iran-emrooz.net | Fri, 21.01.2011, 17:11
مرداب
شکوفه تقی
ایران امروز
شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹
شفق
باد،
بوی شور دریای ما را میآورد؛
اشکی که میریزیم.
خونی که میریزند.
مرداب
از بام آرزو، سقوط کردیم،
از خود هبوط.
مثل سنگی،
ریز ریز،
در ته مرداب، نشست.
سرنیزهها که،
در رثای لحظهها،
از زبان مترسکها خواندند،
ما مرگ آواز را،
در گلوی شکستهی پنجرهها،
گریستیم.
وطن
از کجا میآیم؟
از شب زاده شدن یک ستاره،
در آسمان یک رویا.
از هنگام چسبیدن
کلاغ
و قیچی،
به انتشار زخمی کتابها.
از حضور ابولهول،
در زیر ایوان عنکبوتی کابوسها.