ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 20.10.2019, 20:43

فریادهای خاموش

شهریار حاتمی

پروانه‌های رنگی‌
در باغ‌های سنگی،
کبوتران سپیدبال و قناری‌های عاشق،
زنبوران عسلِ بی‌کندو
آوارگان این سو و آن سو
با بال‌های پر از گرده‌‌های گُل،
هنوز غریبه‌ی این باغ‌اند.

در دشت‌های تاختن
اسبان بی‌یال و سُم
افق نیمه روشن را می‌نگرند
و بادِ مست
تازیانه‌ی غربت را
بر گُرده‌‌های زخمی آنان فرود می‌آورد.

خُفّاش‌‌های متبسّم مفسّر نور اند
و خورشید،
حقیقت تلخی ست
که در این غبار اندوده زمان،
رخصت حضور نمی‌یابد.

کفتار‌های پیر
با ساطور‌های خون آلود
لاش‌خوری کرکسان جوان را تقبیح می‌کنند
و خود،
جنازه‌ی پروانه‌ها‌ی رنگی را
در سفره‌ی شتک زده از خون،
به سور نشسته‌اند.

پروانه‌های رنگی‌،
زنبورن عسل بی‌‌کندو،
و قناری‌های عاشق،
به گوشهای بریده‌ی جنگل
اعتنائی نمی‌کنند.

فریاد‌های خاموش
و خاموشی فریاد‌ها
عمق درد را دو چندان می‌کند.

اسبان یال بریده،
عطشان به سوی افق،
در دشت خاموش می تازند
و کبوتران سپید بال
بر فراز سرشان بال می‌زنند
آن چنان که صدای بال‌هاشان
در دشت خاموش می‌‌پیچد
و گوشهای بریده‌ی جنگل را می‌آزارد.

کبوتران بی‌آغُل،
زنبوران عسل بی‌ کندو،
پروانه‌های رنگی بی‌گل،
اسب‌های یال بریده و بی‌سُم
و قناری‌های عاشق،
با یک زبان سخن می‌ گویند
و بسیار گوش‌‌ها با این زبان غریبه‌اند.

فریاد‌های خاموش
و خاموشی فریاد‌ها
بی‌هیچ پژواکی
در زیر آسمان خفته‌ی این دشت،
عمق درد را دو چندان می‌ کند.


شهریار حاتمی

استکهلم ۲۰  اکتبر ۲۰۱۹