پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 23.11.2011, 8:27

دلتنگی


برزین آذرمهر





چه بسرایم؟
کلامم تلخ!
شرابی هم که می‌نوشم به یاد نوشخند تو
به کامم تلخ!
کنون
تنها و بیگانه 
چو آهویی جدا از یار خود، 
در دشت؛ آواره  
رد پای ترا 
در هر کجا
در خواب 
یا بیدار می‌جویم.

و عطر نازنین‌ات را
به هر بوته گلی
تا مرز‌های برکه‌ی انکار می‌بویم.

کنون در دام افتاده 
و حیران
از نگاه صاعقه واری
که جانم سوخت یکباره
در آن پائیزه راهی که برایم گشت
                                       بی‌برگشت
کنار چشمه‌ی کم آب
که کرکس‌ها رد آهوی زخمی را
به خاک تشنه می‌جستند
و یا در سایه سار سنجد وحشی
که هر نرمه گیاهی
عطر گرم بوسه را می داد
و راز سر به مهری
در نگاهامان
پیاپی بازگو می‌شد.

نمی‌دانم
به چشمت شاید اکنون خوار می‌آیم
زگشتن گرد این کژ واژه‌های هرز و هرجایی
که می گردند و گردانند
از دستی به دستی
پاک یا ناپاک.

ولی ‌ای ناز من!
ای لرز پنهان شب پائیز
ببین دور از تو من
چون بید مجنون 
در نشیب تپه‌ی آتش
گدازان از تب تند تمنا
                          سخت می‌لرزم،
به شوق گر گرفتن در تنور پرفروز تو
که بخشیده ست و می‌بخشد
به چون من ره نشینی،
گر چه در رویا
بسی نان پاره‌ی لذت!



پائیز ۵۸
برزین آذرمهر




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024