ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 05.12.2010, 12:23

آه ‌ای «یقین گمشده»...

برزین آذرمهر


‌باغ از فراق گل ز تن افکند پیرهن،
بر سینه ریخت شب صدف دانه‌های برف،
پائیز زد به چهره‌ی هر چیزرنگ ِ زرد،
‌ماتم بیافرید و
فرو ریخت اشک ِ سرد.
بس سالیان گذشت...

در برکه‌های شب زده،
تا دیرگاه‌ها،
جزغوک ِ غم نخواند؛
جز هق هق ِ خفیده‌ای
از مرغ ِ حق نماند؛
درهر کجای ره

هر لحظه،
خنجری
بر استخوان خلید؛‌
زهر کشنده‌ای
‌درجسم و جان دوید؛

هر لحظه، هر نفس،
شک همچو صخره‌ای شد و
ره بست بر هدف؛
آه ‌ای «یقین گمشده» رفتی ازاین دیار

زان پس دگر ندید کسی چهره‌ی بهار؛
گو بی‌تو ما
چگونه ازین ره،
گذر کنیم؟
‌بی‌تو چگونه این شب ِ تیره
سحر کنیم؟


برزین آذرمهر