ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 24.02.2006, 8:49

به مناسبت ٢١ فوریه “روز بین‌المللی زبان مادری”

حوا سلیمی - شیکاگو

.(JavaScript must be enabled to view this email address)
جمعه ٥ اسفند ١٣٨٤



به باور انسان‌های امروزی، زبان‌ها توانمندترین ابزاری هستند که میراث‌های محسوس و نامحسوس فرهنگی بشر را نگهداری و تکامل بخشیده‌اند.

در سال ١٩٩٩ سی‌امین کنفرانس جهانی یونسکو روز ٢١ فوریه را "روز بین‌المللی زبان مادری" خواند و از آن تاریخ تا کنون سازمان یونسکو، هر ساله، به مناسبت این روز برنامه‌های مختلفِ ویژه‌ی "زبان" را در دنیا ارایه می‌دارد.

سازمان جهانی یونسکو، تلاش دارد با حفظ و نگهداری زبان مادری، به شخصیت روانی بشریت در جهان پرتحول امروز هویتی پا برجا دهد.

اهمیت زبان و زبان شناسی در شالوده فرهنگ‌ها و هویت شناسی انسانِ امروزی نهفته که در جهان پٌر رفت و آمد کنونی موجب چند گانگی فرهنگی و در نتیجه نیاز به آموزش چندگانگی زبانِ انسانِ قرنِ ٢١ شده است

زبان مادری ما، "فارسی"، یکی از ٦ تا ٧٠٠٠ هزار زبان رایج کره‌ی زمین است که یکی از پیرترین زبان‌های دنیا محسوب می‌شود.

چند سالی‌ایست که در شیکاگو، تلاش می‌کنم، افتخار آموزش واژه‌های زبان مادری را از آی با کلاه ، آی بی‌کلاه گرفته تا ایی مثل ایران و ایرانی را به زبان مادری به عزیزانِ دور از سرزمین مادری آموزش دهم تا شاید بتوانم بخش بسیار کوچکی از وظیفه وجدانی- تاریخی پرباری را که به عهده داریم، انجام دهم. در این راه بی شک باید از آن دسته از مادران پرتلاش و بانی‌یان مراکز آموزشی زبان مادری‌مان "فارسی" سپاسگزار باشم که این مهم فقط به همت این عزیزان و شکیبایی آنان انجام پذیر بوده و می‌باشد.

تاریخِ زبان مادری ما، و راز زنده ماندن آن، حاملِ پیام زیبا و خردمندانه تاریخی است که قرن‌ها بابت نگهداری آن مبارزاتی خونین انجام و از جان گذشتگان بسیاری داشته است. و این از جان گذشتگان کسانی نبودند مگر پدران و مادران ما. آنچه را که امروزه به نامِ زبان مادری "فارسی" داریم، مادران ما آن را، طی قرن‌ها زخم خنجر خوردن، از زیر چنگ و دندان مهاجمان بیرون کشیده و از راهِ شاهرگ‌های خود به فرزندان خود سپرده‌اند.

این افسانه نیست، تاریخ است. رازِ این پیرترین زبان دنیا در دلِ تاریخ پیر ماست. که با فریاد همیشه جاودانه انسانی بزرگ چون فردوسی که با رنج جانش به آن نفسی دوباره دمید.

با مروری کوتاه در سرنوشتِ تاریخی زبان مادری مان، هنوز پس از چهارده قرن، جای چنگ و دندان مهاجمان جاهل مسلک بیگانه را در پیکره‌ی خونین این زبان داریم. چه سرافرازیم که می‌بینیم با ایستادگی شان، ما را برآن داشتند تا در این نقطه از جهان، دست فرزندانمان را بگیریم و در کورانِ سخت زندگی در غربت، راه تحویل این میراث بزرگ فرهنگی را هموار نماییم و به آن بهایی دهیم به وسعت یک تاریخ سخن. آرزو داریم بتوانیم فرزندانمان را با عمق این عشق ازلی آشنا سازیم زیرا امروز با آگاهی جهانی روبرو هستیم و می‌دانیم که نیاز و بقای حقیقی موجودیت ملی و خردِ فرهنگی ما در نامیرندگی زبان مادری ماست.

شاهدیم که چگونه هنوز به هویت بعضی از بزرگان علم و ادب سرزمین مان می‌توانند با گستاخی دست درازی کنند و این نتیجه‌ی حاکمیت جبارمنش آن زمانی است که سیاست اداری و کتابت در جامعه‌ی ایران به اجبار به زبان بیگانه و شمشیرکشانِ عرب، عربی بود. در طی چهار قرن متداوم خانه به خانه و ده به ده تجاوز و کشتار کردند ولی مردم و به ویژه مادران ما، در روان و دل زبان گفتاری شان را تغییر ندادند و با آن زیستند و رازِ پایندگی خود را در آن یافتند... که چه نیکو دیدند. امروز که شاهد "روز بین المللی زبان مادری" هستیم، این افتخار جهانی را باید از آنِ مادران خود نیز بدانیم که سهم بسزایی دارند.

البته هدف از این گفتار، فقط برانگیختن حس ملی و درک تجاوز قرن‌های پیشین نیست زیرا که خوب می‌دانیم بیداریمان را نهایت نباید چون امروزه، خود نیز در چنگال حکومتِ جاهلانه‌ی مشتی از فرصت طلبان مذهبی- سیاسی ای پرپر می‌زنیم که محتوای کتب آموزشی فرزندانمان را با انباشتی از تاریخ بیگانگان انباشته اند، بلکه از آن جهت است که شاهد بروز و رشد نسلی از مردم سرزمین مان هستیم که در سراسر گیتی در زبان گفتاری و کرداریِ مادری شان سرگردان مانده و چه بسا در خواندن و نوشتن واژه‌ی نام خود و نام سرزمین مادری خود نیز درمانده‌اند.

با بیان بخش بسیار کوچکی از آن مبارزات تاریخی، فرزندان خود را نیز در درد بی نهایت تاریخی مان شریک می‌نماییم.

((... در عصر عبدالملک بن مروان و سردار او حجاج سعی در برطرف کردن و از میان بردن آثار زیادی شده است.
عبدالملک سکه‌ی کاملا عربی ایجاد کرد و سکه‌ی رومی و ایرانی را موقوف نمود.
در عراق، دیوانی که مخصوص عایدات بود به زبان فارسی نوشته می‌شد و دیوان شام به یونانی، وقتی حجاج والی عراق شد، کاتب او ابوالولید صالح بن... بود و دیوان فارسی را زاذان فروخ اعور پسر... مرتب می‌نمود.
زاذان فروخ که کاتب حجاج نیز بود در فتنه ی... کشته شد. حجاج به جای او پسرش، مردانشاه را کاتب خود گردانید.
صالح به حجاج گفت که می‌تواند دیوان را خود به زبان عربی نقل کند، پس حجاج او را مامور این کار کرد.
ایرانیان صد هزار درهم به صالح دادند که از نقل دیوان به زبان عربی اظهار عجز کند. صالح نپذیرفت و آن را به زبان عربی نقل کرد و این کار در سال ٧٨ قمری روی داد.
مردانشاه به او گفت؛ خدا اصل ترا از دنیا برکند به همان گونه که اصل فارسی را قطع کردی.

امر تغییر دیوان فارسی به زبان عربی نتیجه‌ی وخیمی برای آینده‌ی زبان فارسی و همچنین کم شدن نفوذ فارسی زبانان در ادارات داشت. نتیجه‌ی دیگر آن، محروم شدن ایرانیان از عنوان کاتب در ایالات کشور بود که امور حساب و خراج را به فارسی مرتب می‌نمودند.))*

و نیز می‌گویند که:
((... پس از موبدان، دسته‌ی دانشمند و فرزانه‌ی مملکت را دهقانان تشکیل می‌دادند و شواهد تاریخی بسیار داریم که حافظ این میراث ادبی و علمی و نمایندۀ دانش و فرهنگ ایران طبقه‌ی دهقانان بودند.
... دهقانان ایرانی که اغلب میان نمایندگان دولت عربی و عامه‌ی مردم ایران وسیله و واسطه‌ی حل و عقد امور بودند. با وجود اینکه اغلب دین اسلام را (خواه و ناخواه) پذیرفته بودند ولی، یکباره از روایات قومی خود صرفنظر نکردند و تالیف‌ها و کتاب‌های نیاکان خود را عزیز می‌شمردند و در حفظ زبان فارسی بسیار موثر بودند.))*

نمونه‌های تاریخی زیادی نشان می‌دهد که مردمِ طبقه‌ی دهقانان و جامعه بی سواد با حس ملی خود نگهبان زبان فارسی شدند.

ابوالریحان بیرونی گوید:
((چون قتیبة بن... خوارزم را پس از مرتد شدن اهالی آن فتح نمود هرکس را که خط خوارزمی می‌دانست و از اخبار و اوضاع ایشان آگاه بود و از علوم ایشان مطلع به کلی فانی و معدوم الاثر نمود و ایشان را در اقطار ارض متفرق ساخت. و الهذا اخبار و اوضاع به درجه ای مخفی و مستور ماند که به هیچ وجه وسیله ای برای شناختن حقایق امور در آن مملکت بعد از ظهور اسلام به دست نیست)) و همو گوید:
((چون قتیبة بن... نویسندگان ایشان را (نویسندگان اهالی خوارزم را) هلاک نمود و هیربدان (پیشوایان دینی) ایشان را بکشت و کتب ایشان را بسوخت، اهل خوارزم امی ماندند و در اموری که محتاج الیه ایشان بود فقط به محفوظات خود اتکا نمودند، و چون مدت متمادی سپری گردید و روزگار دراز بر ایشان بگذشت امور جزییه‌ی مختلف فیه را فراموش کردند و فقط مطالب کلیه‌ی متفق علیه در حفظ ایشان باقی ماند)).*
...
اگر امروز جهان از وجود چنین زبانی بهرمند است، به همتِ خردمندی پیشینیان ماست و بس.
امروز جامعه بین المللی نگران نسلی می‌باشد که هم اکنون در سراسر دنیا با دوگانگی هویت روزگار می‌گذراند و نگران آن نسلی است که در آینده نه چندان دور، در گرداب احساس بی هویتی فرهنگی و دو گانگی شخصیت روانی، معلق و سرگردان می‌ماند.

کاشکی بتوانیم با شایستگی و بایستگی در مقابل این تاریخ سازان فرهنگی مان سرفرود آوریم. شاهد آنیم که دنیای امروز ارزش گذاری خود را بر این نهادهای ارزشمند گزارده است و از ما که دارندگان اصلی این نهادینه‌ها هستیم، انتظار همکاری بیشتری می‌رود. به ویژه با وجود "روز بین المللی زبان مادری"، وظایفِ حفظ این میراث فرهنگی ما، سنگین تر و پربارتر از همیشه است.


پانوشته‌ها:
________
* جنبش‌های دینی به قلم دکتر غلامحسین صدیق
* تاریخ سیستان ص ١٠٦ و تفسیر یشت‌ها، ص ٢١-٢٢؛ ترجمه آثار الباقیه ص، ٣٥-٣٦