ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 10.02.2010, 16:47

فریاد می‌کنم...

‌برزین آذرمهر

آن جا که آسمان
گْسترده سفره‌ای ست و
در آن
ستارگان،
چون کاسه‌های خالی
حجم گرسنگی را
تصویر می‌کنند؛
من با زبان ِ درد
در زاغه‌های لاغر و مسلول
بیداد ِ ‌فقر را،
امشب تمام شب
فریاد می‌کنم!...

آن جا که آسمان
دشتی ست شب گرفته و مجروح
کاندر غمی سترگ
سوگ ِ ستارگان ِ جوانش را
با عشق ِمادرانه
‌می‌گرید،
من با زبان ِشعله‌ور از خشم
مرگ ِ فجیع ِ فرشتگان ِ جوان را
در کوره‌های ِسرخ ِ شکنجه،
امشب تمام شب
فریاد می‌کنم!...

آنجا که آسمان
‌باغی ست درشکسته و بشکسته شاخ و بر،
کز هر کجای ِ آن
امشب صدای ِداس و تبر
می آید؛
من از گلوگاه ِ یک پرنده‌ی زخمی
بیداد ِ زخمه‌های ِ تبر را
بر پیکر ِستبر ِجوانی،‌
امشب تمام شب
فریاد می کنم!...

آنجا که آسمان
پر بسته کفتری ست که گوئی
در چنگ ِ ‌باز ِابر
راهی به پیش و پس ندارد
شور ِرهایی حتی
از تنگه‌ی قفس ندارد،
من با زبان مرغک ِ توفان
در اشتییاق ِ ریزش ِ باران،
و ترکش ِ هوای تازه،
شوق ِ شکستن و
رهایی را
امشب تمام شب
فریاد می‌کنم!...



‌برزین آذرمهر