری به وزارت اطلاعات نخواهد داشت.»
هرچند اظهار چنين پاسخی از سوی وزيری كه متولی امور مطبوعات در كشور است تا حد زيادی نشان از عدم پيگيری و مطالعه اخبار توسط ايشان دارد چرا كه خبر نحوه برخورد با روزنامهنگاران يادشده پس از بازگشت در فرودگاه و ضبط تمام وسايل همراه ايشان و احضار آنان در رسانهها منتشر شد اما جالبتر از آن درخواست ايشان از خبرنگاران برای توضيح گزارش سفرشان به مردم است. متاسفانه بايد گفت با شيوه برخوردی كه با اين روزنامهنگاران در فرودگاه شد كوچكترين فرصتی برای آنان برای ارائه گزارش سفرشان به مردم باقی نماند. خوشبختانه يكی از وظايف رايج در كار روزنامهنگاری ارائه گزارش سفر به مردم است (هرچند واژه مردم در اين اظهارنظر كلی و مبهم بوده و جايگاه حقوقی آن نيز معلوم نيست!) و قطعا اگر فرصت داده شده بود اين كار را انجام میدادند اما برخلاف انتظار و سخن وزير متولی امور مطبوعات آنها قبل از انجام اين كار و در بدو ورودشان به تهران سروكارشان با برخی نهادهای فرودگاهی افتاد و تاكنون نيز گرفتار پاسخگويی به همين نهادها مانده و فرصت گزارش سفر به مردم را نيافتهاند! واقعا از وزيری كه خود روزنامهنگار بودهاند و حالا هم بايد بيشترين حساسيت و توجه را نسبت به حقوق حرفهای و قانونی روزنامهنگاران داشته باشند بيشتر از اين انتظار میرفت كه خود را نسبت به احضار و برخورد با روزنامهنگاران به هر دليل بیاطلاع اعلام كنند.
٢- ايشان گفتهاند:«در مورد اين سفر از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد چيزی سوال نشده و برای اين سفر اجازه گرفته نشده است.»
آقای وزير معلوم دارند كه طبق چه قانونی شهروندان ايرانی و از جمله روزنامهنگاران بايد برای سفر به خارج اجازه بگيرند؟ متاسفانه نوع نگرشی كه پس از روی كار آمدن دولت نهم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به مطبوعات و روزنامهنگاران حاكم شده است مبتنی بر يكچنين ديدگاهی است كه روزنامهنگاران برای سفر به خارج بايد با معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد هماهنگ كرده و از آنها اجازه بگيرند.
ضمن آنكه اين نگرش هيچگونه انطباقی با موازين حقوقی و قانونی جاری در جمهوری اسلامی ايران ندارد و خواستهای كاملا غيرقانونی است كه قطعا ناقض استقلال حرفهای و امنيت شغلی روزنامهنگاران در انجام وظايف حرفهایشان است. به نظر ما اينگونه سخنان و اقدامات پيامد فقط نوعی سوءظن و نگرش بدبينانه به شهروندان و ازجمله روزنامهنگاران است، در حالی كه انجمن صنفی و اعضای آن خود را متعهد به رعايت همه موازين حقوقی و قانونی و پايبندی به منافع ملی میدانند و هرگونه ارتباط و مراودهای با ديگران را در چنين چارچوبی پی میگيرند.
٣- ايشان گفتهاند: «هويت جاهايی كه دعوت میكنند و دوستان مطبوعاتی ما برای بازديد میروند، بايد شناخته شده باشد. اگر دستگاههای حكومتی و سازمانهايی كه مرتبط با كشور ما هستند به صورت قانونی ارتباطی در چارچوب پروتكلهايی كه بين طرفين برقرار است مراودهای صورت بگيرد اين يك امر طبيعی و مشخص است. اگر صنوف میخواهند با يكديگر ارتباط داشته باشند قاعدتا نبايد سر از سازمانهای دولتی آن طرف دربياورند.»
ايشان ادامه داده است: «ارتباط گرفتن با دستگاههايی كه كارشان تاثير بر احوال كشورهای ديگر و طراحی برای تحول كشورها در دستور كارشان است كار حرفهای روزنامهنگاری نيست. اگر دوستانی كه به هلند سفر كردهاند سفرنامهشان را بگويند، خيلی از چيزها روشن میشود.»
متاسفانه بايد گفت حاكميت نگاه امنيتی بر مطالب اظهار شده هويداست و مشكل اصلی نيز از همين جا ناشی میشود كه وزير متولی امور فرهنگ و هنر در مطبوعات با ديدی امنيتی به فعاليتهای زيرمجموعهاش مینگرد و اصل را هم بر اين گذاشته است كه ديگران در پی تاثيرگذاری و تغيير احوال مايند و بايد از اين اقدام جلوگيری كرد. حاكميت اين نگاه ديگر جای هيچگونه تعاملی توسط نهادهای مدنی و از جمله انجمن صنفی روزنامهنگاران با نهادهای مشابه در ديگر كشورها نمیگذارند چرا كه تفسير اينكه چه نهادی دولتی است يا غيردولتی، به اراده حاكم بستگی دارد و خلاصه كلام اينكه نهادهای مدنی هم بايد همچون زيرمجموعه دولت عمل كرده و با اجازه، ارتباط برقرار كنند كه طبعا اين با فلسفه كار نهادهای مدنی و بخش خصوصی تناقض دارد، ضمن اينكه انطباقی با موازين حقوقی و قانونی هم ندارد. در عين حال وزير محترم میتوانند از همكار خود در دولت گزارش كامل آنچه را در اين سفر انجام شده دريابند و دريابند كه اينگونه نگاه به سفر روزنامهنگاران چقدر اشتباه و هزينهزاست و به نظر ما از طريق تعامل مثبت و سازنده با انجمن و روزنامهنگاران به راحتی میتوان چنين برخوردها و هزينههايی را بر نظام بار نكرد.
٤- آقای وزير در پاسخ به اين سوال كه با توجه به اينكه وزارت كار انتخابات انجمن صنفی را نپذيرفته، اقدامات اين انجمن را چگونه میبينيد، گفتهاند: «منتظريم وزارت كار قضاوت خويش را در مورد صلاحيت انجمن صنفی در برپايی انتخابات و اساسنامه انجام دهد.»
خوشحاليم كه ايشان در اين حد نسبت به مسائل انجمن پيگيری و محبت دارند و از مواضع قبلی خود در كيهان فاصله گرفتهاند. هرچند انجمن مشروعيت و هويت خود را مديون اعضاست و در نهايت اين آنها هستند كه بايد در مورد سرنوشت انجمن تصميم گيرند و منتخبان آنها در هياتمديره تمام تلاش و تعامل خود را برای حل و فصل مسائل حقوقی با وزارت كار به كار بستهاند اما از آقای وزير انتظار میرفت كه پاسخ ديگری میدادند.
جهت اطلاع ايشان بيان میشود كه پس از روی كار آمدن دولت نهم انجمن نهايت تلاش خود را در تعامل مثبت و سازنده با وزارتخانه مرتبط از جمله معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به كار بست و با اينكه در آن زمان مشكلی به لحاظ انتخابات و اساسنامه هم نداشت نه تنها مورد پذيرش مسوولان مربوطه قرار نگرفت بلكه اقدامها به گونهای در جهت حذف و ناديده گرفتن انجمن جريان يافت.
بازپسگيری هديه رئيسجمهور خاتمی كه قرار بود به صورت كامپيوتر دستی به روزنامهنگاران داده شود از انجمن و تبديل آن به وجه نقدی و توزيع بدون ضابطه آن در ميان گروهی خاص از روزنامهنگاران، پسگيری برگزاری مسابقه جشنواره مطبوعات پس از سالها از انجمن و دولتی كردن آن و در عين حال حمايت آشكار مسوولان ارشاد از نهاد صنفی ـ سياسی موازی با انجمن نشانههای آشكاری بر اين مدعاست و اميدواريم اينگونه نباشد كه وزير ارشاد منتظر اعلام انحلال انجمن از سوی وزارت كار و تشكيل انجمنی ديگر توسط دوستان همفكر باشند.
ما خوشحال بوديم كه آقای صفارهرندی با تجربه روزنامهنگاری بر سكان امور فرهنگ و مطبوعات نشستهاند و میتوانند يار خاطر روزنامهنگاران و تنها نهاد صنفی آنها باشند و هنوز نيز بر اين اميديم و اميدواريم كه ايشان تفاوت بارز جايگاه امروز خود با ديروز را دريابند و به گونهای سخن بگويند كه همه اصحاب هنر و فرهنگ و مطبوعات خود را زير چتر حمايت ايشان ببينند.