iran-emrooz.net | Fri, 13.11.2009, 17:29
بانوی عشق
م ــ زیبا روز
میدمد آبی زلال از جوی عشق
تا تراود از لبانت بوی عشق
با کدامین گل نشاط آوردهای؟
میشکوفد در نگاهت روی عشق
شد قرار ِ دل، گَزیدش قهر ِ تو
یک نفس دل را بنه داروی عشق
بیخودش کن بار ِ دیگر از لبت!
تا شود افیونی ِ جادوی عشق
بیدلم کردی و مست انداختی
بیدلت گشته خمار ِ خوی عشق
در پیات ، هر سو کنم دل را صدا
ماندهام حیران درون ِ کوی عشق
جان ِ بینش را به یغما بردهای
تا شدی با غمزهای بانوی عشق
م ــ زیبا روز
آلمان تابستان 88
خوانش شعر با صدای بهمن شریف
http://www.youtube.com/watch?v=-IN0gFxYUzg