«از کران تا به کران لشکر ظلم است، ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است»(حافظ)
باز، خطابهٔ رگبار است وُ
روشن میکند برگریزانِ صدایت
درد را، صریح، وُ
افشا میشود فقر در معنی وُ
آبان، دی، قدرت، طاقت
در تعریف وُ
هیچچیز شبیه خودش نمیماند دیگر.
وَ این ظلمت، این سردخانه
سهمی از بیپناهی اَست وُ
این فرصت
پردهخوانیِ خون وُ
عریضهٔ خاک وُ
این خیابان
کتیبهٔ آزادی.
ماندانا زندیان
دی ۱۳۹۸