ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 07.07.2015, 8:43

دلخوانی

نعمت آزرم

حُسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت (حافظ)
زیبائی‌ات زطاقت من امتحان گرفت
عشقت نمود چهره و تاب و توان گرفت
تا چشم من به چشم تو افتاد در دلم
سیمای جفت گمشده‌ام باز جان گرفت
حسّی گداخت جانم و آنگاه چهره‌ام
از شوق و شرم رنگ گل ارغوان گرفت
گلرنگی‌ات به چهرۀ من بازتاب یافت
خود گونه‌هام رنگ گل سرخ از آن گرفت
جانم شنید بوی نفس‌های عشق را
عطرش به ذهن واژه شد و در زبان گرفت
جز عاشقی که لذت زیبای آدمی ست
دیگر کدام کام توان از جهان گرفت؟
پاداش پاکبازی من بین که آسمان
عمری به زیر صاعقه‌ام بی‌امان گرفت
سیمرغ بی‌نیازی من خوش که همتش
پر بست از زمین و کله زآسمان گرفت
باجهرۀ بهشتی یارم شگفت نیست
ذوقم هزار نکته اگر بر جنان گرفت
دل را هوای جنت موعود می‌ربود
آخر نسیم مینوئی ام در میان گرفت
وز بعد سال‌ها که غزل بر لبم نبود
طبعم دو باره از غزلم امتحان گرفت.
با «حافظِ» عزیز مرا داوری نبود
این شیوه را سُرایش من ناگهان گرفت!*

——————-

* ناگهان= اتفاقاٌ
پاریس ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ خورشیدی