iran-emrooz.net | Thu, 06.07.2006, 6:05
دریغ اما
ویدا فرهودی
دریغ اما که دنیا آن چنان آبی
که پنداری
و میخواهی
نخواهد شد
و سقف زندگی تا آخر هستی
هماره ابری و غرق غبار حسرتی بیرخنه خواهد ماند.
دریغ اما
به جرم عاشقی صدها تو و من را
جهان بر چوبهی سرخ اناالحقها....
...........
دریغ اما
زمان ِ چون و چـنـد ِ زندگی طی شد
فقط فرسنگی از راه دراز ِ کوتهــش باقی است
و میگویــی
در این اندک مقــام ِ قدر یک افسوس
چه سان غیر ِ خودم باشم؟
من آن آهنگ پرواز پــریــروزم
کـه از دیروز تا اکــنون
و تا فردای خفتنهای بی برخیز
فقط از آرزویی کهنهام لبریز
و آن
دیدار آزادی است
دریغ اما...
دریغ اما...
ویدا فرهودی
١٣٨٥