iran-emrooz.net | Wed, 06.07.2005, 20:46
در آن سوی شب
شهلا آقاپور
چهارشنبه ١٥ تير ١٣٨٤
زهرآگين بر آنسوی ِ
چهرهی خاک
*
باردوشان از راهی
به راهِ ديگر
*
ترا
اينگونه آزردند
*
او مسخوار
توقف کرد
*
مردِ ديوانه در
تبلوُرِ بودن
رهايی را
با دو دست چسبيد
*
آواز ِ صادقی بود
امّا صداقت ِ تقلُبی
در بازار بفروش
میرسيد
*
آنها سنگها را
برای سنگساری
قسمت کردند
*
تاريخ را نسل به نسل
در تصُور آينه
واژگونه نقل کردند
*
همه چيز بيهوده بود
*
زهر آگين
بر آنسوی ِ
چهرهی خاک
*
مرد ِ ديوانه
هميشه
بدون ِ ديوار بود
*
آن کسی که
از آنسوی ِ شهر
بر میگشت
به شهرت و فرصت
بيمار بود.
شعر از کتاب ذرات گرم حس چاپ آلمان
نشر "آيدا"
شهلا آقاپور
.(JavaScript must be enabled to view this email address)