ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 02.08.2011, 7:41

خاک غریب

بهمن نیروانی


تقدیم به: همه فعالان مدنی که مجبور به ترک ایران شدند!


زمزمه رفتنش بود. کاملا توسط اطلاعات تحت نظر بود. تحمل انفرادی، بازجویی، یورش به منزل، تهدید خانواده و خودش و نهایتا محکومیتی ناعادلانه آزادی هر عملی را از او می گرفت. دو سال فعالیت مشترک در عرصه حقوق بشر و ... به دوستیمان عمق بخشیده بود. یک روز به گوشیش زنگ زدم، خاموش بود. چند ساعت صبر کردم، باز هم فایده نداشت. با یکی از دوستهای مشترکمان تماس گرفتم، گفتم: " ازش خبری داری؟" پاسخ شفافی نشیدم. از ایران رفته بود، آنهم بی وداع!



تو را از پهنه این خاک می‌رانند
تو را در تنگنای حبس می‌خوانند
تو را در بند نادانی
تو را با درد بیکاری
به شوق لحظه‌ی دل کندنت زین خاک
به جانت زخم می‌کارند!
ولی پرهای مهر تو
پیام دوستی در آسمان عدل افشانند!

وطن را مرزهای بسته جغرافیا پهنا نمی‌بخشد!
وطن را رنگ و خون و قومیت معنا نمی‌بخشد!
نه مشتی خاک
نه غیرتهای بنیان‌افکنِ غمناک
وطن، در وسعت اندیشه‌هایی ژرف
که از چنگال خونریز تعصب‌ها گریزان گشته
گسترده است!
وطن، با روشنای قلب‌هایی ناب
که از مهر اهورایی فروزنده است
به روی پهنه گیتی
دمادم عشق را
بر جلگه‌ی سرسبز انسانی
تراونده است!

به هر جایی که باشی
حلقه‌های باور ما سخت پیوسته است!
نگاه ما به انسان
رشته‌های درهمِ تبعیض را
از ریشه های بسته در این خاک
بگسسته است!

فروغ فکرهامان
مرزها را در نوردیده است
صدای ساز باورهای ما
همراه ضرب آهنگِ حقِ بانوان
در قلب ها مان کوک گردیده است!
و فقر کودکان کار
هوای خواب را از چشممان
دیریست دزدیده است!

تو نبض رنج‌های بی‌امان روزگارانی
تو شوقی
خسته از افکار تنگ و پوچ
که می‌جویی نشانی
در امید کوچه‌های کوچ
تو آغوشی پر از معنی، پر از هستی
برای لحظه‌های نیستی و ننگ
تو فریادِ سکوتی
در میان قلبهایی سخت همچون سنگ

به روی پهنه گیتی
سرود داد و آزادی،
به کابوس سیاه و تلخ تبدار زمان
آوای بیداری است!
و در سرمای پرسوز خزان این جهان
پیوند باورها
نوید رویش گلخند هشیاری است!

به روی گونه‌هایم بارش آزادی فرداست.
مپنداری که غمگینم
نسیمی می‌سراید شوق پویایی
قسم! بر دوستی سوگند
شکوه زندگی برپاست!


بهمن نیروانی
14/4/1390