iran-emrooz.net | Fri, 10.06.2011, 15:00
چند آدم آن طرفتر
کامبیز گیلانی
شب چند خیابان آن طرفتر
روز ماست
خورشید اگر کم رنگ است
دل
سست است
کوچه میرقصد
کوچه پر از بازی میشود
کوچهی قدیمی
دستها
آزاد میشوند
رها
مثل بادبادک
نخها
اما
در هم پیچیدهاند
از آن سوی طوفان پنهان
کلاغهای آشنا
با
پرندگان مهاجر
به سخن درآمدهاند
آتش چند خانه آن طرفتر
دودش را
به باد سپرده است
تا چشمهای بیتفاوت را
نمناک کند
نمی
پر از آب
که روی زمین سوخته
جاری شود
گورها
هرگز خاموش نخواهند ماند
هیچ زندانی
از چشمی
که میجویدش
پنهان نخواهد ماند
امید چند آدم آن طرفتر
برقی
در آسمان سالها ابری این شهر
نشانده است
رعد در راه است.