کلام، دندان درندهی دیوان
بر آروارهی جملههای اینان است
سُخن، سیخ سوزان درون مغز
پیام، تسلیم یا صلیب و زندان است
دروغ، حقیقت عریان آسمان
حقیقت، دروغ زمین ویران است
خرافات زیر عبای خرد
خرد زخم خورده نالان است
عقل و منطق به نزد مولانا
پای چوبین در بیابان است
«مسیح» با پیامی ز مغربِ مشرق
خود فسونی ز شخص شیطان است
ماندیم در میان آتش و اژدر
هرسوی دشمنی نمایان است
امید، چون ستیز بیسپر با شر
افق، شمشیر خمیدهی خدایان است