به پنجرههای نيمه باز اعتمادی نيست و از جادهی احتياط سوزِ سرد میآيد سلانه سلانه حرف نمیتوان زد! آسمان با نيزههای آه تيرباران شد! گُلِ صبور ! گُلِ بيخطر! گُلِ خوش خيال ! اين بلبل برای زمستان هم میخواند !